تاریخ تشکیل دسته طویریج و چگونگی برخورد نظام واژگون شده بعثی با این شعائر

ترجمه سخنان سید ثامر قزوینی ناظر و مدیریت دسته طویریج:

 

از مهمترین شعائر حسینی که اهمیت زیادی نزد مومنان و محبان اهل بیت (علیهم السلام) دارد مراسم عزاداری میلیونی «دسته طویریج» می باشد.

 

قبل از سال 1300 هجری قمری اهالی شهرستان الهندیه در منزل سید میرزا صالح جمع می شدند و به عزاداری می پرداختند و سپس با پای پیاده به سمت کربلا می آمدند. پس از رسیدن به منطقه «قنطرة السلام» شب را در باغهای منطقه می گذراندند و صبح عاشورا پس از اقامه نماز جماعت ظهر و عصر به سمت حرم مطهر حضرت سید الشهداء علیه السلام حرکت می کردند. ولی در آن زمان عزاداران مثل دسته طویریج کنونی هروله کنان (دویدن) به سمت حرم نمی آمدند.

آنچه اکنون در عزاداری دسته طویریج می بینیم، پس از سال 1300 هجری بوجود آمد. سید میرزا صالح با نظر به جایگاه دینی و اجتماعی که در بین اهالی شهرستان الهندیه داشت سوار بر اسب ندای «لبیک یا حسین» را سر می داد و آنگاه عزاداران با گامهای بلندتر به سمت کربلا آمدند. در این دسته زائران اول به حرم مطهر حضرت سید الشهداء (علیه السلام) مشرف می شوند و سپس به زیارت حرم مطهر حضرت ابوالفضل العباس (علیه السلام) می روند.

پس از سید میرزا صالح فرزندان و نوادگان ایشان ادامه دهنده این مسیر بودند. پس از ایشان سید هادی قزوینی و سپس سید جواد قزوینی وسپس سید مهدی قزوینی وسپس سید محمد ضیاء و پس از ایشان سید محمد رضا و آخرین نفر از نوادگان سید میرزا صالح که ادامه دهنده این مسیر بود سید محمد حسین قزوینی بود.

سپس نظارت و مدیریت این عزاداری به خانواده ای دیگر از نوادگان سید میرزا صالح منتقل شد. سید عبدالعزیز سید حسن قزوینی عهده دار این مسئولیت شد و سپس این مسئولیت را به پدر بنده سید موسی قزوینی سپردند. از سال 1974 تا 1980 سالهایی بود که نظام بعثی تشکیل شده بود، رژیمی که شعائر دینی و رجال دین را هدف قرار داد و بصورت آشکارا رجال دین را زندانی یا مسموم می کردند. در آن هنگام تهدیدهایی را به پدرم می رساندند که اگر به مدیریت دسته طویریج ادامه دهی به اعدام محکوم خواهی شد. و باز به این تهدیدها اکتفا نکرده و او را به شهر سماوه عراق تبعید کردند و او را از سفر به کربلا منع می کردند لیکن با تمامی سختی ها خود را به کربلا می رساند و در سال 1980 میلادی او را بازداشت کردند و ما تا این روز از مسیر او بی خبر هستیم. و شاید همراه خیلی دیگر از مردم در قبرهای دسته جمعی دفن شده باشد.

«در زمان بعث» شعار «ابد والله ما ننسی حسینا» را شعار ضد دولت برمی شمردند. و نیروهای بعثی را در مسیر زائران می گذاشتند تا دستور دهند این شعار را ندهند.

پس از واژگون شدن نظام بعثی و در اولین عاشورا یعنی سال 2004 بود که بین اهالی شهرستان الهندیه وخاندان قزوینی توافق شد که به حرمت خون پدر شهیدم این مسئولیت به یکی از اعضای خانواده پدری شهید سپرده شود. این مسئولیت توسط برادرانم به من سپرده شد و اگر خدا عمری دهد این عاشورا بیستمین سال است که من مفتخر به مدیریت این دسته عزاداری میلیونی هستم. 



پیوست ها

: احمد علی حسن التتنجی