ولادت حضرت امام حسین (علیه السّلام)
سوّمين امام شیعیان، دوّمين سبط رسول خدا (صلی الله علیه و آله) يكى از پنج تن اصحاب كساء، سرور جوانان اهل بهشت، سید الشهداء، حسین بن علی بن ابیطالب بن عبدالمطلب بن هاشم بن عبد مناف، بنا به قول مشهور در روز سوم شعبان سال چهارم هجری در مدینه منوره متولد شدند و در خاندان وحی در دامن مادر بزرگوارشان حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) و پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله) و وصی بلافصل ایشان حضرت امیرالمومنین (علیه السّلام) رشد و نمو نمودند.
در اقوالی روز ولادت حضرت را در پنجم شعبان و سال تولد ایشان را سوم هجری نقل کرده اند. «گروهى تولد امام را در اواخر ربيع الاول و گروهى ديگر در سوّم يا پنجم جمادى الاولى دانستهاند اما به قول مشهور تولد آن حضرت را در ماه شعبان و مدت حمل آن حضرت را شش ماه بوده است.» (1)
شيخ طوسى (رحمة اللّه) روايت كرده است كه بيرون آمد توقيع شريف به سوى قاسم بن علاء همدانى وكيل امام حسن عسكرى (عليه السّلام) كه مولاى ما حضرت حسين (عليه السّلام) در روز پنج شنبه سيّم ماه شعبان متولّد شده، پس آن روز را روزه دار و اين دعا را بخوان: «اللّهمّ انّى اسألك بحقّ المولود فى هذا اليوم...» (2)
البته درباره سبقت زمانی خلقت نور ائمه معصومین (علیهم السّلام) احادیثی بسیاری ذکر شده است. نور وجود پر خیر و برکت حضرت اباعبدالله الحسین (علیه السّلام) نیز هزاران سال قبل از خلقت آدم و جهان در عرش الهی آفریده شد که به ذکر یکی از احادیث در این باره اکتفا می نماییم:
كِتَابُ الْمُقْتَضَبِ، عَنْ سَلْمَانَ الْفَارِسِيِّ (ره) قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص): يَا سَلْمَانُ خَلَقَنِيَ اللَّهُ مِنْ صَفَاءِ نُورِهِ فَدَعَانِي فَأَطَعْتُهُ فَخَلَقَ مِنْ نُورِي عَلِيّاً فَدَعَاهُ فَأَطَاعَهُ فَخَلَقَ مِنْ نُورِي وَ نُورِ عَلِيٍّ فَاطِمَةَ فَدَعَاهَا فَأَطَاعَتْهُ فَخَلَقَ مِنِّي وَ مِنْ عَلِيٍّ وَ مِنْ فَاطِمَةَ الْحَسَنَ وَ الْحُسَيْنَ فَدَعَاهُمَا فَأَطَاعَاهُ ثُمَّ خَلَقَ مِنْ نُورِ الْحُسَيْنِ تِسْعَةَ أَئِمَّةٍ فَدَعَاهُمْ فَأَطَاعُوهُ قَبْلَ أَنْ يَخْلُقَ اللَّهُ سَمَاءً مَبْنِيَّةً أَوْ أَرْضاً مَدْحِيَّةً أَوْ هَوَاءً أَوْ مَاءً أَوْ مَلَكاً أَوْ بَشَراً وَ كُنَّا بِعِلْمِهِ أَنْوَاراً نُسَبِّحُهُ وَ نَسْمَعُ لَهُ وَ نُطِيعُ. (3)
در کتاب مقتضب از سلمان فارسی (رحمه الله) نقل شده است که گفت رسول الله (صلی الله علیه و آله) فرمودند: ای سلمان خدا مرا از نور خالص و برگزیده خویش آفرید و پس مرا خواند و من او را اطاعت کردم و از نور من علی (علیه السّلام) را خلق کرد او را خواند پس او خداوند را فرمانبرداری نمود و از نور من و نور علی فاطمه را خلق کرد و او را خواند پس او خدای را اطاعت نمود و از نور من و علی و فاطمه، حسن و حسین را آفرید و آن دو را به خود فرا خواند پس ایشان از خدا فرمانبرداری و اطاعت نمودند. سپس از نور حسین نُه امام را آفرید و آنان را فرا خواند پس آنان او را اطاعت و فرمانبرداری نمودند قبل از اینکه آسمان بنا نهاده شود یا زمین گسترده شود یا هوا یا آب یا فرشتگان یا انسان آفریده شود و ما به علم الهی انواری بودیم که او را تسبیح می گفتیم و از او می شنیدیم.
«حضرت امام حسین (علیه السّلام) مدت پنجاه و هفت سال و چند ماه در اين جهان زندگى كردند؛ كه مدت هفت سال با جد بزرگوارش و مدت سى و هفت سال با پدر گراميش و مدت چهل و يك سال با برادرش و ده سال و چند ماه هم پس از برادرشان در جهان زندگى كردند و در عاشورای سال شصت و يك هجرى روز شنبه يا دوشنبه يا جمعه به اختلاف روايات به شهادت رسيدند.» (4)
«شيخ طوسى (رحمه اللّه) و ديگران به سند معتبر از حضرت امام رضا (عليه السّلام) نقل كردهاند كه چون حضرت امام حسين (عليه السّلام) متولّد شدند، حضرت رسول (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم) اسماء بنت عميس را فرمود كه اى اسماء فرزند مرا بياور.
اسماء گفت: آن حضرت را در جامه سپيد پيچيدم و به خدمت حضرت رسالت (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم) بردم، حضرت او را گرفت و در دامن گذاشت و در گوش راست او اذان و در گوش چپش اقامه گفت پس جبرئيل نازل شد و گفت: حق تعالى تو را سلام مى رساند و مى فرمايد كه چون على (عليه السّلام) نسبت به تو به منزله هارون است نسبت به موسى (عليه السّلام) پس او را به اسم پسر كوچك هارون نام كن كه شبير است و چون زبان تو عربى است او را حسين نام كن. پس حضرت رسول (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم) او را بوسيد و گريست و فرمود: تو را مصيبتى عظيم در پيش است. خداوندا قاتل او را لعنت كن، پس فرمود: اى اسماء، اين خبر را به فاطمه مگو.
چون روز هفتم شد، حضرت رسول (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم) فرمودند كه فرزند مرا بياور. چون او را به نزد آن حضرت بردم، گوسفند سياه و سفيدى از براى او عقيقه كرد، يك رانش را به قابله داد و سرش را تراشيد و به وزن موى سرش نقره تصدّق كرد و خلوق (5) بر سرش ماليد، پس او را بر دامن خود گذاشت و فرمود: اى ابا عبد اللّه، كشته شدن تو بر من چه بسيار گران است پس بسيار گريست. اسماء گفت: پدر و مادرم فداى تو باد، اين چه خبر است كه در روز اوّل ولادت گفتى و امروز نيز مى فرمايى و گريه مى كنى؟ حضرت فرمود: كه مى گريم بر اين فرزند دلبند خود كه گروهى كافر ستمكار از بنى اميّه او را خواهند كشت، خدا شفاعت مرا به ايشان مرساند، خواهد كشت او را مردى كه رخنه در دين من خواهد كرد و به خداوند عظيم كافر خواهد شد، پس گفت: خداوندا، درخواست مى كنم از تو در حقّ اين دو فرزندم آنچه را كه ابراهيم در حقّ ذريّت خود درخواست نمود. خداوندا، تو دوست دارى ايشان را و دوست دار هر كس كه دوست دارد ايشان را و لعنت كن هر كه ايشان را دشمن دارد چنان لعنتى كه آسمان و زمين پر شود.» (6)
احادیث نقل شده درباره نامگذاری حضرت امام حسین (علیه السّلام)
أَبُو بَكْرٍ الشِّيرَازِيُّ فِي مَا نَزَلَ مِنَ الْقُرْآنِ فِي أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ (ع) عَنْ مُقَاتِلٍ عَنْ عَطَا فِي قَوْلِهِ تَعَالَى وَ لَقَدْ آتَيْنا مُوسَى الْكِتابَ كَانَ فِي التَّوْرَاةِ يَا مُوسَى إِنِّي اخْتَرْتُكَ وَ وَزِيراً هُوَ أَخُوكَ يَعْنِي هَارُونَ لِأَبِيكَ وَ أُمِّكَ كَمَا اخْتَرْتُ لِمُحَمَّدٍ إِلْيَا هُوَ أَخُوهُ وَ وَزِيرُهُ وَ وَصِيُّهُ وَ الْخَلِيفَةُ مِنْ بَعْدِهِ طُوبَى لَكُمَا مِنْ أَخَوَيْنِ وَ طُوبَى لَهُمَا مِنْ أَخَوَيْنِ إِلْيَا أَبُو السِّبْطَيْنِ الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ وَ مُحَسِّنٍ الثَّالِثِ مِنْ وُلْدِهِ كَمَا جَعَلْتُ لِأَخِيكَ هَارُونَ شَبَّراً وَ شَبِيراً وَ مُشَبِّرا.(7)
ابوبکر شیرازی درباره آن آیاتی که در شأن امیرالمومنین (علیه السّلام) نازل شده است از مقاتل بن عطا درباره این سخن خدای تعالی «وَ لَقَدْ آتَيْنا مُوسَى الْكِتابَ» نقل کرده است: در تورات آمده است من تو را برگزیدم و برادر تنی تو یعنی هارون را به عنوان وزیر برگزیدم همان گونه که برای محمد (صلی الله علیه و آله) إلیا را برگزیدم و او برایش برادر و وزیر و وصی و خلیفه پس از او خواهد بود. خوشا بر شما از دو برادر و خوشا بر آنها از دو برادر. إلیا پدر سبطین است حسن و حسین و محسن هر سه از فرزندان او هستند همان طور که برای برادرت هارون شبر و شبیر و مشبّر را قرار دادم.
فِرْدَوْسِ الدَّيْلَمِيِّ عَنْ سَلْمَانَ قَالَ النَّبِيُ: سَمَّى هَارُونُ ابْنَيْهِ شَبَّراً وَ شَبِيراً وَ إِنِّي سَمَّيْتُ ابْنَيَّ الْحَسَنَ وَ الْحُسَيْنَ بِمَا سَمَّى هَارُونُ ابْنَيْه. (8)
فردوس دیلمی از سلمان فارسی نقل می کند که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمودند: هارون نام پسران خويشتن را شبر و شبير نهاد. من نام دو فرزندم را حسن و حسين نهادم.
عِمْرَانُ بْنُ سَلْمَانَ وَ عَمْرُو بْنُ ثَابِتٍ قَالا: الْحَسَنُ وَ الْحُسَيْنُ اسْمَانِ مِنْ أَسَامِي أَهْلِ الْجَنَّةِ وَ لَمْ يَكُونَا فِي الدُّنْيَا. (9)
از عمران بن سلمان و عمرو بن ثابت نقل شده است حسن و حسين دو نام از نامهاى بهشتی مي باشند كه قبلا در دنيا نبودهاند.
وَ حَكَى أَبُو الْحُسَيْنِ النَّسَّابَةُ كَأَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ حَجَبَ هَذَيْنِ الِاسْمَيْنِ عَنِ الْخَلْقِ يَعْنِي حَسَناً وَ حُسَيْناً حَتَّى يُسَمَّى بِهِمَا ابْنَا فَاطِمَةَ (ع). فَإِنَّهُ لَا يُعْرَفُ أَنَّ أَحَداً مِنَ الْعَرَبِ تَسَمَّى بِهِمَا فِي قَدِيمِ الْأَيَّامِ إِلَى عَصْرِهِمَا لَا مِنْ وُلْدِ نِزَارٍ. (10)
ابو الحسین نسب شناس حکایت می کند: گویی خداى عزّ و جلّ این دو اسم حسن و حسين را از نظر مردم پنهان داشته است تا اینکه به این دو اسم فرزندان فاطمه زهراء (علیها السّلام) را نام گذاری نمايد. چرا که کسی از عرب از قدیم الایام تا عصر آن دو بزرگوار و کسی را به این دو اسم حتی از فرزندان نزار بدین نام نامیده شده باشند؛ نمی شناسد.
كنيه و لقبهای حضرت امام حسین (علیه السّلام)
«کنيه آن حضرت را ابو عبد اللّه و ابو على ذکر کرده اند.» (11)
القاب حضرت امام حسین بسیار است. برترین لقب ایشان «سید الشباب اهل الجنه» است که حضرت رسول الله (صلی الله علیه و آله) به حضرت امام حسین و برادر بزرگوارش اختصاص داده اند و از معروفترین القاب ایشان «سیدالشهدا» می باشد.
در کتاب کشف الغمه القاب حضرت امام حسین را چنین برشمرده است: «رشيد، طيب، وفى، سيد، زكى، مبارك، التابع لمرضات اللَّه، الدليل على ذات اللَّه عز و جل، سيد شباب اهل الجنه، سيد أشرف سبط همه اين القاب بر او اطلاق مي كنند و اشهر آن زكى است.» (12)
در برخی از منابع از لقبهای سعید، شهید (13) و برّ، طیّب، مطهر و مبارک (14) و از کنیه ها ابوالشهداء، ابوالاحرار و ابوالمجاهدین را برای حضرت امام حسین (علیه السّلام) ذکر کرده اند.
ابن شهر آشوب مازندرانی درباره اسم و القاب حضرت امام حسین (علیه السّلام) در جلد چهارم کتاب مناقب آل ابی طالب چنین می نویسد:
« اسْمُهُ الْحُسَيْنُ وَ فِي التَّوْرَاةِ شَبِيرٌ وَ فِي الْإِنْجِيلِ طَابٌ وَ كُنْيَتُهُ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ وَ الْخَاصُّ أَبُو عَلِيٍّ. و ألقابه الشهيد السعيد و السبط الثاني و الإمام الثالث و المبارك و التابع لمرضاة الله المتحقق بصفات الله و الدليل على ذات الله أفضل ثقات الله المشغول ليلا و نهارا بطاعة الله الثاري بنفسه لله الناصر لأولياء الله المنتقم من أعداء الله الإمام المظلوم الأسير المحروم الشهيد المرحوم القتيل المرجوم الإمام الشهيد الولي الرشيد الوصي السديد الطريد الفريد البطل الشديد الطيب الوفي الإمام الرضي ذو النسب العلي المنفق الملي أبو عبد الله الحسين بن علي منبع الأئمة شافع الأمة سيد شباب أهل الجنة- و عبرة كل مؤمن و مؤمنة صاحب المحنة الكبرى و الواقعة العظمى و عبرة المؤمنين في دار البلوى و من كان بالإمامة أحق و أولى المقتول بكربلاء ثاني السيد الحصور يحيى ابن النبي الشهيد زكريا الحسين بن علي المرتضى زين المجتهدين و سراج المتوكلين مفخر أئمة المهتدين و بضعة كبد سيد المرسلين نور العترة الفاطمية و سراج الأنساب العلوية و شرف غرس الأحساب الرضوية المقتول بأيدي شر البرية سبط الأسباط- و طالب الثأر يوم الصراط أكرم العتر و أجل الأسر و أثمر الشجر و أزهر البدر معظم مكرم موقر منظف مطهر أكبر الخلائق في زمانه في النفس و أعزهم في الجنس أذكاهم في العرف و أوفاهم في العرف أطيب العرق و أجمل الخلق و أحسن الخلق قطعة النور و لقلب النبي سرور المنزه عن الإفك و الزور و على تحمل المحن و الأذى صبور مع القلب المشروح حسور مجتبى الملك الغالب الحسين بن علي بن أبي طالب. (15)
اسم ایشان حسین است، در تورات «شبیر» و در انجیل «طاب» و کنیه ایشان ابو عبدالله اسم خاص ایشان ابو علی است. و لقبهای ایشان شهید، سعید، سبط دوم و امام سوم و مبارک، پیرو رضایت الهی، تحقق بخش صفات خدا، دلیل بر ذات خدا، برترین معتمد الهی، روز و شب مشغول به طاعت خدا، خود را در راه خدا فدا کرد، یاری کننده اولیای خدا، انتقام گیرنده دشمنان خدا، امام مظلوم، اسیر محروم، شهید رحمت شده، کشته سنگباران شده، امام شهید، ولی هدایت کننده، وصی درستکار، طرد شده بی همتا، قهرمان دلیر، نیکوی وفادار، امام رضی دارای نسب عالی، انفاق کننده به تمام معنا، ابو عبدالله الحسین بن علی، جدّ ائمه، شفیع امت، سرور جوانان اهل بهشت و عبره هر مومن، صاحب مصیبت بزرگ و واقعه عظمی و عبرت مومنین در دار بلا و کسی که به امامت شایسته تر و سزاوارتر است. کشته دشت کربلا، یحیای معصوم ثانی، فرزند پیامبر شهید زکریا، حسین بن علی مرتضی زینت مجتهدان، چراغ توکل کنندگان به حق، مایه فخر ائمه هدایت یافته، جگر گوشه سید مرسلین پیامبر اکرم (ص)، نور خاندان فاطمی و چراغ تبار علوی، شرافت نهالهای رضوی و فخر درخت امامت، کشته شده به دست بدترین آفریدگان، یکی از نوه های دختری رسول الله (صلی الله علیه و آله)، طالب قصاص در روز قیامت، گرامی ترین عترت والا مقام ترین خاندان، ثمره دهنده ترین شجره نبوت، درخشانترین ماه تمام، گرانقدر گرامی باوقار مهذب مطهر، عزیزترین مردم در سرشت، عاقلترین، باوفاترین، پاکریشهترین، زیباترین و بهترین خلق، پاره ای از نور، شادمانی دل رسول، پیراسته از دروغ و ناروا، شکیبا در تحمّل رنجها و آزارها، با دلی گشاده، برگزیده خدای فرمانروای غالب و چیره، حسین بن علی بن ابیطالب.
ماجراى نجات فطرس فرشته به بركت وجود حضرت امام حسين (عليه السّلام)
«روايت شده است هنگامى كه حضرت امام حسين (عليه السّلام) ديده به اين جهان گشود، خداوند به جبرئيل (عليه السّلام) فرمان داد با گروه انبوهى از فرشتگان به حضور پيامبر (صلّى اللّه عليه و آله) فرود آيند و ولادت حضرت امام حسين (عليه السّلام) به آن حضرت تبریک گويند.
جبرئيل (عليه السّلام) همراه فرشتگان به سوى زمين روانه شدند، در مسير راه به جزيره اى رسيدند، در آن جزيره، فرشته اى به نام «فطرس» را ديدند، كه خداوند به او فرمانى داده بود و او در اجراى آن، كندى نموده بود، از اين رو پر و بالش شكسته و به آن جزيره افتاده بود و هفتصد سال در آن جزيره، به عبادت خدا مشغول بود. فطرس به جبرئيل گفت: كجا مىرويد؟ جبرئيل گفت: به محضر محمّد (صلّى اللّه عليه و آله) مى رويم.
فطرس گفت: مرا حمل كرده و با خود نزد آن حضرت ببر، شايد در مورد نجات من دعا كند، [فطرس همراه جبرئيل رهسپار شد، تا به حضور پيامبر (صلّى اللّه عليه و آله) شرفياب شدند.] جبرئيل، ماجراى فطرس را به عرض رسول خدا (صلّى اللّه عليه و آله) رسانيد. پيامبر (صلّى اللّه عليه و آله) فرمودند: «بگو فطرس خود را به اين نوزاد بمالد.» فطرس خود را به گهواره حسين (عليه السّلام) ماليد، خداوند همان دم بال و پر او را به سلامتى نخست بازگردانيد، آنگاه او همراه جبرئيل به سوى آسمان پرواز نمود.
مطابق بعضى از روايات، نام اين فرشته «صلصائيل» بود، وقتى به حضور رسول خدا (صلّى اللّه عليه و آله) رسيدند و ماجراى صلصائيل (و گناه او و به دنبالش شكسته شدن بال و پرش) را به پيامبر (صلّى اللّه عليه و آله) عرض كردند، پيامبر (صلّى اللّه عليه و آله) برخاست و به حضور فاطمه (عليها السّلام) آمد و فرمود: پسرم حسين (عليه السّلام) را به من بده، فاطمه (عليها السّلام)، حسين (عليه السّلام) را كه در قنداقه اى پيچيده شده بود، نزد رسول خدا (صلّى اللّه عليه و آله) آورد. حسين (عليه السّلام) با جدّش رسول خدا (صلّى اللّه عليه و آله) سخن گفت كه آن حضرت را به شگفتى واداشت و مسرور كرد.
پيامبر (صلّى اللّه عليه و آله)، حسين (عليه السّلام) را نزد فرشتگان آورد و بر كف دست خود قرار داد، فرشتگان تهليل (لا اله الّا اللّه) و تكبير گفتند و حمد خدا را به جاى آوردند و وجود مبارك حسين (عليه السّلام) را ستودند، پيامبر (صلّى اللّه عليه و آله) به طرف قبله رو كرد و حسين (عليه السّلام) را به طرف آسمان بلند كرد و چنين دعا نمود: «اللّهمّ انّى أسألك بحقّ ابنى الحسين ان تغفر لصلصائيل خطيئته و تجبر كسر جناحه، و تردّه الى مقامه مع الملائكة المقرّبين: خدايا، به حقّ پسرم حسين (عليه السّلام) از درگاهت مى خواهم كه گناه صلصائيل را بخشيده و بال و پرش را سلامت بخشى و او را به مقام (نخستينش) به جمع فرشتگان مقرّب بازگردانى.» (16)
در حدیثی از بحار الأنوار و جلاء العيون نام فرشته ای که به واسطه وجود حضرت اباعبدالله الحسین (علیه السّلام) آمرزیده شد؛ «دردائيل» ذکر شده است. (17)
سیمای حضرت امام حسین (علیه السّلام)
بر چهره شریف آن حضرت امام حسین (عليه السّلام)، نشانه های امامت آشکار بود و چهره اش از درخشانترین چهره های مردم بود و آن گونه بود که «أبو کبیر هذلی» میگفت: «و اذا نظرت الی اسرة وجهه برقت کبرق العارض المتهلل: هرگاه به خطوط چهره اش بنگری همچون ابر باران زا، برق می زند.» (18)
بعضی از تذکره نویسان، آن حضرت را چنین وصف کردهاند: «سفید چهره بود و از روشنایی چهره اش تاریکی روشن می شد.» (19)
«حضرت امام حسین و برادرش حضرت امام حسن (عليهما السّلام) به شهادت و گواهى رسول خدا (صلّى اللّه عليه و آله) دو آقايان جوانان اهل بهشت هستند. حسن بن على (عليه السلام) از سر تا سينه شبيه به پيغمبر (صلی الله علیه و آله) بود و حسين (عليه السّلام) از سينه تا پا شباهت به آن حضرت (صلی الله علیه و آله) داشت و آن دو از ميان همه خاندان و فرزندان آن جناب مورد علاقه و حبيبان رسول خدا (صلى اللَّه عليه و آله) بودند.» (20)
هنگامی که آن سر شریف را بر یزید بن معاویه عرضه داشتند، از جمال هیبتش به حیرت افتاد و گفت: «من هرگز صورتی زیباتر از او ندیدهام. پس یکی از حاضران به وی گفت: او شبیه رسول خدا (صلّی اللّه علیه و آله) بود.» (21)
راویان، اجماع دارند که وی در اوصاف و نشانه هایش همانند جدش حضرت پیامبر (صلّی اللّه علیه و آله) بود و در شباهت و صفات، با آن حضرت شباهت داشت و هنگامی که «عبید اللّه بن حر جعفی» به دیدار حضرتش مشرف شد اظهار داشت: «من هرگز کسی را ندیده ام که زیباتر و چشمگیرتر از حسین باشد...»(22)
تعویذ پیامبر (صلّی اللّه علیه و آله) برای حسنین (علیهما السّلام)
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) از شدت علاقه خود به حضرت امام حسن و امام حسین (علیهما السّلام) همواره برای ایشان تعویذ می خواندند تا از چشم بد و حسودان در امان باشند و اصحاب در نقلهای مختلفی آن را بیان کرده اند.
عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِهِ عَنِ الْقَدَّاحِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ (ع): رَقَى النَّبِيُّ (ص) حَسَناً وَ حُسَيْناً فَقَالَ أُعِيذُكُمَا بِكَلِمَاتِ اللَّهِ التَّامَّاتِ وَ أَسْمَائِهِ الْحُسْنَى كُلِّهَا عَامَّةً مِنْ شَرِّ السَّامَّةِ وَ الْهَامَّةِ وَ مِنْ شَرِّ كُلِّ عَيْنٍ لَامَّةٍ وَ مِنْ شَرِّ حاسِدٍ إِذا حَسَدَ ثُمَّ الْتَفَتَ النَّبِيُّ (ص) إِلَيْنَا فَقَالَ هَكَذَا كَانَ يُعَوِّذُ إِبْرَاهِيمُ إِسْمَاعِيلَ وَ إِسْحَاقَ (ع). (23)
علی بن ابراهیم با اسنادی از قداح از حضرت صادق (عليه السلام) نقل نمودند که حضرت از قول أمير المؤمنين (عليه السلام) فرمودند: پيغمبر (صلی الله علیه و آله) حسن و حسين (علیهما السّلام) را به اين كلمات تعویذ نمودند: «اعيذ كما بكلمات اللَّه التامات و اسمائه الحسنى كلها عامة من شر السامة و الهامة و من شر كل عين لامة و من شر حاسد اذا حسد» سپس پيغمبر (صلی الله علیه و آله) رو به ما نمودند و فرمودند: ابراهيم (ع) اين سان اسماعيل و اسحاق را تعويذ مي كرد.
حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ الْقَزْوِينِيُّ الْمَعْرُوفُ بِابْنِ مَقْبُرَةَ قَالَ أَخْبَرَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ الْحَضْرَمِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ يَحْيَى الْأَحْوَلُ قَالَ حَدَّثَنَا خَلَّادٌ الْمُقْرِئُ عَنْ قَيْسٍ عَنْ أَبِي الْحُصَيْنِ عَنْ يَحْيَى بْنِ وَثَّابٍ عَنْ أَبِي عُمَرَ قَالَ: كَانَ عَلَى الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ (علیهما السلام) تَعْوِيذَانِ حَشْوُهُمَا مِنْ زَغَبِ جَنَاحِ جَبْرَائِيلَ (ع). (24)
ابن مقبُره با اسنادی از عبدالله بن عمر نقل می کند که گفت: ابن عمر گويد: به همراه حسن و حسين (علیهما السلام) دو تعويذ بود كه ميان آن از ريزه هاى بال جبرئيل آكنده بود.
«پيامبر اکرم غالبا سوره قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ الْفَلَقِ و سوره قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ النَّاسِ را براى سلامتى حسنين (علیهما السلام) مي خواند. بدين لحاظ است كه اين دو سوره به معوّذتين ناميده شدند. چون پيغمبر خدا (صلی الله علیه و آله) مكرر اين دو سوره را براى سلامتى حسنين (علیهما السلام) مي خواند لذا ابن مسعود و ديگران مي گفتند اين دو سوره تعويذ حسنين (علیهما السلام) مي باشند، جزء قرآن نيست.» (25)
نقش نگین انگشتری حضرت امام حسین (علیه السّلام)
چنان که از احادیث مشخص می شود برای حضرت امام حسین (علیه السّلام) چند انگشتر با نقشهای متفاوت بوده است:
حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ مُوسَى الدَّقَّاقُ (رَحِمَهُ اللَّهُ) قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ الْكُوفِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا مُوسَى بْنُ عِمْرَانَ النَّخَعِيُّ عَنْ عَمِّهِ الْحُسَيْنِ بْنِ يَزِيدَ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ سَالِمٍ عَنْ أَبِيهِ عَنِ الصَّادِقِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِيهِ (ع) قَالَ: كَانَ لِلْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ (ع) خَاتَمَانِ نَقْشُ أَحَدِهِمَا لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ عُدَّةٌ لِلِقَاءِ اللَّهِ وَ نَقْشُ الْآخَرِ إِنَّ اللَّهَ بالِغُ أَمْرِهِ وَ كَانَ نَقْشُ خَاتَمِ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ (ع) خَزِيَ وَ شَقِيَ قَاتِلُ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ (ع). (26)
علی بن احمد بن موسی دقاق (رحمه الله) با اسنادی از حضرت امام صادق (علیه السّلام) ایشان از پدر بزرگوارشان نقل می کنند که فرمودند: حسين بن على را دو خاتم بود نقش يكى از آنها «لا إِلهَ إِلَّا اللَّهُ عدة للقاء اللَّه» و نقش ديگرى «اللَّهَ بالِغُ أَمْرِهِ» بود و نقش خاتم على بن الحسين (ع) «خَزِيَ وَ شَقِيَ قَاتِلُ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ(ع): رسوا و بد بخت است كشنده حسين بن على (ع)» بود.
در حدیثی طولانی حضرت امام علی بن موسی الرضا (علیه السّلام) نقش نگین حضرت امام حسن و حضرت امام حسین (علیهما السلام) را چنین بیان نموده اند:
سَهْلُ بْنُ زِيَادٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ الرِّضَا (ع) قَالَ: كَانَ نَقْشُ خَاتَمِ الْحَسَنِ (ع) الْعِزَّةُ لِلَّهِ وَ خَاتَمِ الْحُسَيْنِ (ع) إِنَّ اللَّهَ بالِغُ أَمْرِهِ. (27)
سهل بن زیاد با اسنادی از حسین بن خالد نقل می کند که حضرت امام رضا (علیه السّلام) فرمودند: نقش نگین انگشتر امام حسن (علیه السّلام) «الْعِزَّةُ لِلَّهِ» و نقش نگین انگشتر امام حسین (علیه السّلام) « إِنَّ اللَّهَ بالِغُ أَمْرِهِ» بود.
در قسمتی از حدیث دیگر درباره نقش نگین انگشتر حضرت امام حسن و حضرت امام حسین (علیهما السلام) از حضرت امام صادق (علیه السّلام) چنین نقل شده است:
عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ جَمِيلِ بْنِ دَرَّاجٍ عَنْ يُونُسَ بْنِ ظَبْيَانَ وَ حَفْصِ بْنِ غِيَاثٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالا: كَانَ فِي خَاتَمِ الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ «الْحَمْدُ لِلَّه». (28)
علی بن ابراهیم با اسنادی از حفص بن غیاث از حضرت امام صادق (علیه السّلام) نقل می کند که حضرت فرمودند: نقش نگین انگشتر حضرت امام حسن و حضرت امام حسین (علیهما السّلام) «الحمدلله» بود.
همسران حضرت ابا عبدالله الحسین (علیه السّلام)
در کتب سیره و تاریخی تعداد همسران حضرت امام حسین را چنین بر شمرده اند:
شهربانو دختر یزگرد بن شهریار بن شیرویه بن خسرو پرویز: ایشان مادر حضرت امام سجاد (علیه السّلام) هستند. نام ایشان در منابع مختلف سلامه (29) سلافه و غزاله (30) شهربانویه، شاه زنان، جهانبانویه، خوله (31) ذکر شده است.
به نقلی حضرت امیرالمومنین (علیه السّلام) ایشان را مریم و به نقلی فاطمه نام نهادند. (32)
رباب دختر امرء القیس الکلبی: ایشان مادر حضرت سکینه و حضرت علی اصغر (علیهما السّلام) می باشند و قطعا در کربلا حضور داشتند. علاقه وافری به حضرت امام حسین (علیه السّلام) داشته اند و پس از واقعه کربلا یک سال بیشتر زنده نبودند. نوحه های فراوانی در فراق آن حضرت نمودند از جمله مرثیه ایشان در مجلس یزید است. «چون نگاه اين زن بر سر مقدّس شوهرش افتاد بی تاب شد و آن سر مبارك را گرفت و بوسيد و در كنار خود نهاد و نوحه سرايى كرد و گفت:
وا حسينا فلا نسيت حسينا أقصدته أســنّة الأعــداء
غادروه بكربلاء صــريعــا لا سقى اللّه جانبى كربلاء» (33)
«من هرگز حسين را فراموش نخواهم كرد، نيزه هاي دشمن او را هدف قرار دادند. بدنش را در کربلا بخاک افکندند، خداوند سرزمين كربلا را سيراب نگرداند.
لیلا دختر مرّة بن مسعود الثّقفيّة: ایشان مادر حضرت علی اکبر (علیه السّلام) هستند. (34)
ام اسحاق دختر طَلْحَه بن عبید اللَّه تَيْمِيَّة: ایشان ابتدا همسر حضرت امام حسن (علیه السّلام) بودند و پس از شهادت ایشان به همسری حضرت امام حسین (علیه السّلام) درآمدند. برای او یک فرزند به نام فاطمه نام می برند. برخی منابع ایشان را مادر حضرت رقیه (علیها السّلام) ذکر کرده اند.
زنی از قبیله قضاعیه: در تذکره الخواص نام ایشان را سلافه ذکر کرده است اما برخی از منابع این نام را برای حضرت شهربانو نیز ذکر کرده اند. (35)
فرزندان حضرت امام حسین (علیه السّلام)
تعداد فرزندان حضرت امام حسین (علیه السّلام) دقیقا مشخص نیست. در منابع تاریخی تعداد پسران ایشان چهار تا شش نفر و تعداد دختران حضرت دو تا چهار دختر نقل شده است. (36)
در این تحقیق سعی در اثبات یا نفی وجود هیچ یک از فرزندان حضرت امام حسین (علیه السّلام) نشده است. با توجه به اینکه شیعیان همواره مورد ظلم و ستم قرار گرفته اند و قتل و غارتها و آتش سوزیهایی که در کتابخانه ها رخ داده است سبب شده که بسیاری از مستندات تاریخی کمرنگ گردد و برخی مسلمات ضعیف به نظر آید و برخی از منابع تاریخی و حتی مقاتل اصلا به دست ما نرسد؛ بنا بر این تمام مستنداتی که در مقاتل درباره وجود هر یک از فرزندان حضرت امام حسین (علیه السّلام) وجود داشته نقل شده است.
پسران حضرت سید الشهداء (علیه السّلام)
حضرت علی اکبر (علیه السّلام): به همراه سیدالشهدا (علیه السّلام) در کربلا به شهادت رسیدند. مادرش، ليلى، دختر ابى مرة بن عروة بن مسعود ثقفى بود. (37)
حضرت علی سید العابدین (علیه السّلام): پس از حضرت اباعبدالله حسین (علیه السّلام) به امامت رسید. مادر بزرگوار حضرت دختر كسرى يزدگرد پادشاه ايران بود.
عبدالله بن حسین (علیه السّلام)
در اکثر مقاتل عبد الله بن حسین (علیه السّلام) کودک شیر خوار شش ماهه ای که مادرش رباب دختر امرء القیس بن عدی از قبیله کلاب بوده، معرفی شده است. که به علی اصغر معروف گردیده است. بیشتر مقاتل از قاتل عبدالله بن حسین شش ماهه را حرمله بن کاهل اسدی دانسته اند. (38) در الکامل و مثیر الاحزان نیز قاتل حضرت علی اصغر (علیه السّلام) مردی از قبیله بنی اسد معرفی شده است. (39) در زیارت ناحیه مقدسه نیز از عبد الله بن حسین طفل شیرخواری که به تیر حرمله بن کاهل اسدی شهید شد؛ یاد شده است: «السّلام على عبداللَّه بن الحسين الطّفل الرّضيع، المرميّ الصّريع، المتشحّط دماً، المصعّد دمه في السّماء، المذبوح بالسّهم في حجر أبيه، لعن اللَّه راميه حرملة بن كاهل الأسديّ وذويه.»(40)
در برخی مقاتل از تولد فرزندی برای امام حسین (علیه السّلام) روز عاشورا خبر داده اند. (41) نام مادر این طفل ام اسحاق ذکر شده است. (42) نام قاتل این طفل را عبداللَّه بن عقبة الغنويّ یا هاني بن ثبيت الحضرميّ ذکر کرده اند. (43) در کتاب تسمية من قتل و به نقل از آن الأمالي شجري و الحدائق الورديّه قاتل عبدالله بن حسین متولد شده در روز عاشورا را حرملة بن الكاهل نقل کرده اند. (44)
سید ابراهیم میانجی در کتاب عیون عبری می نویسد: «عبد الله الرّضیع غیر از علی اصغر است و مادرش ام اسحاق دختر طلحه می باشد که در روز عاشورا در کربلا به دنیا آمد. هنگامی که متولد شد امام حسین (علیه السّلام) آمدند و کودک را در آغوش گرفتند و لبانش برق می زد. عبد الله غنوی یا هانی حضرمی تیری به سوی طفل پرتاب نمودند و او را به شهادت رساندند در حالی که در آغوش پدرش در [درب] خیمه بود. ولی علی اصغر (علیه السّلام) در میدان جنگ به شهادت رسید. حرمله بن کاهل اسدی او را با پرتاب تیری ذبح نمود. و الله اعلم. (45)
جعفر بن حسین(علیه السّلام): در زمان حیات حضرت امام حسین (علیه السّلام) متوفی شد. مادرش از قبیله قضاعيّه بود و نسلی از او باقی نماند. برخی از مقاتل ایشان را در شمار شهدای کربلا ذکر کرده اند.
محمد بن حسین (علیه السّلام): در کربلا شهید شد. نام مادرش در مناقب ابن شهر آشوب رباب ذکر شده است.
محسن بن حسین (علیه السّلام): در برخی از مقاتل و معجم البلدان حموی آمده است که یکی از همسران حضرت اباعبدالله (علیه السّلام) که نامش مشخص نشده است باردار بوده است و فرزندش در مسیر از کوفه به شام در حلب سقط گردیده است. (46)
ابوبکر بن حسین(علیه السّلام): مادرشان از کنیزان بوده است و نامش معروف نیست در حدیثی از حضرت امام (علیه السّلام) و هم در مقتل ابی مخنف قاتل او عبداللَّه بن عُقبه غَنَوى ذکر شده است. (47) از پسران دیگر حضرت امام حسین که در برخی از مقاتل جزء شهدا یا اسیران آل محمد (ص) برشمرده شده اند، عبارتند از: القاسم بن الحسين (عليه السلام)، إبراهيم بن الحسين (عليه السلام)، زيد بن الحسين (عليه السلام)، حمزة بن الحسين (عليه السلام)، عمر (عمرو) بن الحسين (عليه السلام). (48)
دختران حضرت سید الشهداء (علیه السّلام)
فاطمه (سلام الله علیها): مادرش امّ اسحاق دختر طلحة بن عبد اللّه از قبيله تيميه بود. «گاهی نسبت به فاطمه زهرا (سلام الله علیها) او را فاطمه صغري ، می نامیده اند. فاطمه با شوهر خود «حسن مثنی» در قیام خونین کربلا شرکت داشتند.» (49)
سکینه (سلام الله علیها): مادرش رباب دختر امرء القيس بن عدى از قبيله كلاب بود. «ایشان با کنیه ام عبدالله بن حسین نیز یاد شده اند.» (50) همسر او پسر عمویش عبدالله بن حسن بود.
زینب (سلام الله علیها): نام مادر بزرگوارشان نقل نشده است.
رقیه (سلام الله علیها): نام مادر حضرت رقیه (علیها السلام) را در برخی منابع ام اسحاق ذکر کرده اند. (51)
با توجه به اینکه در لباب الانساب ابن فندق، یکی از قدیمی ترین منابع، نام مادر یکی از دختران حضرت امام حسین (علیه السّلام) را شهربانو ذکر کرده است و رحلت شهربانو پس از تولد حضرت سجاد را با نقلی که دال بر ضعف خبر دارد آورده است، قول بقای شهربانو و اینکه ایشان مادر حضرت رقیه (سلام الله علیها) باشند؛ قوت می گیرد. (52)
صفیه (سلام الله علیها): نام ایشان در مقتل ابی مخنف در کنار نام حضرت رقیه در آخرین وداع حضرت امام حسین (علیه السّلام) هنگامی که حضرت ابا عبدالله اهل حرم را برای آخرین وداع صدا می زنند؛ نقل شده است. «ثمّ نادى عليه السلام: يا امّ كلثوم و يا زينب و يا سكينة و يا رقيّة و يا عاتكة و يا صفيّة، عليكنّ منِّي السّلام، فهذا آخر الاجتماع و قد قرب منكم الافتجاع.» در برخی از مقاتل (53) آمده است که صفیه بنت الحسین (عليها السلام) همان دختری از دختران حضرت سیدالشهداء (علیه السّلام) است که اخنس بن زید برای ربودن گوشواره، گوش او را پاره نمود. (54)
پانوشتها
(1) سيره معصومان، جلد5، صفحه 71
(2) مصباح المتهجد و سلاح المتعبد، جلد2، صفحه 826 - منتهى الآمال فى تواريخ النبى و الآل عليهم السلام، جلد2، صفحه 659
(3) بحار الأنوار، جلد 54 ، صفحه 169 – 168 - بحار الأنوار، جلد 53 ، صفحه 142
(4)زندگانى چهارده معصوم عليهم السلام، صفحه 308
(5)ماده ای خوشبو به رنگ سرخ یا زرد که بخش بیشتر آن از زعفران تشکیل شده است.
(6)منتهى الآمال فى تواريخ النبى و الآل عليهم السلام، جلد2، صفحه 661 – 660 - الامالی (للطوسی)، صفحه 367 – 368
(7)مناقب آل أبي طالب عليهم السلام، جلد3، صفحه 57 – 56
(8)مناقب آل أبي طالب عليهم السلام، جلد3، صفحه 397
(9)مناقب آل أبي طالب عليهم السلام، جلد3، صفحه 398 - بحار الأنوار ، جلد43 ، صفحه 252
(10) بحار الأنوار، جلد43 ، صفحه252
(11) جلاء العيون، المجلسي، صفحه 475
(12)كشف الغمه، جلد2، صفحه 172 – 171
(13)فرهنگ عاشورا، صفحه 39
(14)زندگانی حضرت امام حسین علیه السلام، جلد1، صفحه 46
(15) مناقب آل أبي طالب عليهم السلام، جلد4، صفحه 79 - 78
(16)نگاهى بر زندگى چهارده معصوم عليهم السلام، حاج شيخ عباس قمى، صفحه 142
(17) بحار الأنوار، جلد43، صفحه 250 – 248 - جلاء العيون، صفحه 483
(18) زندگانی حضرت امام حسین علیه السلام، جلد1، صفحه 43
(19) زندگانی حضرت امام حسین علیه السلام، جلد1، صفحه 44 به نقل از الافادة فی تاریخ الائمة السادة
(20) الإرشاد، جلد2، صفحه 24
(21) زندگانی حضرت امام حسین علیه السلام، جلد1، صفحه 45 به نقل از انساب الاشراف بلاذری، جلد 3 صفحه 5 ؛ از روی نسخه خطی موجود در کتابخانه عمومی حضرت امیر المؤمنین (علیه السّلام)
(22)زندگانی حضرت امام حسین علیه السلام، جلد1، صفحه 46- 45
(23)الكافي، جلد2، صفحه 569
(24)الخصال، جلد1 ، صفحه 67 - بحار الأنوار، جلد43، صفحه 263 - بحار الأنوار ، جلد 43 ، صفحه 291
(25)زندگانى حضرت زهرا (عليها السلام)، صفحه 314
(26)الأمالي، صفحه 131- بحار الأنوار، جلد43 ، صفحه 258
(27)بحار الأنوار ، جلد43 ، صفحه 258 – الكافي، جلد6 ، صفحه 474
(28) بحار الأنوار، جلد43، صفحه 258 – الكافي، جلد، صفحه 473
(29) الكافي، جلد1، صفحه 466 - بحار الأنوار، جلد46 ، صفحه 13
(30)تذکره الخواص، صفحه 249
(31) بحار الأنوار، جلد46، صفحات13 و 14
(32)بحار الأنوار، جلد46، صفحه 13
(33)منتهى الآمال فى تواريخ النبى و الآل عليهم السلام، جلد2، صفحه 1058
(34)موسوعة الامام الحسين (عليهالسلام)، جلد17، صفحه 386
(35)تذکره الخواص، صفحه 249 - بحار الأنوار، جلد46 ، صفحه 13 – 16
(36) منتخب الأنوار في تاريخ الأئمة الأطهار (ع)، صفحه 65 - تاريخ أهل البيت، صفحه 102 – الإرشاد، جلد2، صفحه 137 - سيره معصومان، ج5، صفحه 73 - مناقب الطاهرين، جلد2، صفحه 581
(37)در کتاب الارشاد شیخ مفید جلد دوم صفحه 137 و مناقب الطاهرین جلد دوم صفحه 581 حضرت علی اکبر را امام سجاد ذکر کرده اند. و علی بن الحسین که نام مادرش لیلا بوده را علی اصغر ذکر کرده اند.
(38)موسوعة الامام الحسين(عليهالسلام)، جلد 13، صفحه 12 به نقل از تسمية من قتل، الرّسّان، صفحه 150 عنه الأمالي، الشّجري، جلد1، صفحه 171 - الحدائق الورديّة، المحلّي، جلد1، صفحه120 - الحسين (عليه السلام)، ابن سعد، صفحه 76 – 75 - جمل من أنساب الأشراف، البلاذري، جلد 3، صفحه 407 - أنساب الأشراف، جلد 3، صفحه 201 - اللّهوف، صفحه 117- 116 به نقل از الدّمعة السّاكبة، البهبهاني، جلد 4، صفحه 335 - أسرار الشّهادة، الدّربنديّ، صفحه 402 - نفس المهموم، القمّي، صفحه 349 - تظلّم الزّهراء، القزويني، صفحه 203 - ذخيرة الدّارين، الحائري، جلد1، صفحه 141- 140 - معالي السّبطين، المازندراني، جلد 1، صفحه 423- 424 - زينب الكبرى، النّقدي، صفحه 105- 106 - العيون العبرى، الميانجي، صفحه 171- وسيلة الدّارين، الزّنجاني، 284 – 283
(39) موسوعة الامام الحسين (عليه السلام)، جلد13، صفحه 20 به نقل از الكامل، ابن الأثير، جلد 3، صفحه 294 - مثير الأحزان، ابن نما، صفحه 36
(40)بحار الانوار، جلد 98، صفحه 270
(41) التّاريخ، اليعقوبي، جلد2 ، صفحه 245 – ترجمه تاریخ یعقوبی، جلد 2، 181- ذخيرة الدّارين، الحائري، صفحه 305 - پژوهشى پيرامون شهداى كربلا، صفحه 235
به نقل از موسوعة الامام الحسين(عليهالسلام): التّاريخ، اليعقوبي، جلد2 ، صفحه231 - تسمية من قتل، الرّسّان، صفحه150 به نقل از آن الأمالي، الشّجري، جلد 1، صفحه 170 - الحدائق الورديّة، المحلّي، جلد1، صفحه 120 - ذخيرة الدّارين، الحائري، جلد1، صفحه 161به نقل از آن وسيلة الدّارين، الزّنجاني، صفحه 280 - معالي السّبطين، المازندراني، جلد 1، صفحه 428- 427 - العيون العبرى، الميانجي، صفحه 174
(42) ذخيرة الدّارين، الحائري، صفحه 305 - پژوهشى پيرامون شهداى كربلا، صفحه 235
به نقل از موسوعة الامام الحسين(عليهالسلام) ذخيرة الدّارين، الحائري، جلد 1، صفحه 161 به نقل از آن وسيلة الدّارين، الزّنجاني، صفحه 280 - معالي السّبطين، المازندراني، جلد 1، صفحه 428- 427 - العيون العبرى، الميانجي، صفحه 174
(43) ذخيرة الدّارين، الحائري الشیرازی، صفحه 305 - پژوهشى پيرامون شهداى كربلا، صفحه 235
به نقل از موسوعة الامام الحسين(عليه السلام): ذخيرة الدّارين، الحائري، جلد 1، صفحه 161 به نقل از آن وسيلة الدّارين، الزّنجاني، صفحه280 - در معالی السبطین قاتل فقط عبداللَّه بن عقبة الغنويّ ذکر شده است.
(44) تسمية من قتل، الرّسّان، صفحه150به نقل از آن الأمالي، الشّجري، جلد 1، صفحه 170 - الحدائق الورديّه، المحلّي، جلد 1، صفحه 120
(45) موسوعة الامام الحسين (عليه السلام)، جلد13، صفحه 56 به نقل از العيون العبرى، الميانجي، صفحه 174
(46) منتهى الآمال فى تواريخ النبى و الآل عليهم السلام، جلد2، صفحه 965 – معجم البلدان، جلد2، صفحه 156 – 155 - نهر الذهب، جلد 2، ۲۱۰ - موسوعة الامام الحسين(عليه السلام)، جلد13، صفحه 82 – 83 به نقل از نفس المهموم، صفحات 428 – 678 - 679 - العيون العبرى، صفحات 252-251 - معالي السّمطين، جلد2، صفحات 135- 134 - وسيلة الدّارين، صفحه 378
(47) موسوعة الامام الحسين (عليه السلام)، جلد 13، صفحه 61
(48) موسوعة الامام الحسين (عليه السلام) ، جلد 13، صفحه 71 - 60
(49) فاطمه دختر امام حسین (علیها السّلام)، صفحه 25
(50)مناقب الطاهرين، جلد2، صفحه 581
(51) ستاره درخشان شام حضرت رقیه (علیها السلام) به نقل از زندگانی چهارده معصوم (علیه السلام)، جلد 1، صفحه 633 به نقل از اخبار الطول دینوری صفحه 262، ابصار العین فی انصار الحسین (علیه السلام) صفحه 368، کشف الغمه جلد 2، صفحه 216
(52)رقیه بنت الحسین(ع)؛ پاسخی به تاملات و سوالات، صفحه 26 - 24
(53)موسوعة الامام الحسين(عليه السلام)، جلد13، صفحه 1101 به نقل از المنتخب، صفحه 181- 180 به نقل از آن الدّمعة السّاكبة، جلد 5، صفحه 186- 185 - تظلّم الزّهراء، صفحه 336- 335 – مدينه المعاجز، جلد 4، 95 - 92 – بحار الانوار، جلد 45، صفحه 322 – 321 - العوالم، جلد 17، 635- 634 - أسرار الشّهاده، جلد 566- 567 - معالي السّبطين، جلد 2، صفحه 244- 242
(54) موسوعة الامام الحسين(عليه السلام)، جلد13، صفحه 1100
منابع
- الإرشاد، محمد بن محمد مفيد، ، ترجمه رسولى محلاتى، تهران، اسلاميه، چاپ دوم، بى تا
- الأمالي، محمد بن على ابن بابويه، تهران، كتابچى، چاپ ششم، 1376ش.
- الخصال، ابن بابويه محمد بن على، مصحح على اكبر غفارى، قم، جامعه مدرسين، 1362 ش.
- الكافي، محمد بن يعقوب بن اسحاق كلينى، تهران، دار الكتب الإسلامية، چاپ چهارم، 1407 ق.
- بحار الأنوارالجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، محمد باقر بن محمد تقى مجلسى، جلد44 ، بيروت، دار إحياء التراث العربی، چاپ دوم، 1403ق.
- پژوهشى پيرامون شهداى كربلا، مولفان: ابوالقاسم شاکر، عبدالحسین بینش، سعید جمشیدی، قم، یاقوت، 1381
- تاريخ اليعقوبى، احمد بن أبى يعقوب بن جعفر بن وهب واضح الكاتب العباسى المعروف باليعقوبى، بيروت ، دار صادر، بی تا
- تاريخ أهل البيت، ابن ابى الثلج، قم، آل البيت، 1410 ق.
- تاريخ يعقوبى، احمد بن ابى يعقوب ابن واضح يعقوبى، ترجمه محمد ابراهيم آيتى ، تهران ، علمى و فرهنگى ، چاپ ششم ، 1371ش.
- تذکره الخواص، سبط ابن الجوزي، قم، منشورات الشریف الرضی ، 1418 ق. برابر با 1376ش.
- جلاء العيون، علامه مجلسى، قم، سرور، 1382ش.
- رقیه بنت الحسین (ع)؛ پاسخی به تاملات و سوالات، نجم الدّین طبسی، تهران، دلیل ما، 1393ش.
- زندگانی حضرت امام حسین (علیه السلا)م، باقرشریف قرشی، حسین محفوظی (اهوازي)، قم، بنیاد معارف اسلامی، 1380ش.
- زندگانى چهارده معصوم عليهم السلام (ترجمه إعلام الورى)، فضل بن حسن طبرسى، تهران، اسلاميه، چاپ اول، 1390 ق.
- زندگانى حضرت زهرا (عليها السلام) (ترجمه جلد 43 بحار الأنوار)، محمد باقر بن محمد تقى مجلسى، ترجمه نجفى، تهران، اسلاميه، چاپ اول، 1377ش.
- ستاره درخشان شام حضرت رقیه (علیها السلام)، علی ربانی خلخالی، قم، مکتب الحسین(ع)، 1418ق. برابر 1377ش.
- سيره معصومان، سيد محسن امين عاملى، مترجم على حجتى كرمانى، تهران، سروش، 1377ق.
- فاطمه دختر امام حسین (علیها السلام)، احمد صادقی اردستانی، تهران، مطهر، 1378ش.
- فرهنگ عاشورا، جواد محدثی، قم، معروف، 1387ش.
- كشف الغمة، على بن عيسى اربلى، ترجمه و شرح زواره اى، تهران، انتشارات إسلامية، چاپ سوم، 1382 ش.
- مصباح المتهجّد و سلاح المتعبّد، محمد بن الحسن طوسى، بيروت، مؤسسة فقه الشيعة، چاپ اول، 1411 ق.
- مناقب الطاهرين، عماد الدين حسن بن على طبرى، تهران، سازمان چاپ و انتشارات، 1379 ش.
- مناقب آل أبي طالب (عليهم السلام)، محمد بن على ابن شهر آشوب مازندرانى، قم، علامه، 1379 ق.
- منتخب الأنوار في تاريخ الأئمة الأطهار(عليهم السلام)، محمد بن همام بن سهيل اسكافى، قم، دليل ما، 1422 ق.
- منتهى الآمال فى تواريخ النبى و الآل عليهم السلام، حاج شیخ عباس قمی، قم، دلیل، 1379ش.
- موسوعة الامام الحسين(عليه السلام)، گروهى از نويسندگان، تهران، سازمان پژوهش و برنامه ريزى آموزشى، دفتر انتشارات كمك آموزشى، چاپ اول، 1378ش.
- نگاهى بر زندگى چهارده معصوم عليهم السلام، حاج شيخ عباس قمى، قم، ناصر، 1380 ش.
اترك تعليق