مبارزه و شهادت خاندان بنی هاشم (4)

مبارزه و شهادت پسران حضرت سیدالشهداء (علیهم السّلام) در واقعه کربلا

درباره تعداد پسران حضرت امام حسین (علیه السّلام) که به همراه پدر بزرگوار خویش (علیهم السّلام) در دشت کربلا به شهادت رسیدند، نقلهای متفاوتی ذکر شده است. برخی منابع به شهادت دو پسر و منابع مختلف به شهادت تعداد بیشتری از پسران حضرت سیدالشهداء (علیه السّلام) اشاره نموده اند. در مقاله ای به تفضیل رشادتها و دلاوریهای حضرت علی اکبر (علیه السّلام) شرح شده است. در مقاله دیگری نیز وقایع به شهادت رسیدن کودک شیرخوار حضرت امام حسین (علیه السّلام) به تفضیل نقل شده است.

در این مجال در ذیل سلسله مقالات چگونگی شهادت بنی هاشم (رضوان الله علیهم) در دشت کربلا به طور خلاصه به چگونگی مبارزه و شهادت پسران حضرت امام حسین (علیه السّلام) در واقعه کربلا می پردازیم.

 

در زیارتنامه شهدای کربلا صادر شده از ناحیه مقدسه بر دو فرزند حضرت امام حسین (علیه السّلام) حضرت علی اکبر (علیه السّلام) و طفل رضیع عبدالله (علیه السّلام) اینگونه سلام داده شده است:

«السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا أَوَّلَ قَتِيلٍ مِنْ نَسْلِ خَيْرِ سَلِيلٍ‏ مِنْ سُلَالَةِ إِبْرَاهِيمَ الْخَلِيلِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْكَ وَ عَلَى أَبِيك‏... السَّلَامُ عَلَى عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْحُسَيْنِ، الطِّفْلِ الرَّضِيعِ وَ الْمَرْمِيِّ الصَّرِيعِ، الْمُتَشَحِّطِ دَماً الْمُصَعَّدِ دَمُهُ فِي السَّمَاءِ الْمَذْبُوحِ بِالسَّهْمِ فِي حَجْرِ أَبِيهِ‏ لَعَنَ اللَّهُ رَامِيَهُ حَرْمَلَةَ بْنَ كَاهِلٍ الْأَسَدِيَّ وَ ذَوِيهِ.»(1)

 

در الطبقات الکبری از دو پسر حضرت امام حسین (علیه السّلام) نام می برد که در کربلا به شهادت رسیدند:

«و علي بن حسين‏ الأكبر قتله مرة بن منقذ بن‏ النعمان العبدي و عبد الله بن الحسين قتله هانئ بن ثبيت الحضرمي.»(2)

در تذکره الخواص نیز از به شهادت رسیدن دو پسر امام حسین (علیه السّلام) سخن به میان آمده است: «من ولد الحسين اثنان علي و عبد اللّه»(3)

 

حضرت علی اکبر(علیه السّلام)

بر اساس نقل اکثر کتب تاریخی و مقاتل نخستین شخصی که از خاندان بنی هاشم به میدان جنگ شتافتند و به شهادت رسیدند حضرت علی اکبر (علیه السّلام) بودند.(4)

 

وقتی که حضرت علی اکبر (علیه السّلام) از حضرت امام حسین (علیه السّلام) اذن میدان گرفتند بانوان هاشمی گرد او جمع می شوند و از ایشان می خواهند به غریبی آنان در آن دشت بلا بنگرد و به میدان نرود ولی نمی توانند مانع رفتن حضرت علی اکبر (علیه السّلام) شوند و ایشان به میدان رهسپار می شود.

 

حضرت علی اکبر (علیه السّلام) که در چهره و رفتار و خلق و خوی بسیار شبیه پیامبر (صلی الله علیه و آله) بودند هنگامی که از پدر اجازه نبرد گرفتند اشک حضرت (علیه السّلام) سرازیر شد و فرمودند: «اللّهمّ اشهد على هؤلاء القوم فقد برز اليهم غلام اشبه النّاس خلقا و خلقا و منطقا برسولك كنّا اذا اشتقنا الى نبيّك نظرنا الى وجهه اللّهمّ امنعهم بركات الارض و فرّقهم تفريقا و مزّقهم تمزيقا و اجعلهم طرائق قددا و لا ترض الولاة عنهم ابدا فانّهم دعونا لينصرونا ثمّ عدوا علينا يقاتلوننا: خدايا گواه باش بر اين قوم كه جوانى به مبارزه آنان بيرون رفت که شبيه‏ ترين مردم‏ در خلقت و خوى و گفتار به رسول تو بود و هرگاه مشتاق ديدار رسول (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم) تو مى ‏شديم به روى او نگاه مى ‏كرديم. خدايا بركات زمين را از ايشان بازدار و آنها را پراكنده ساز و ميان آنها جدايى افكن. هر يك را به راهى ديگر دار و واليان را هرگز از ايشان راضى مكن كه ما را خواندند تا يارى كنند اكنون بر ما تاختند و به جنگ پرداختند.

آنگاه آن حضرت بر عمر سعد بانگ زد كه خدا رحم تو را قطع كند و هيچگاه بر تو مبارك نگرداند و كسى را بر تو گمارد كه بعد از من در بستر سرت را ببرد همچنان كه رحم مرا بريدى و قرابت مرا با رسول خدا (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم) پاس نداشتى. آنگاه به آواز بلند اين آيه را تلاوت فرمودند: «إِنَّ اللَّهَ اصْطَفى‏ آدَمَ وَ نُوحاً وَ آلَ إِبْراهِيمَ وَ آلَ عِمْرانَ عَلَى الْعالَمِينَ ذُرِّيَّةً بَعْضُها مِنْ بَعْضٍ وَ اللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ‏.»

حضرت علی اکبر (علیه السّلام) دلاورانه جنگیدند و شمار صد و بيست سوار را به قتل رساندند و تشنگى بر ایشان غلبه نمود و زخمهای بسیاری برداشتند؛ به نزد پدر بازگشتند و از ایشان درخواست جرعه ای آب نمودند تا عطش خویش را فرونشانند و توانی برای ادامه کارزار یابند ولی حضرت امام حسین (علیه السّلام) بگريستند و فرمودند: وا غوثاه، اى پسرم اندكى بجنگ به زودى جدّ خويش را ديدار كنى و ایشان با جامی لبریز تو را سیراب می نماید كه ديگر تشنه نشوى. و روايت شده است كه حضرت امام حسین (علیه السّلام) فرمودند: اى فرزند زبان خود را نزديك آور پس زبان او را در دهان گرفت و بمكيد و انگشترى خویش را بدو داد كه نگين در دهان نهد و گفت: به جنگ با دشمن بازگرد كه اميدوارم پيش از شام جدّ تو جامى لبریز به تو بنوشاند كه ديگر تشنه نشوى. ایشان باز‏گشت و چنین رجز خواند:

جنگ است كه گوهر مردان را آشكار مى‏ كند و درستى دعاوى پس از جنگ روشن مى ‏گردد. به خداى پروردگار عرش كه از اين سپاه جدا نمى‏ شويم مگر تيغها در نيام رود و همچنان كارزار ‏كرد تا دويست تن را هلاک کرد و اهل كوفه از كشتن وى پرهيز مى‏كردند. پس مرّة بن منقذ بن نعمان العبدى اللّيثى او را بديد و گفت: گناه همه عرب بر گردن من اگر اين جوان بر من گذرد و همين كار كند و من پدرش را به داغ او ننشانم پس بر او بگذشت و با شمشير مى ‏تاخت، مرّه را بر او بگرفت و بر او نيزه زد و او را بينداخت مردم گرد او را بگرفتند و با شمشير او را پاره پاره كردند.(5)

 

درباره اینکه آن لشکر کافر وحشی صفت، بدن مبارک حضرت علی اکبر(علیه السّلام) را شرحه شرحه نمودند و حضرت امام حسین (علیه السّلام) بر بالین پسر حاضر شدند در اغلب مقاتل و کتب تاریخی گزارشاتی نقل شده است.(6)

 

در دو مقتل منتهی الامال و لهوف ذکر شده است که حضرت امام حسین (علیه السّلام) از بیتابی مواجهه با پیکر شرحه شرحه فرزند عزیز خود رخساره مبارک را بر رخ حضرت علی اکبر (علیه السّلام) گذاشتند و آن قوم عنود خدانشناس را چنین نفرین نمودند:

«فَمَاتَ فَجَاءَ الْحُسَيْنُ (ع) حَتَّى وَقَفَ عَلَيْهِ وَ وَضَعَ خَدَّهُ عَلَى خَدِّهِ وَ قَالَ قَتَلَ اللَّهُ قَوْماً قَتَلُوكَ مَا أَجْرَأَهُمْ عَلَى اللَّهِ وَ عَلَى انْتِهَاكِ حُرْمَةِ الرَّسُولِ عَلَى الدُّنْيَا بَعْدَكَ الْعَفَاءُ.»(7)

حضرت امام حسين (عليه السّلام) آمد تا در كنار بدن مبارك فرزند بايستاد، صورتش را بر صورت فرزند نهاد و فرمود: «خداوند بكشد قومى را كه تو را كشتند. چه چيز آنها را بر خدا و بر دريدن حرمت رسول اللَّه (صلّى اللَّه عليه و آله) گستاخ كرده است. بعد از تو خاك بر سر دنيا و زندگى دنيایی.» (8)

در قریب به اتفاق مقاتل و کتب تاریخی آمده است که پس از حاضر شدن حضرت سیدالشهداء (علیه السّلام) بر سر پیکر پاره پاره درخون تپیده پسر، حضرت زینب (سلام الله علیها) تاب نیاوردند و خود را به میدان بر سر پیکر حضرت علی اکبر (علیه السّلام) رسانیدند. حضرت امام حسین (علیه السّلام) دست ایشان را گرفتند و تا خیمه بردند و از جوانان هاشمی خواستند که پیکر شرحه شرحه گلگون حضرت علی اکبر (علیه السّلام) را به خیمه ها برگردانند و پیکر مطهر ایشان را در خیمه ای نهادند که در مقابل آن می جنگیدند.(9)

 

حضرت علی اصغر و عبدالله بن حسین (علیهما السّلام)

در اکثر مقاتل عبد الله بن حسین (علیه السّلام) کودک شیرخوار شش ماهه ای که مادرش رباب دختر امرء القیس بن عدی از قبیله کلاب بوده، معرفی شده است. که به علی اصغر معروف گردیده است. بیشتر مقاتل از قاتل عبدالله بن حسین شش ماهه را حرمله بن کاهل اسدی دانسته اند.(10) در الکامل و مثیر الاحزان نیز قاتل حضرت علی اصغر (علیه السّلام) مردی از قبیله بنی اسد معرفی شده است. (11) در زیارت ناحیه مقدسه نیز از عبد الله بن حسین طفل شیرخواری که به تیر حرمله بن کاهل اسدی شهید شد؛ یاد شده است: «السّلام على عبداللَّه بن الحسين الطّفل الرّضيع المرميّ الصّريع المتشحّط دماً المصعّد دمه في السّماء المذبوح بالسّهم في حجر أبيه‏ لعن اللَّه راميه حرملة بن كاهل الأسديّ وذويه.»(12)

در برخی مقاتل از تولد فرزندی برای امام حسین (علیه السّلام) روز عاشورا خبر داده اند.(13) نام مادر این طفل ام اسحاق ذکر شده است. (14) نام قاتل این طفل را عبداللَّه بن عقبة الغنويّ یا هاني بن ثبيت الحضرميّ ذکر کرده اند. (15) در کتاب تسمية من قتل و به نقل از آن الأمالي شجري و الحدائق الورديّه قاتل عبدالله بن حسین متولد شده در روز عاشورا را حرملة بن الكاهل نقل کرده اند.(16)

سید ابراهیم میانجی در کتاب عیون عبری می نویسد: «عبد الله الرّضیع غیر از علی اصغر است و مادرش ام اسحاق دختر طلحه می باشد که در روز عاشورا در کربلا به دنیا آمد. هنگامی که متولد شد حضرت امام حسین (علیه السّلام) آمدند و کودک را در آغوش گرفتند و لبانش برق می زد. عبد الله غنوی یا هانی حضرمی تیری به سوی طفل پرتاب نمودند و او را به شهادت رساندند در حالی که در آغوش پدرش در [درب] خیمه بود. ولی حضرت علی اصغر (علیه السّلام) در میدان جنگ به شهادت رسید. حرمله بن کاهل اسدی او را با پرتاب تیری ذبح نمود. و الله اعلم. (17)

 

پسران شهید دیگر حضرت امام حسین (علیه السّلام) به نقل از برخی مقاتل

ابوبکر بن حسین (رضوان الله علیه): مادر ایشان از کنیزان بوده است و نامش معروف نیست در حدیثی از حضرت امام (علیه السّلام) و هم در مقتل ابی مخنف قاتل او عبداللَّه‏ بن عُقبه غَنَوى‏ ذکر شده است.(18)

به نظر نگارنده احتمال می رود با ابوبکر بن حسن که در بحث پسران شهید حضرت امام حسن (علیه السّلام) در دشت کربلا به شهادت رسید و نام او در مقاتل مختلف ذکر شده است و در برخی از کتب درباره او آمده است نام او را درنیافته اند و قاتل او را عبداللَّه‏ بن عُقبه غَنَوى ذکر شده اند؛ مشتبه گردیده باشد.

 

محسن بن حسین (علیه السّلام): در برخی از مقاتل و معجم البلدان حموی آمده است که یکی از همسران حضرت اباعبدالله (علیه السّلام) که نامش مشخص نشده است باردار بوده است و فرزندش در مسیر از کوفه به شام در حلب سقط گردیده است.(19)

 

در مقالات مربوط به بردن خاندان عصمت (علیهم السّلام) از کوفه به شام نزد در حوادث حلب درباره محل شهادت و مضجع شریف ایشان در این باره به تفضیل شرح و توضیح داده ایم.

در مقتل مقرم و نفس المهموم نیز در این باره گزارشات میدانی ذکر شده است.

 

در این مجال به ذکر اطلاعاتی که در «کتاب بغیه الطلب فی تاریخ حلب» که یک کتاب تاریخی درباره حلب است و به دلیل شهرت زیارتگاه محسن بن حسین (علیه السّلام) درباره محل خاکسپاری محسن بن حسین (علیه السّلام) و علت شهادت ایشان مطالبی را آورده است؛ بسنده می کنیم:

«جبل جوشن و هو جبل من غربی مدینه حلب و فی لحفه نهر قویق و یسمی قویق فی ذلک الموضع العَوَجان و هذا الجبل فیه معدن النحاس.

و اخبرنی والدی رحمه الله قال: إنّما امتنعوا من عمل النحاس به لأنهم عملوه فما حصل فیه فائده و قیل: إن سبب عدم الفائده فیه قله الحطب بحلب.

و قرأت بخط بعض الحلبین و اظنه بعض أعیان بنی الموصول، قال: و یقال إنه بطل منذ عبر علیه سبی الحسین و نساؤه و أولاده علیهم السّلام و أن زوجة الحسین کانت حاملا و أنها أسقطت هناک و طلبت من الضیّاع فی ذلک الجبل خبزاً أو ماءٍ و أنهم شتموها و منعوها فدعت علیهم و الی الآن من عمل فیه لم یربح سوی التعب.

سمعت بعض الشیوخ الشیعه بحلب یقول: کان دعاؤها علیهم لاأربح الله لکم تجارة فما ربحوا بعدها.

و قبلی الجبل فیه مشهد یعرف بالسقط و هو یسمی مشهد الدکّة و السقط یسمی المحسن بن الحسین. قلت و للشیعه بحلب فیه إعتقاد عظیم و ینذرون له النذور.»

و إنما عرف هذا المشهد الدکّة لأن فی سطح جبل جوشن من شمالی المشهد المذکور فی مکان مشرف صخرة ناتئة فی الجبل تشبه الدکّة المبنیة.

و فی سفح جبل جوشن من شمالی مشهد الدکّة مشهد آخر یسمی مشهد الحسین.

و کان فی سفح جبل جوشن دیر للنصاری یعرف بدیر البیعتین و یعرف ایضا بماة مروثا و قد ذکره الشمشاطی فی کتاب الدیرة و قیل إن سیف الدولة کان أیام مقامه بالحلبة فی قصره کان ینتاب هذا الدیر و یحسن إلی أهله و قد خرب هذا الدیر بالکلیة و لم یبق له أثر و کان من شمالی مشهد الحسین.»(20)

«کوه جوشن در غرب شهر حلب واقع است و در دامنه کوه رود قویق که در آن ناحیه عوجان نامیده می شود جاری است و در این کوه معدن مس وجود دارد.

پدرم رحمه الله به من خبر داد: از کار مسگرها در آنجا جلوگیری کردند زیرا در کارشان فایده نبود و حاصلی نداشت و گفته می شود که سبب بی فایده بودن کمبود هیزم در حلب است!

به خط برخی از اهل حلب که به گمانم بعضی از سرشناسان بنی موصول بودند، نوشته ای خواندم که نقل کرده اند: گفته می شود این معدن از زمانی بی ثمر و ضایع شده است که اسیران خاندان حضرت امام حسین (علیه السّلام) به همراه همسرانش و فرزندانش (علیهم السّلام) از آنجا عبور نمودند و همسر حضرت امام حسین (علیه السّلام) باردار بود و در آن ناحیه سقط جنین نمود و از کشاورزان آن کوه نان یا آب خواست و آنان بر او عتاب و سرزنش نمودند و از دادن آب و نانی خوداری کردند او نیز آنان را نفرین نمود و تا امروز نیز از در آنجا جز خستگی سودی نمی برند.

شنیدم بعضی از شیوخ شیعه در حلب گفته اند: نفرین همسر حضرت امام حسین (علیه السّلام) بر آنان این بود که خداوند به تجارت شما سودی ندهد و پس از آن سودی برایشان نداشت.

و روبروی کوه در آنجا زیارتگاهی است معروف به «السقط» و آن مشهد الدّکه نامیده می شود و جنین سقط شده محسن بن حسین نام داشت که گفته می شود شیعیان حلب اعتقادی زیادی به او دارند و برای او نذر می کنند.

این زیارتگاه به مشهد الدکه مشهور است چون سطح کوه جوشن از شمال مشهد مذکور در مکان مشرف بر صخره بلند در کوه شبیه شکل نیمکت یا سکو است.

 و در دامنه کوه جوشن در قسمت شمالی مشهد الدکه زیارتگاه دیگری است که مشهد الحسین نامیده می شود.

و در دامنه کوه جوشن دیری برای اهل نصارا معروف به «دیر بیعتین» بود و همچنین به «ماة مروثا» معروف بود و نام آن را شمشاطی در کتاب «الدیره» ذکر نموده است و نقل شده است که سیف الدوله در مدت اقامت در قصر خود در حلب از این دیر دیدن می کرد و به اهل آن نیکی می کرد و این دیر به کلی ویران شد و اثری از آن باقی نماند و بالاتر از مشهد الحسین واقع بود.»

 

حضرت علی سید العابدین (علیه السّلام): پس از حضرت اباعبدالله حسین (علیه السّلام) به امامت رسید. مادر بزرگوار حضرت دختر كسرى يزدگرد پادشاه ايران بود.

 

در مناقب ابن شهرآشوب و به نقل از آن بحارالانوار درباره تعدادی که از پسران حضرت امام حسین (علیه السّلام) به شهادت رسیدند چنین نقل شده است:

« وَ سِتَّةٌ مِنْ بَنِي الْحُسَيْنِ مَعَ اخْتِلَافٍ فِيهِمْ عَلِيٌ الْأَكْبَرُ وَ إِبْرَاهِيمُ وَ عَبْدُ اللَّهِ وَ مُحَمَّدٌ وَ حَمْزَةُ وَ عَلِيٌّ وَ جَعْفَرٌ وَ عُمَرُ وَ زَيْدٌ وَ ذُبِحَ عَبْدُ اللَّهِ فِي حَجْرِه‏.»(21)

در موسوعة الامام الحسين (عليه‏السلام) نام پسران حضرت سیدالشهداء را که در واقعه کربلا به شهادت رسیدند چنین نام برده است:

از پسران دیگر حضرت امام حسین که در برخی از مقاتل جزء شهدا یا اسیران آل محمد (عليهم السلام) برشمرده شده اند، عبارتند از: القاسم بن الحسين‏، إبراهيم بن الحسين، زيد بن الحسين‏، حمزة بن الحسين‏، عمر (عمرو) بن الحسين (رضوان الله علیهم)‏.(22)

پی نوشتها

(1) المزار الكبير، صفحه 488 – 487 - بحار الأنوار، جلد‏45، صفحه 66 – 65 - إقبال الأعمال، جلد‏2، صفحه 574 – 573

(2) الطبقات الكبرى، ابن سعد، جلد‏10، صفحه476

(3) تذكرة الخواص، سبط بن الجوزي    229   

(4)البداية و النهاية، جلد‏8، صفحه 185 - موسوعة كربلاء، جلد‏2، صفحه120- تاريخ ‏الطبري، جلد‏5، صفحه 446- الأخبارالطوال، صفحه 256- ترجمة الإمام الحسين(ع)، صفحه 151- الكامل، جلد‏4، صفحه 74 - إعلام الورى، جلد‏1، صفحه 464- مقتل الحسين (علیه السّلام) مقرم، صفحه 267 - أنساب ‏الأشراف، جلد‏3، صفحه200- نفس المهموم، صفحه 284

(5) دمع السجوم، صفحه 263 – 261

(6) وقعة الطف، صفحه 243- الكامل، جلد ‏4، صفحه 74 - إعلام الورى، جلد‏1، صفحه 465 – 464 - مثير الأحزان، صفحه 69 - نفس المهموم، صفحه 281 - مقتل الحسين(علیه السّلام) مقرم، صفحه 271- حياة الإمام الحسين (ع)، جلد‏3، صفحه 247- اللهوف على قتلى الطفوف، صفحه 114 - منتهى الآمال، جلد‏1، صفحه 674 -673

(7) اللهوف على قتلى الطفوف، صفحه 114 - منتهى الآمال، جلد ‏1، صفحه 674 -673

(8)ترجمه لهوف، صفحه 148

(9)وقعة الطف، صفحه 243- إعلام الورى، جلد1، صفحه 465 – 464 - مثير الأحزان، صفحه 69 - البداية و النهاية، جلد ‏8، صفحه 185- تاريخ ‏الطبري، جلد‏5، صفحه447- 446 -مقتل الحسين (علیه السّلام) خوارزمي، جلد‏2، صفحه 36   

(10)موسوعة الامام الحسين(عليه‏السلام)، جلد‏13، صفحه12به نقل از تسمية من قتل، صفحه150 عنه الأمالي الشّجري، جلد1، صفحه171 - الحدائق‏الورديّة، جلد1، صفحه120 - الحسين (عليه السلام) ابن سعد، صفحه 76 – 75 - جمل من أنساب الأشراف،جلد3، صفحه 407 - أنساب الأشراف، جلد3، صفحه 201 - اللّهوف، صفحه 117- 116 به نقل از الدّمعة السّاكبة، جلد4، صفحه 335 - أسرار الشّهادة، صفحه 402 - نفس المهموم، صفحه 349 – تظلّم ‏الزّهراء، صفحه203 - ذخيرة الدّارين، جلد1، صفحه 141-140 - معالي‏السّبطين، جلد1، صفحه 423- 424 - زينب الكبرى، صفحه 105- 106 - العيون‏العبرى، صفحه 171- وسيلة الدّارين‏، صفحه 284 – 283

(11) موسوعة الامام الحسين (عليه‏السلام)، جلد‏13، صفحه20 به نقل از الكامل، جلد 3، صفحه 294 - مثير الأحزان، صفحه 36

(12)بحار الانوار، جلد 98، صفحه 270

(13) التّاريخ اليعقوبي، جلد2، صفحه 245 – ترجمه تاریخ یعقوبی، جلد2، صفحه181- ذخيرة الدّارين، صفحه 305 - پژوهشى پيرامون شهداى كربلا، صفحه 235

به نقل از موسوعة الامام الحسين(عليه‏السلام): التّاريخ اليعقوبي، جلد2، صفحه231 - تسمية من قتل، صفحه150 به نقل از آن الأمالي، جلد 1، صفحه 170 - الحدائق الورديّة، جلد1، صفحه 120- ذخيرة الدّارين، جلد1، صفحه 161به نقل از آن وسيلة الدّارين، صفحه 280 - معالي السّبطين، جلد1، صفحه 428- 427 - العيون العبرى، صفحه 174

(14) ذخيرة الدّارين، صفحه 305 - پژوهشى پيرامون شهداى كربلا، صفحه 235

به نقل از موسوعة الامام الحسين(عليه‏السلام): ذخيرة الدّارين، جلد 1، صفحه 161 به نقل از آن وسيلة الدّارين، صفحه 280 - معالي السّبطين، جلد 1، صفحه 428- 427 - العيون العبرى، صفحه 174

(15) ذخيرة الدّارين، صفحه 305 - پژوهشى پيرامون شهداى كربلا، صفحه 235

به نقل از موسوعة الامام الحسين(عليه‏السلام): ذخيرة الدّارين، جلد 1، صفحه 161 به نقل از آن وسيلة الدّارين، صفحه280 - در معالی السبطین قاتل فقط عبداللَّه بن عقبة الغنويّ ذکر شده است.

(16) تسمية من قتل، صفحه150به نقل از آن الأمالي، الشّجري، جلد1، صفحه 170 - الحدائق الورديّه، المحلّي، جلد 1، صفحه 120

(17) موسوعة الامام الحسين (عليه‏السلام)، جلد‏13، صفحه 56 به نقل از العيون العبرى، الميانجي، صفحه 174

(18)موسوعة الامام الحسين (عليه‏السلام)، جلد 13، صفحه 61

(19) منتهى الآمال فى تواريخ النبى و الآل عليهم السلام، جلد‏2، صفحه 965 – معجم البلدان، جلد2، صفحه 156 – 155 - نهرالذهب، جلد2، صفحه ۲۱۰- موسوعة الامام الحسين(عليه‏السلام)، جلد‏13، صفحه 82 – 83 به نقل از نفس المهموم، صفحات 428 – 678 - 679 - العيون العبرى، صفحات 252-251 - معالي السّمطين، جلد2، صفحات 135- 134 - وسيلة الدّارين، صفحه 378

(20) بغیه الطلب فی تاریخ حلب، جلد اول، صفحه 412 – 411

(21) مناقب آل أبي طالب عليهم السلام (لابن شهرآشوب)، جلد ‏4، صفحه 113

(22) موسوعة الامام الحسين (عليه‏السلام)، جلد‏13، صفحه 71 – 60

 

منابع

- الأخبار الطوال، ابو حنيفه احمد بن داود الدينورى، تحقيق عبد المنعم عامر مراجعه جمال الدين شيال، قم، منشورات الرضى، 1368ش.

- إعلام الورى بأعلام الهدى، فضل بن حسن طبرسى، تهران، 1390 ق.

- إقبال الأعمال، على بن موسى ابن طاووس،2جلد، تهران، دار الكتب الإسلاميه، چاپ: دوم، 1409ق.

- انساب الأشراف، البلاذرى، تحقيق محمد باقر المحمودي، بيروت، دار التعارف للمطبوعات، 1977/1397

- بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، محمد باقر بن محمد تقى مجلسى، جلد44 ، بيروت، دار إحياء التراث العربی، چاپ دوم، 1403 ق.

- البداية و النهاية، أبو الفداء اسماعيل بن عمر بن كثير الدمشقى، بيروت، دار الفكر،1407 ق./ 1986

- بغیه الطلب فی تاریخ حلب، ابن العدیم الصاحب کمال الدین عمر بن احمد بن ابی جراده، تصحیح الدکتور سهیل زکار، بیروت، دارالفکر، 1408 / 1988

- پژوهشى پيرامون شهداى كربلا، مولفا‌ن‌: ابوالقا‌سم‌ شا‌کر، عبدالحسین‌ بینش‌، سعید جمشیدی، قم، یاقوت، 1381

- تاريخ طبرى (تاريخ الأمم و الملوك)، محمد بن جرير طبرى، تحقيق محمد أبو الفضل ابراهيم، بيروت، دارالتراث، 1387/1967

- التاريخ اليعقوبى، احمد بن أبى يعقوب بن جعفر بن وهب واضح الكاتب العباسى المعروف باليعقوبى، بيروت ، دار صادر،بی تا

- ترجمه تاريخ يعقوبى، احمد بن ابى يعقوب ابن واضح يعقوبى، ترجمه محمد ابراهيم آيتى، تهران، علمى و فرهنگى، چاپ ششم، 1371ش.

- تذکره الخواص، سبط ابن الجوزي، قم، منشورات الشریف الرضی ، 1418 ق. برابر با 1376ش.

- ترجمة الإمام الحسين عليه السلام‏، ابن عديم‏، قم‏، دليل ما، 1423 ق.‏

- حياة الإمام الحسين عليه السلام‏، باقر شريف قرشى، ‏ قم، ‏مدرسه علميه ايروانى‏، 1413 ق‏.

- ذخیره الدارین فیما یتعلق بمصائب الحسین علیه السلام و اصحابه، عبدالمجید بن محمد رضا حسینی حائری شیرازی، قم، زمزم هدایت، بی تا

- الطبقات الکبری، محمد بن سعد ابن سعد، عربستان، مکتبة الصدیق، 1414ق.

- الكامل في التاريخ، عز الدين أبو الحسن على بن ابى الكرم المعروف بابن الأثير (م 630)، بيروت، دار صادر - دار بيروت، 1385/1965

- اللهوف على قتلى الطفوف، على بن موسى‏ ابن طاووس،ترجمه احمد فهرى زنجانى، تهران‏، جهان‏، چاپ: اول‏، 1348 ش‏.

- مثیر الأحزان، احمد بن محمد ابن فهد حلی، جعفر بن محمد ابن‌نما، محقق: مدرسه الامام المهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، قم، مدرسة الإمام المهدي (علیه السلام‌)، ۱۴۰۶ ق.

- المزار الكبير، محمد بن جعفر ابن مشهدى،قم،دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسين حوزه علميه قم، چاپ: اول، 1419 ق.

- معجم البلدان، شهاب الدين ابو عبد الله ياقوت بن عبد الله الحموى (م. 626)، بيروت، دار صادر، ط. الثانية، 1995

- مقتل الحسین علیه السلام، عبدالرزاق مقرم، بیروت، مؤسسة الخرسان للمطبوعات، 1426ق.

- مقتل الحسین علیه السلام، موفق بن احمد اخطب خوارزم، قم، أنوار الهدی، 1381ش.

- ترجمه مقتل الحسين عليه السلام مقرم، عبد الرزاق مقرّم، مترجم محمد مهدى عزيز الهى كرمانى‏، قم‏، نويد اسلام، ‏1381 ش‏.

- مناقب آل أبي طالب (عليهم السلام)، محمد بن على ابن شهر آشوب مازندرانى، قم، علامه، 1379ق.

- منتهى الآمال فى تواريخ النبى و الآل عليهم السلام، حاج شیخ عباس قمی، قم، دلیل، 1379ش.

- موسوعة الامام الحسين(عليه‏السلام)، گروهى از نويسندگان، تهران، سازمان پژوهش و برنامه ريزى آموزشى، دفتر انتشارات كمك آموزشى، چاپ اول، 1378ش.

- موسوعه کربلا، لبیب بیضون، بیروت، موسسه الاعلمی، 1427/ 1385ق.

- نفس المهموم‏، حاج شيخ عباس قمى، نجف، المكتبه الحيدريه‏، ‏1421 ق./ 1379ش.

- نهر الذهب فی تاریخ حلب، کامل بن حسين بن محمد بن مصطفى البالي الحلبي، معروف به الغزي، بی تا

- وقعة الطفّ، لوط بن يحيى ابو مخنف كوفى، 1جلد، قم، جامعه مدرسين، چاپ: سوم، 1417 ق.

: فاطمه ابوحمزه