نزول آیه تطهیر و اثبات عصمت ائمه هدی (علیهم السّلام)

شیعه علاوه بر اعتقاد به عصمت پیامبران الهی (علیهم السّلام) و پیامبر اکرم (صلی الله و علیه و آله)، به عصمت سیزده نفر از خاندان ایشان که مصادیق اهل بیت پیامبر (صلوات الله علیهم) هستند؛ اعتقاد دارد. آیه تطهیر، آیه 33 سوره مبارکه احزاب، بر پاک و مطهر بودن اهل بیت پیامبر (صلی الله و علیه و آله) تأکید می کند که این ویژگی نشان از منزلت والای خاندان عصمت در نزد پروردگار دارد.

اینکه مصادیق آیه، اهل بیت پیامبر اکرم (صلوات الله علیهم) یعنی حضرت فاطمه و حضرت امیرالمومنین و حضرت امام حسن و حضرت امام حسین می باشند هم از شأن نزول آیه قابل درک است و هم از واقعه مباهله و حدیث ثقلین و حدیث سفینه. اگرچه مخالفان بسیار سعی نموده اند در مصادیق آیه خدشه وارد کنند ولی هم اقدامات پیامبر (صلی الله علیه و آله) برای شناساندن مصادیق آیه هم وقایع زمان حیات پیامبر (صلی الله علیه و آله) و هم احادیث گهربار حضرت رسول الله (صلی الله علیه و آله) مبین مصادیق «اهل البیت» در آیه است.

 

احادیث و تفاسیر مأثور درباره نزول آیه تطهیر

بسیاری از عالمان و محققان شیعه بر این باورند که کثرت روایات درباره شأن نزول آیه تطهیر به حدّ تواتر رسیده است.

در تفسیر آلاء الرحمن في تفسير القرآن درباره به حد تواتر رسیدن مصادیق این آیه یعنی حضرت امیرالمومنین و حضرت فاطمه و فرزندان ایشان (علیهم السّلام) آمده است:

«و منها قوله تعالى إِنَّما يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيراً. و تأكد بيانه بتواتر الأحاديث من الفريقين في ان المراد من اهل البيت هم علي و الزهراء و ذريتهما صلوات اللّه عليهم. و قوله تعالى قُلْ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبى‏. و غير ذلك من الآيات المأثورة تفسيرها في فضل علي (ع) و زعامته و ولائه.»(1)

و از سخن پروردگار متعال است:«انَّما يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيراً» به تواتر احادیث از شیعه و سنی مراد از اهل بیت؛ علی و زهرا و فرزندان ایشان (صلوات اللّه عليهم) می باشند. و سخن پروردگار است: «قُلْ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبى» و غیر از این آیات مأثور در تفسیرها درباره فضل و مناقب حضرت امیرالمومنین (علیه السّلام) و زعامت و ولایت ایشان وارد شده است.

 

«محقق كركى (رحمه الله علیه) مى گويد: «گذشته از روايات شيعه كه از شمار بيرون است، اين مسأله به تواتر رسيده مفيد يقين مى باشد. كدام حديث در سنت از اين روايت محكمتر است كه روايات اهل سنت و رجال شيعه اماميه - پيروان حقيقت كه ياران خاص و خالص اهل بيت مى باشند - بر نقل آن اتفاق نظر دارند و اگر قرار باشد كه از راه سنت آن را رد كنند هيچ روايتى در سنت نمى ماند مگر اينكه مردود باشد.»(2)

 

در کتاب پرسمان عصمت نیز در این باره آمده است:

«کثرت آن روایات به مقداری است که با توجه به آن قطع به صدور آن روایات پیدا می شود و به بررسی سند آن روایات نیازی نیست ولی با این حال در میان روایات، روایات صحیح السند حتی در نظر دانشمندان اهل تسنن متعدد است یکی از آنها روایتی است که حاکم نیشابوری با سندی که آن را صحیح دانسته و ذهبی، رجال شناس معروف اهل تسنن صحت آن را تقریر کرده است، از ام سلمه نقل کرده است که گفت: «إِنَّما يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيراً: خداوند مى‏ خواهد از شما اهل بيت پيامبر آلودگى را برده و شما را پاك و پاكيزه گرداند.» در خانه من نازل شد پس رسول خدا (صلی الله علیه و آله) به سراغ علی و فاطمه و حسن و حسین (علیهم السّلام) فرستاد و پس از [آمدن آنان] فرمود اینان اهل بیت من هستند.»(3)

 

روایتها از شأن نزول آیه و مصادیق آیه بسیار زیاد است زیرا اهمیت عصمت خاندان پیامبر (صلوات الله علیهم) برای اثبات به امامت رسیدن ایشان و ضرورت عصمت برای امام یکی از بحثهای مهم کلام شیعی است.

در این مجال به ذکر چند حدیث و روایت در شأن نزول آیه تطهیر می پردازیم:

روایتی در امالي طوسي شأن نزول آیه تطهیر چنین بیان نموده است:

«أَخْبَرَنَا أَبُو عُمَرَ قَالَ: حَدَّثَنَا أَحْمَدُ قَالَ: أَخْبَرَنَا أَحْمَدُ بْنُ يَحْيَى قَالَ: حَدَّثَنَا عَبْدُ الرَّحْمَنِ قَالَ: حَدَّثَنَا أَبِي عَنْ أَبِي إِسْحَاقَ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مُغِيرَةَ مَوْلَى أُمِّ سَلَمَةَ زَوْجِ النَّبِيِّ (صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ) أَنَّهَا قَالَتْ: نَزَلَتْ هَذِهِ الْآيَةُ فِي بَيْتِهَا «إِنَّما يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيراً» أَمَرَنِي رَسُولُ‏ اللَّهِ (صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ) أَنْ أُرْسِلَ إِلَى عَلِيٍّ وَ فَاطِمَةَ وَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ (عَلَيْهِمُ السَّلَامُ)، فَلَمَّا أَتَوْهُ اعْتَنَقَ عَلِيّاً بِيَمِينِهِ، وَ الْحَسَنَ بِشِمَالِهِ وَ الْحُسَيْنَ عَلَى بَطْنِهِ وَ فَاطِمَةَ عِنْدَ رِجْلِهِ فَقَالَ: «اللَّهُمَّ هَؤُلَاءِ أَهْلِي وَ عِتْرَتِي فَأَذْهِبْ عَنْهُمُ الرِّجْسَ وَ طَهِّرْهُمْ تَطْهِيراً» قَالَهَا ثَلَاثَ مَرَّاتٍ. قُلْتُ: فَأَنَا يَا رَسُولَ اللَّهِ؟ فَقَالَ: إِنَّكِ عَلَى خَيْرٍ إِنْ شَاءَ اللَّهُ.»(4)

«امّ سلمه همسر پیامبر (صلّی اللّه علیه و آله) می گوید: این آیه در خانه من فروفرستاده شد: «خداوند می خواهد پلیدی را از شما اهل بیت دور کند و چنانکه باید و شاید شما را پاک سازد.» رسول خدا به من فرمان داد که به دنبال علی و فاطمه و حسن و حسین (علیهم السّلام) بفرستم. پس هنگامی که به نزد پیامبر آمدند، علی را با دست راست و حسن را با دست چپ در برگرفت و حسین را بر سینه اش و فاطمه را در کنار خود نشانید و سه بار فرمود: خداوندا، اینها اهل خاندان و عترت من هستند پس پلیدی را از آنان دور ساز و به بهترین وجه ایشان را پاک گردان. امّ سلمه می گوید گفتم: ای رسول خدا، من نیز در میان آنان هستم. پیامبر (صلّی اللّه علیه و آله) فرمود: اگر خدا بخواهد تو بر نیکی هستی.»(5)

 

در كفاية الأثر في النص على الأئمة الإثني عشر روایتی از حضرت امیرالمومنین (علیه السّلام) در باره این واقعه آمده است:

«حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ بْنِ مُحَمَّدٍ قَالَ حَدَّثَنَا هَارُونُ‏ بْنُ مُوسَى التَّلَّعُكْبَرِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا عِيسَى بْنُ مُوسَى الْهَاشِمِيُّ بِسُرَّ مَنْ رَأَى قَالَ حَدَّثَنِي أَبِي عَنْ أَبِيهِ عَنْ آبَائِهِ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ عَنْ أَبِيهِ عَلِيٍّ (ع) قَالَ: دَخَلْتُ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ (ص) فِي بَيْتِ أُمِّ سَلَمَةَ وَ قَدْ نَزَلَتْ هَذِهِ الْآيَةُ «إِنَّما يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيراً» فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) يَا عَلِيُّ هَذِهِ الْآيَةُ نَزَلَتْ فِيكَ وَ فِي سِبْطَيَّ وَ الْأَئِمَّةِ مِنْ وُلْدِكَ فَقُلْتُ يَا رَسُولَ اللَّهِ وَ كَمِ الْأَئِمَّةُ بَعْدَكَ قَالَ أَنْتَ يَا عَلِيُّ ثُمَّ ابْنَاكَ الْحَسَنُ وَ الْحُسَيْنُ وَ بَعْدَ الْحُسَيْنِ عَلِيٌّ ابْنُهُ وَ بَعْدَ عَلِيٍّ مُحَمَّدٌ ابْنُهُ وَ بَعْدَ مُحَمَّدٍ جَعْفَرٌ ابْنُهُ وَ بَعْدَ جَعْفَرٍ مُوسَى ابْنُهُ وَ بَعْدَ مُوسَى عَلِيٌّ ابْنُهُ وَ بَعْدَ عَلِيٍّ مُحَمَّدٌ ابْنُهُ وَ بَعْدَ مُحَمَّدٍ عَلِيٌّ ابْنُهُ وَ بَعْدَ عَلِيٍّ الْحَسَنُ ابْنُهُ وَ الْحُجَّةُ مِنْ وُلْدِ الْحَسَنِ هَكَذَا وَجَدْتُ أَسَامِيَهُمْ مَكْتُوبَةً عَلَى سَاقِ الْعَرْشِ فَسَأَلْتُ اللَّهَ تَعَالَى عَنْ ذَلِكَ فَقَالَ يَا مُحَمَّدُ هُمُ الْأَئِمَّةُ بَعْدَكَ مُطَهَّرُونَ مَعْصُومُونَ وَ أَعْدَاؤُهُمْ مَلْعُونُونَ.»(6)

«علی بن حسین بن محمد از هارون بن موسی تلعکبری گفت عیسی بن موسی هاشمی در سامرا برایم حدیثی گفت که پدرم از پدرش از پدرانش از حسین بن علی از پدر ایشان حضرت امام علی (علیه السّلام) نقل کرده است که حضرت امیرالمومنین علی (علیه السّلام) فرمودند: در خانه اُمّ سلمه بر رسول خدا (صلی الله علیه و آله) وارد گشتم در حالی که این آیه بر آن حضرت نازل شده بود: «إِنَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکمُ تَطْهِیرًا: خداوند مى‏ خواهد از شما اهل بيت پيامبر آلودگى را ببرد و شما را پاك و پاكيزه گرداند.» پس رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود: اي علی، این آیه درباره تو و سپس دو پسرت حسن و حسین و بعد از حسین پسرش علی و پس از علی پسرش جعفر و پس از جعفر پسرش موسی و پس از موسی پسرش علی و پس از علی پسرش محمّد و پس از محمّد پسرش علی و پس از علی پسرش حسن و پس از حسن پسرش حجّت؛ نام ایشان را به همین ترتیب بر پایه عرش نوشته یافتم سپس از خداي عزّوجل درباره آنها پرسیدم؛ فرمود: اي محمّد، اینان امامان پس از تو هستند. پاک و معصوم هستند و دشمنان ایشان ملعونند.»(7)

روایتی از حضرت امام حسین (علیه السّلام) درباره شأن نزول آیه تطهیر:

«كنز جامع الفوائد و تأويل الآيات الظاهرة مُحَمَّدُ بْنُ الْعَبَّاسِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ سَعِيدٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ بَزِيعٍ عَنْ إِسْمَاعِيلَ بْنِ بَشَّارٍ الْهَاشِمِيِّ عَنْ قُتَيْبَةَ بْنِ مُحَمَّدٍ الْأَعْشَى عَنْ هَاشِمِ بْنِ الْبَرِيدِ عَنْ زَيْدِ بْنِ عَلِيٍّ عَنْ أَبِيهِ عَنْ جَدِّهِ (ع) قَالَ: كَانَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) فِي بَيْتِ أُمِّ سَلَمَةَ فَأُتِيَ بِحَرِيرَةٍ فَدَعَا عَلِيّاً وَ فَاطِمَةَ وَ الْحَسَنَ وَ الْحُسَيْنَ (ع) فَأَكَلُوا مِنْهَا ثُمَّ جَلَّلَ عَلَيْهِمْ كِسَاءً خَيْبَرِيّاً ثُمَّ قَالَ‏ «إِنَّما يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيراً» فَقَالَتْ أُمُّ سَلَمَةَ وَ أَنَا مَعَهُمْ يَا رَسُولَ اللَّهِ قَالَ أَنْتِ إِلَى خَيْرٍ.»(8)

«کنز جامع الفوائد و تأویل الآیات الظاهره: برید از زید بن علی و او از پدرش و ایشان از جدّ خود نقل کرده اند که حضرت رسول الله (صلی الله علیه و آله) در خانه ام سلمه بود، حریره اي آوردند. پیامبر، علی و فاطمه و حسن و حسین (علیهم السلام) را نیز خواست و همه از آن خوردند. بعد کسایی خیبري بر روي ایشان انداختند و فرمودند: «إِنَّما يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيراً» ام سلمه گفت: یا رسول اللَّه آیا من نیز با ایشان هستم؟ فرمودند: تو عاقبت به خیري.»

 

در امالی طوسی روایت دیگری درباره شأن نزول آیه تطهیر آمده است:

«وَ بِهَذَا الْإِسْنَادِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ (عَلَيْهِ السَّلَامُ) عَنْ أُمِّ سَلَمَةَ قَالَتْ: نَزَلَتْ هَذِهِ الْآيَةُ فِي بَيْتِي وَ فِي يَوْمِي كَانَ رَسُولُ اللَّهِ (صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ) عِنْدِي فَدَعَا عَلِيّاً وَ فَاطِمَةَ وَ الْحَسَنَ وَ الْحُسَيْنَ (عَلَيْهِمُ السَّلَامُ) وَ جَاءَ جَبْرَئِيلُ (عَلَيْهِ السَّلَامُ) فَمَدَّ عَلَيْهِمْ كِسَاءً فَدَكِيّاً ثُمَّ قَالَ: اللَّهُمَّ هَؤُلَاءِ أَهْلُ بَيْتِي اللَّهُمَّ أَذْهِبْ عَنْهُمُ الرِّجْسَ وَ طَهِّرْهُمْ تَطْهِيراً. قَالَ جَبْرَئِيلُ: وَ أَنَا مِنْكُمْ يَا مُحَمَّدُ. فَقَالَ النَّبِيِّ (صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ): وَ أَنْتَ مِنَّا يَا جَبْرَئِيلُ. قَالَتْ أُمُّ سَلَمَةَ: فَقُلْتُ: يَا رَسُولَ اللَّهِ وَ أَنَا مِنْ أَهْلِ بَيْتِكَ وَ جِئْتُ لِأَدْخُلَ مَعَهُمْ. فَقَالَ: كُونِي مَكَانَكِ يَا أُمَّ سَلَمَةَ، إِنَّكِ إِلَى خَيْرٍ أَنْتِ مِنْ أَزْوَاجِ نَبِيِّ اللَّهِ. فَقَالَ جَبْرَئِيلُ: اقْرَأْ يَا مُحَمَّدُ «إِنَّما يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيراً» فِي النَّبِيِّ وَ عَلِيٍّ وَ فَاطِمَةَ وَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ (عَلَيْهِمُ السَّلَامُ).»(9)

«حضرت علی بن حسین (علیهما السّلام) می فرماید امّ سلمه گفت: این آیه در خانه من و در روز [نوبت] من نازل شد. رسول خدا (صلی الله علیه و آله) نزد من بود که علی و فاطمه و حسن و حسین (علیهم السّلام) را خواند و جبرئیل (علیه السّلام) آمد و کساء فدکی به رویشان کشید. سپس حضرت فرمود: خداوندا اینان خاندان من هستند. خداوندا از آنان پلیدی را دور کن و به بهترین وجه پاکشان گردان. جبرئیل عرض کرد: ای محمد من هم از آنان هستم. پیامبر گرامی فرمود: ای جبرئیل تو هم از ما هستی. امّ سلمه گفت: من عرض کردم ای رسول خدا من از خاندان تو هستم و آمدم که به میانشان بروم. حضرت فرمود: ای امّ سلمه در جایت بمان. تو بر نیکی هستی، تو از همسران پیامبر خدایی.

آنگاه جبرئیل عرض کرد: ای محمد، بخوان«إِنَّما يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيراً» درباره پیامبر و علی و فاطمه و حسن و حسین (علیهم السّلام) است.(10)

در روایتی از جابر بن عبد الله انصاری درباره شأن نزول آیه تطهیر آمده است:

«حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ مقولٍ قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو بَكْرٍ مُحَمَّدُ بْنُ عُمَرَ الْقَاضِي الجعالي [الْجِعَابِيُ‏] قَالَ حَدَّثَنِي نَصْرُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ الْوَشَّاءُ قَالَ حَدَّثَنِي زَيْدُ بْنُ الْحَسَنِ الْأَنْمَاطِيُّ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ‏ أَبِيهِ عَنْ جَابِرِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ الْأَنْصَارِيِّ قَالَ: كُنْتُ عِنْدَ النَّبِيِّ (ص) فِي بَيْتِ أُمِّ سَلَمَةَ فَأَنْزَلَ اللَّهُ هَذِهِ الْآيَةَ «إِنَّما يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيراً» فَدَعَا النَّبِيُّ (ص) بِالْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ وَ فَاطِمَةَ وَ أَجْلَسَهُمْ بَيْنَ يَدَيْهِ فَدَعَا عَلِيّاً فَأَجْلَسَهُ خَلْفَ ظَهْرِهِ وَ قَالَ اللَّهُمَّ هَؤُلَاءِ أَهْلُ بَيْتِي فَأَذْهِبْ عَنْهُمُ الرِّجْسَ وَ طَهِّرْهُمْ تَطْهِيراً فَقَالَتْ أُمُّ سَلَمَةَ وَ أَنَا مَعَهُمْ يَا رَسُولَ اللَّهِ فَقَالَ لَهَا إِنَّكِ إِلَى خَيْرٍ فَقُلْتُ يَا رَسُولَ اللَّهِ لَقَدْ أَكْرَمَ اللَّهُ هَذِهِ الْعِتْرَةَ الطَّاهِرَةَ وَ الذُّرِّيَّةَ الْمُبَارَكَةَ بِذَهَابِ الرِّجْسِ عَنْهُمْ قَالَ يَا جَابِرُ لِأَنَّهُمْ عِتْرَتِي مِنْ لَحْمِي وَ دَمِي فَأَخِي سَيِّدُ الْأَوْصِيَاءِ وَ ابْنَايَ خَيْرُ الْأَسْبَاطِ وَ ابْنَتِي سَيِّدَةُ النِّسْوَانِ وَ مِنَّا الْمَهْدِيُّ قُلْتُ يَا رَسُولَ اللَّهِ وَ مَنِ الْمَهْدِيُّ قَالَ تِسْعَةٌ مِنْ صُلْبِ الْحُسَيْنِ أَئِمَّةٌ أَبْرَارٌ وَ التَّاسِعُ قَائِمُهُمْ يَمْلَأُ الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلًا كَمَا مُلِئَتْ جَوْراً يُقَاتِلُ عَلَى التَّأْوِيلِ كَمَا قَاتَلْتُ عَلَى التَّنْزِيلِ.»(11)

«جابر بن عبدالله انصاري گوید: در خانه اُمّ سلمه در محضر رسول خدا (صلی الله علیه و آله) بودم که خداوند آیه «إِنَّما يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيراً» را نازل فرمود. پس رسول خدا (صلی الله علیه و آله) حسن، حسین و فاطمه را طلبید و آنان را در مقابل خود نشاند و سپس علی را فراخواند، وي را پشت سر خود جاي دادند، آنگاه فرمود: خداوندا، اینان اهل بیت من هستند پس پلیدي را از ایشان ببر و ایشان را پاك و پاکیزه گردان. اُمّ سلمه عرض کرد: یا رسول الله، آیا من هم از ایشان هستم؟ فرمود: فرجام تو نیکوست. پس عرض کردم: یا رسول الله، خداوند این عترت مطهّر و این ذریّه مبارك را با زدودن پلیدي از ایشان، گرامی و مکّرم داشته است. فرمود: اي جابر، چون عترت من از گوشت و خون من هستند، برادرم که سید اوصیاست، دو سبط من که بهترین سبطها هستند، دخترم که سرور زنان جهان است و مهدي از ماست. عرض کردم: یا رسول الله، مهدي کیست؟ فرمود: نُه تن از امامان نیکوکردار از پشت حسین هستند و نُهمین آنان قائم ایشان است که جهان را پر از عدل و داد خواهد کرد بعد از اینکه پر از ظلم و ستم شده باشد. او بر تأویل قرآن می جنگد همانطور که من به سبب نزول آن جنگیدم.»(12)

 

در حدیثی از حضرت امام صادق (علیه السّلام) نیز درباره مصادیق این آیه آمده است:

«أَبِي رَحِمَهُ اللَّهُ قَالَ حَدَّثَنَا سَعْدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مُوسَى الْخَشَّابِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ حَسَّانَ الْوَاسِطِيِّ عَنْ عَمِّهِ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ كَثِيرٍ قَالَ‏: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع) مَا عَنَى اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِقَوْلِهِ‏ «إِنَّما يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيراً» قَالَ نَزَلَتْ فِي النَّبِيِّ وَ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ وَ فَاطِمَةَ (ع) فَلَمَّا قَبَضَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ نَبِيَّهُ كَانَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ثُمَّ الْحَسَنُ ثُمَّ الْحُسَيْنُ (ع) ثُمَّ وَقَعَ تَأْوِيلُ هَذِهِ الْآيَةِ «وَ أُولُوا الْأَرْحامِ بَعْضُهُمْ أَوْلى‏ بِبَعْضٍ فِي كِتابِ اللَّهِ‏» وَ كَانَ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ (ع) إِمَاماً ثُمَّ جَرَتْ فِي الْأَئِمَّةِ مِنْ وُلْدِهِ الْأَوْصِيَاءِ (ع) فَطَاعَتُهُمْ طَاعَةُ اللَّهِ وَ مَعْصِيَتُهُمْ مَعْصِيَةُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَل‏.»(13)

«عبدالرحمن بن کثیر نقل کرد به حضرت امام صادق (علیه السّلام) عرض کردم: منظور از آیه «إِنَّما يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيراً (سوره مبارکه احزاب، آیه 33): خداوند مى‏ خواهد از شما اهل بيت پيامبر آلودگى را برده و شما را پاك و پاكيزه گرداند.» چیست؟ ایشان فرمودند: این آیه درباره پیامبر (صلی الله علیه و آله) و امیرالمؤمنین و حسن و حسین و فاطمه (علیهم السّلام) نازل شده است. وقتی خداوند عزّ و جلّ روح پیامبرش را قبض کرد، حضرت امیرالمؤمنین و سپس حسن و سپس حسین (علیهم السّلام) به امامت رسیدند و بعد تأویل این آیه به وقوع پیوست: «وَ أُولُوا الْأَرْحامِ بَعْضُ هُمْ أَوْلی بِبَعْضٍ فِی کِتابِ اللَّهِ: خویشاوندان [طبق] کتاب خدا بعضی [نسبت] به بعضی اولویت دارند. (سوره مبارکه احزاب، آیه 6)» و علی بن الحسین (علیه السّلام) به امامت رسید. سپس امامت در فرزندان اوصیاي ایشان ادامه یافت، اطاعت از آنها اطاعت از خداست و مخالفت با آنها مخالفت خداوند عزّ و جلّ است.» (38)

 

در امالی شیخ طوسی به نقل از ابن عباس شأن نزول آیه تطهیر اینگونه ذکر شده است:

«أَبُو الْعَبَّاسِ قَالَ: حَدَّثَنَا يَعْقُوبُ بْنُ يُوسُفَ بْنِ زِيَادٍ قَالَ: حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ إِسْحَاقَ بْنِ عَمَّارٍ قَالَ: حَدَّثَنَا هِلَالٌ أَبُو أَيُّوبَ الصَّيْرَفِيُّ قَالَ: سَمِعْتُ عَطِيَّةَ الْعَوْفِيَّ يَذْكُرُ أَنَّهُ سَأَلَ أَبَا سَعِيدٍ الْخُدْرِيَّ عَنْ قَوْلِ اللَّهِ (تَعَالَى): «إِنَّما يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيراً» فَأَخْبَرَهُ أَنَّهَا نَزَلَتْ فِي رَسُولِ‏ اللَّهِ (صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ) وَ عَلِيٍّ وَ فَاطِمَةَ وَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ (عَلَيْهِمُ السَّلَامُ).» (14)

«ابو ایوب صیرفی می گوید: شنیدم که عطیّه عوفی یاد می کرد که از ابو سعید خدری درباره سخن خداوند که می فرماید: «خداوند مى‏ خواهد از شما اهل بيت پيامبر آلودگى را برده و شما را پاك و پاكيزه گرداند.» پرسیدم [پس مرا آگاه کرد] که آیه درباره رسول خدا (صلّی اللّه علیه و آله) و علی و فاطمه و حسن و حسین (علیهم السّلام) فرو فرستاده شده است.»(15)

«معنا و مفاد آشکار آیه تطهیر این است که: «خدا همواره می خواهد که فقط از خصوص شما اهل بیت مطلق پلیدی را دور کند و شما را به طور کامل پاکیزه قرار دهد.» و این معنا بر عصمت اهل بیت دلالت روشن دارد زیرا افرادی را که خدا بخواهد مطلق پلیدی از آنان دور باشد بدون تردید از هر گناه و خطایی پاک و مبرّا هستند و این همان عصمت است. امری را که خدا با خواست حتمی و اراده تکوینی بخواهد وقوع آن حتمی است. منظور از عصمت اهل بیت (علیهم السّلام) نیز چیزی جز مصونیت و دوری آنان از هر گناه و خطا نیست.» (16)

ذکر عصمت اهل بیت (علیهم السّلام) در کتب اهل سنت

 «افزون بر علماى شيعه شمار زيادى از محدّثان و مفسران و مورخان اهل تسنن مانند ابن ‌ابى ‌شيبة (235 ق.)، احمد بن حنبل (241 ق.)، ابن ‌ابى ‌عاصم (287 ق.)، ترمذى (279 ق.)، نسائى (303 ق.)، طبرى (310 ق.)، طحاوى (321 ق.)، ابن ‌ابى‌ حاتم رازى (327 ق.)، طبرانى (360 ق.)، حاكم نيشابورى (405 ق.)، ثعلبى (427 ق.)، بيهقى (458 ق.)، ابن‌ عبدالبرّ (463 ق.)، واحدى نيشابورى (468 ق.)، ابن‌ مغازلى (483 ق.)، حاكم حسكانى (قرن5)، ابن‌ عساكر (571 ق.)، ابن ‌اثير (630 ق.)، جوينى خراسانى (730 ق.)، كلبى (741 ق.)، ذهبى (748 ق.)، زرندى حنفى (750 ق.)، صفدى (764 ق.)، ابن ‌كثير (774 ق.)، هيثمى (807 ق.)، ابن ‌حجر عسقلانى (852 ق.)، سيوطى (ق.911)، ابن‌ حجر هيثمى (974 ق.) و... اين روايات را در تأليفات خود آورده‌اند.» (17)

 

در این مجال به ذکر برخی از روایات بزرگان اهل سنت درباره مصادیق آیه تطهیر می پردازیم:

«و أخرج ابن مردويه عن أم سلمة قالت نزلت هذه الآية في بيتي إِنَّما يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيراً و في البيت سبعة جبريل و ميكائيل (عليهما السّلام) و علي و فاطمة و الحسن و الحسين (علیهم السّلام) و أنا على باب البيت قلت يا رسول الله أ لست من أهل البيت قال انك إلى خير انك من أزواج النبي صلى الله عليه و سلم.»(18)

«ابن مردویه از ام سلمه نقل نموده است که گفت: این آیه «انَّما يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيراً » در خانه من نازل شد و در خانه هفت نفر جبريل و ميكائيل (عليهما السّلام) و علي و فاطمة و الحسن و الحسين (علیهم السّلام) بودند و من بر درب خانه بودم و گفتم ای رسول خدا آیا من از اهل بیت نیستم؟ فرمودند: تو عاقبت به خیری و از زنان رسول الله (صلی الله علیه و آله) هستی.»

این حدیث در امالی شیخ صدوق به نقل از سلسله راویان دیگری نیز ذکر شده است.(19)

 

سیوطی از چندین نفر از دانشمندان صاحب تألیف اهل سنت مانند: ترمذی، طبرانی، این مردویه، ابونعیم اصفهانی و بیهقی روایتی آورده است که ابن عباس نقل کرده است، رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمودند:

«و أخرج الحكيم الترمذي و الطبراني و ابن مردويه و أبو نعيم و البيهقي معا في الدلائل عن ابن عباس قال قال رسول الله صلى الله عليه و سلم): «ان الله قسم الخلق قسمين فجعلني في خيرهما قسما فذلك قوله وَ أَصْحابُ الْيَمِينِ ... وَ أَصْحابُ الشِّمالِ فانا من أصحاب اليمين و أنا خير أصحاب اليمين ثم جعل القسمين أثلاثا فجعلني في خيرها ثلثا فذلك قوله فَأَصْحابُ الْمَيْمَنَةِ ما أَصْحابُ الْمَيْمَنَةِ وَ أَصْحابُ الْمَشْئَمَةِ ما أَصْحابُ الْمَشْئَمَةِ وَ السَّابِقُونَ السَّابِقُونَ فانا من السابقين و أنا خير السابقين ثم جعل الاثلاث قبائل فجعلني في خيرها قبيلة و ذلك قوله وَ جَعَلْناكُمْ شُعُوباً وَ قَبائِلَ لِتَعارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاكُمْ و انا اتقى ولد آدم و أكرمهم على الله تعالى و لا فخر ثم جعل القبائل بيوتا فجعلني في خيرها بيتا فذلك قوله إِنَّما يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيراً فانا و أهل بيتي مطهرون من الذنوب.»(20)

رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمودند: خدا خلق را به دو قسم تقسیم کرد و مرا در بهترین آن دو دسته قرار داد و این سخن پروردگار است: «و اصحاب سعادت ... و اما اصحاب شقاوت و من از اصحاب سعادت هستم و من از بهترین اصحاب سعادت هستم.»

 سپس آن دو قسم را سه دسته کرد و مرا در بهترین آن سه دسته قرار داد و این سخن پروردگار است: «سعادتمندان و خجستگان (هستند) چه سعادتمندان و خجستگانى و گروه ديگر شقاوتمندان و شومان هستند، چه شقاوتمندان و شومانى. و (سومين گروه) پيشگامان پيشگامند.» من از گروه پیشگامان هستم و من بهترین پیشگامان هستم.

سپس آن سه دسته را قبیله هایی قرار داد و مرا در بهترین آن قبیله ها نهاد و این سخن پروردگار است: «و شما را ملتها و قبيله‏ هایی قرار داديم تا يكديگر را بشناسيد، گرامیترين شما نزد خداوند با تقواترين شماست.» و من با تقواترین فرزند آدم هستم و گرامیترین ایشان در نزد خداوند متعال و فخری نیست و بر خود نبالم.

سپس قبائل را خاندانها ساخت و مرا در بهترين خاندان نهاد و اين گفته خداى عز و جل است که: «إِنَّما يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيراً» پس من و اهل بیتم از همه گناهان پاک هستیم.»

این روایت در امالی صدوق نیز ذکر شده است.(21)

 

روایت دیگر در این باره از ابن جرير و ابن أبى حاتم به نقل از قتادة آمده است:

«و أخرج ابن جرير و ابن أبى حاتم عن قتادة في قوله إِنَّما يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيراً قال هم أهل بيت طهرهم الله من السوء و اختصهم برحمته قال و حدث الضحاك بن مزاحم ان نبى الله (صلى الله عليه و سلم) كان يقول نحن أهل بيت طهرهم الله من شجرة النبوة و موضع الرسالة و مختلف الملائكة و بيت الرحمة و معدن العلم.»(22)

ابن جرير و ابن أبى حاتم از قتادة درباره این سخن پروردگار: «اِنَّما يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيراً» گفته اند: آنان اهل بیت هستند که خدا آنان را از بدی پاک نمود و به رحمت خویش را به ایشان اختصاص داد. گوید: ضحاك بن مزاحم از حضرت رسول الله (صلى الله عليه و سلم) نقل کرد که می فرمودند: ما اهل بیتی هستیم که خداوند ما را طاهر و پاک و مطهر قرار داده است. ما شجره نبوت و محل رسالت و خانه های ما محل رفت و آمد ملائکه و بیت رحمت است و ما معدن علم هستیم.

 

اقدامات پیامبر (ص) پس از نزول آیه تطهیر به منظور تفهیم مصادیق آیه

با توجه به روایتهای رسیده و به نظر برخی از صاحبنظران نزول آیه تطهیر چند بار و در خانه زنان دیگر پیامبر جز ام سلمه نیز رخ داده است:

«در روايتی عايشه از پيامبر (صلي الله عليه و آله) اجازه خواست که او هم زير کساء رود اما پيامبر (صلي الله عليه و آله) او را از اين کار بازداشتند و فرمودند: کنار برو.» طبق روایت دیگری حضرت پیامبر اکرم (صلي الله عليه و آله) زينب را از اين که همراه آنان زير کساء رود باز داشتند و به او فرمودند: در جاي خود بايست. تو إن ‏شاء الله تعالي پايان خوشي داري.»(23)

 

حضرت رسول الله (صلی الله علیه و آله) برای تأکید و تفهیم مصادیق آیه تطهیر و زدودن هر گونه شبهه طبق سخن ائمه اطهار(علیهم السّلام) از آن به بعد تا پایان عمر شریفشان به درب خانه حضرت زهرای اطهر (سلام الله علیها) که اهل آن خانه مصادیق اهل بیت پیامبر (صلی الله علیه و آله) بودند؛ می رفتند و این آیه را تلاوت می نمودند، ایشان را به نماز دعوت می نمودند و مضامین گوناگونی را که در روایات آمده است در معرفی اهل بیت (علیهم السّلام) می فرمودند و اهل بیت خود (علیهم السلام) را به نماز فرامی خواندند به طوری که در یادها و خاطره­ ها ماند و نقل شد.

«علامه عسکری (رحمه الله علیه) در کتاب آيه التطهير في مصادر الفريقين روایاتی را آورده اند که راویان ذکر کرده اند برای چه مدت زمانی _که احتمالا شاهد آن بودند_ حضرت محمد (صلی الله علیه و آله) به هنگام نماز به درب خانه حضرت فاطمه (سلام الله علیها) می رفتند و آیه تطهیر را قرائت می فرمودند و اهل بیت خود (علیهم السلام) را به نماز فرا می خواندند:

طبق روایت أبو سعید الخدري پیامبر (صلی الله علیه و آله) چهل صباح بر درب خانه حضرت زهرا (سلام الله علیها) می رفتند و پس از تلاوت این آیه ایشان را به نماز فرا می خواندند. در روایتی نیز نه ماه از همین راوی نقل شده است.

طبق روایت أبی الحمراء برای نه ماه یا ده ماه در هنگام طلوع فجر پیامبر (صلی الله علیه و آله) بر درب خانه حضرت فاطمه (سلام الله علیها) حضور می یافتند و این آیه را می خواندند و ایشان را با عبارت «الصلاة یرحمکم اللَّه» به نماز فرامی خواندند.

طبق روایت حضرت امیرالمومنین (علیه السّلام) هر صبح حضرت رسول خدا (صلی الله علیه و آله) بر درب خانه ایشان می آمدند و آیه تطهیر را قرائت می نمودند.

 

حضرت امام باقر (علیه السّلام) از قول حضرت امام سجاد (علیه السّلام) نیز نقل می نمایند هر روز پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) بر درب خانه حضرت زهرا (سلام الله علیها) حاضر می شدند و آیه تطهیر را می خواندند و ایشان را به نماز دعوت می نمودند.

 از حضرت امام صادق (علیه السّلام) نیز نقل شده است که فرمودند هر روز صبح حضرت پیامبر (صلی الله علیه و آله) بر درب خانه حضرت فاطمه (سلام الله علیها) حضور می یافتند و آیه تطهیر را قرائت می نمودند.»(24)

 

در این مجال روایتی از حضرت امیرالمومنین (علیه السّلام) درباره قرائت آیه تطهیر توسط حضرت رسول خدا (صلی الله علیه و آله) بر درب خانه ایشان هر روز صبح ذکر می شود:

«حَدَّثَنَا أَبُو عَبْدِ اللَّهِ مُحَمَّدُ بْنُ مُحَمَّدٍ قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو بَكْرٍ مُحَمَّدُ بْنُ عُمَرَ قَالَ حَدَّثَنِي أَحْمَدُ بْنُ عِيسَى بْنِ أَبِي مُوسَى بِالْكُوفَةِ قَالَ حَدَّثَنَا عُبْدُوسُ بْنُ مُحَمَّدٍ الْحَضْرَمِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ فُرَاتٍ عَنْ أَبِي إِسْحَاقَ عَنِ الْحَارِثِ عَنْ عَلِيٍّ (عَلَيْهِ السَّلَامُ) قَالَ: كَانَ رَسُولُ اللَّهِ (صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ) يَأْتِينَا كُلَّ غَدَاةٍ فَيَقُولُ الصَّلَاةَ رَحِمَكُمُ اللَّهُ الصَّلَاةَ إِنَّما يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيراً»(25)

از حضرت امیرالمومنین (علیه السّلام) فرمودند: رسول خدا (صلی الله علیه و آله) هر روز سپیده دم نزد ما می آمد و می فرمود: نماز، رحمت خدا بر شما باد، نماز. «خداوند مى‏ خواهد از شما اهل بيت پيامبر ناپاکی را ببرد و شما را پاك و پاكيزه گرداند.»

 

«در تفسیر جوامع الجامع نیز از ابو سعيد خدرى نقل شده است كه وقتى اين آيه نازل شد، پيامبر اكرم (صلی الله علیه و آله) مدّت نه ماه هنگام هر نماز به درب خانه حضرت فاطمه و حضرت امیرالمومنین (علیهما السّلام) مى ‏آمدند و صدا مى ‏زدند: الصلاة رحمكم اللَّه، إِنَّما يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيراً.»(26)

 

روایتی از حضرت امام صادق (علیه السّلام) درباره قرائت آیه تطهیر توسط حضرت پیامبر (صلی الله علیه و آله) بر درب خانه حضرت فاطمه (سلام الله علیها) هر روز صبح:

«حَدَّثَنَا أَبِي رَحِمَهُ اللَّهُ قَالَ حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ يَزِيدَ النَّوْفَلِيِّ عَنْ إِسْمَاعِيلَ بْنِ أَبِي زِيَادٍ السَّكُونِيِّ عَنِ الصَّادِقِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ آبَائِهِ (ع) قَالَ: كَانَ النَّبِيُّ (ص) يَقِفُ عِنْدَ طُلُوعِ كُلِّ فَجْرٍ عَلَى بَابِ عَلِيٍّ (ع) وَ فَاطِمَةَ (ع) فَيَقُولُ الْحَمْدُ لِلَّهِ الْمُحْسِنِ الْمُجْمِلِ الْمُنْعِمِ الْمُفْضِلِ الَّذِي بِنِعْمَتِهِ تَتِمُّ الصَّالِحَاتُ سَمِيعٌ [سَمِعَ‏] سَامِعٌ بِحَمْدِ اللَّهِ وَ نِعْمَتِهِ وَ حُسْنِ بَلَائِهِ عِنْدَنَا نَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ النَّارِ نَعُوذُ بِاللَّهِ مِنْ صَبَاحِ النَّارِ نَعُوذُ بِاللَّهِ مِنْ مَسَاءِ النَّارِ الصَّلَاةَ يَا أَهْلَ الْبَيْتِ‏ إِنَّما يُرِيدُ اللَّهُ‏ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيراً.»(27)

از حضرت امام صادق (علیه السّلام) از پدارن و اجداد خویش نقل نمودند: پیامبر (صلی الله علیه و آله) هر سپیده دم بر درب خانه علی و فاطمه (علیهما السّلام) می ایستادند و می فرمودند: سپاس خداي را که احسان کننده است و نيكوئى كننده و نعمت دهنده و فضیلت بخش که با نعمت او کارهاي نیکو به سرانجام می رسند، به حمد خدا و نعمت او سمیع و سامع است و حسن آزمایش او بر ماست، از دوزخ به او پناه می بریم به خدا از بامداد دوزخ پناه می بریم، به خدا از شامگاه دوزخ پناه می بریم، وقت نماز است اي اهل بیت «خداوند مى‏ خواهد از شما اهل بيت پيامبر آلودگى را ببرد و شما را پاك و پاكيزه گرداند.»(28)

 

در کتاب اهل بیت در آیه تطهیر نیز ذکر شده است:

«قندوزى حنفى پس از نقل گفته مودة القربى كه مى گويد: رسول خدا (صلى الله عليه و آله) پس از فرود آمدن آيه «و امر اهلك بالصلاة و اصطبر عليها...» مدت نه ماه به درب خانه حضرت فاطمه (علیها السّلام) مى آمدند و مى فرمودند: «انما يريد الله ليذهب عنكم الرجس اهل البيت و يطهركم تطهيرا» چنين گفته است که «اين خبر از سى صد تن از صحابه روايت شده است.»(29)

 

الدرّالمنثور في تفسير المأثور از ابن مردویه به نقل از ابن عباس نقل شده است که حضرت رسول الله (صلی الله علیه و آله) نه ماه هر روز پنج بار بر درب خانه حضرت امیرالمومنین (علیه السّلام) تشریف می بردند و آیه تطهیر را قرائت می فرمودند و اهل بیت خود (علیهم السلام) را به نماز دعوت می نمودند:

«و أخرج ابن مردويه عن ابن عباس قال شهدنا رسول الله صلى الله عليه و سلم تسعة أشهر يأتي كل يوم باب على بن أبى طالب (علیه السّلام) عند وقت كل صلاة فيقول: السلام عليكم و رحمة الله و بركاته أهل البيت إِنَّما يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيراً الصلاة رحمكم الله كل يوم خمس مرات.»(30)

 

همچنین در همان کتاب از ابوسعید خدری نقل شده است که حضرت رسول الله (صلی الله علیه و آله) چهل صباح بر درب خانه حضرت زهرا و حضرت امیرالمومنین (علیهما السّلام) حاضر می شدند و بر ایشان سلام می نمودند و آیه تطهیر را می خواندند و می فرمودند: «انا حرب لمن حاربتم أنا سلم لمن سالمتم.»

و أخرج ابن مردويه عن أبى سعيد الخدري قال لما دخل على بفاطمة (علیهما السّلام) جاء النبي (صلى الله عليه و سلم) أربعين صباحا إلى بابها يقول السلام عليكم أهل البيت و رحمة الله و بركاته الصلاة رحمكم الله «إِنَّما يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيراً» انا حرب لمن حاربتم أنا سلم لمن سالمتم.(31)

 

البته روایات دیگری نیز در کتاب الدرّالمنثور في تفسير المأثور در این باره آمده است که جهت اختصار از ذکر آنها خودداری می نماییم.

 

ضرورت اثبات عصمت برای امر خطیر امامت

امامان شیعه تبیین کننده شریعت آخرین پیامبر الهی هستند بنابراین مبرّا بودن ایشان از خطا و اشتباه برای تحقق هدف هدایت مردم ضروری و لازم است.

یکی از آیاتی که بر معصوم بودن و به دور از گناه و اشتباه بودن ائمه اطهار (علیهم السّلام) تأکید می نماید و پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) نیز برای شناساندن مصادیق آیه تطهیر بسیار تلاش نموده اند؛ آیه 33 سوره مبارکه احزاب است که با بیان قاطع قرآنی و برهانهای عقلی، کلامی و لغوی به عصمت قطع به یقین ائمه اطهار (علیهم السّلام) پس از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) تأکید می نماید.

در کلام حضرت امیرالمومنین (علیه السّلام) یکی از دلایل دستور به اطاعت از امام معصوم این است که ایشان هرگز به نافرمانی از خدا و معصیت فرمان نمی دهند. شیخ صدوق این را در خصال در ضمن حدیثی طولانی آورده است:

«حَدَّثَنَا أَبِي رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا سَعْدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ أَبِيهِ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِيسَى عَنْ عُمَرَ بْنِ أُذَيْنَةَ عَنْ أَبَانِ بْنِ أَبِي عَيَّاشٍ عَنْ سُلَيْمِ بْنِ قَيْسٍ الْهِلَالِيِّ قَالَ سَمِعْتُ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ عَلِيّاً (ع) يَقُولُ‏ ... إِنَّمَا الطَّاعَةُ لِلَّهِ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِوُلَاةِ الْأَمْرِ وَ إِنَّمَا أَمَرَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِطَاعَةِ الرَّسُولِ لِأَنَّهُ مَعْصُومٌ مُطَهَّرٌ لَا يَأْمُرُ بِمَعْصِيَتِهِ وَ إِنَّمَا أَمَرَ بِطَاعَةِ أُولِي الْأَمْرِ لِأَنَّهُمْ مَعْصُومُونَ مُطَهَّرُونَ لَا يَأْمُرُونَ بِمَعْصِيَتِهِ.(32)

«سليمة بن قيس هلالى مى‏گويد: از حضرت امير المؤمنين (علیه السّلام) شنيدم كه مى ‏فرمود: همانا اطاعت مخصوص خداوند و پيامبرانش و اولى الامر است اينكه خداوند به اطاعت از پيامبر فرمان داده براى آن است كه او معصوم و پاك است، هرگز به معصيت خدا فرمان نمى ‏دهد و اينكه به اطاعت از اولى الامر فرمان داده براى آن است كه آنها نيز معصوم و پاك هستند و هرگز به معصيت خدا فرمان نمى ‏دهند.(33)

 

بنابراین خداوند حکیم پس پیامبر ختمی مرتب حضرت محمد (صلی الله علیه و آله) امامانی را برگزید تا بشر را به سرمنزل سعادت هدایت نمایند و توسط پیامبر خویش ائمه هدی (صلوات الله علیهم) را شناساند و شواهد، استدلال و دلایل کافی برای هدایت مردم به سوی ایشان را در اختیار مردم قرار داد اگرچه عده ای از خدا بی خبر با بیان تفسیرهای غلط برای این آیه سعی نمودند نور هدایت الهی را خاموش و پنهان نمایند ولی برای کسی که خواهان هدایت باشد، حقیقت روشن و راه هدایت آشکار است.

 

عاملی در کتاب اهل بیت در آیه تطهیر درباره راویانی که نسبت اهل بیت را به کذب به زنان پیامبر رسانیده اند؛ می نویسد:

«از راویان عروه بن زبیر متهم به بدخواهی بنی هاشم است. بغض و کینه شدید و دشمنی و عداوت بزرگی از حضرت علی (علیه السّلام) در دل داشت تا آنجا که هرگاه نام علی (علیه السّلام) برده می شد، از او بدگویی می کرد. اسکافی او را از جمله تابعینی شمرده است که اخبار نادرست درباره از حضرت امیرالمومنین (علیه السّلام) می ساختند.

عکرمه از خوارج و از پیروان عقیده نجده حروري بود. او متهم به کذب بود. دروغ­سازي وي از زبان ابن عباس معروف و مشهور است. عبدالله بن عباس او را به در مستراح بسته بود به او گفتند: آیا از خدا نمی ترسی؟ پاسخ داد: این خبیث بر پدرم دروغ می بندد.

دانشمندان علم رجال، مقاتل بن سلیمان را کذاب خوانده اند. جوزجانی می گوید: مقاتل بن سلیمان کذابی بی باك بود. ابن حبان گوید: مقاتل علم قرآن را از یهود و نصارا آنگونه که موافق کتابهاي آنان بود؛ می گرفت.»(34)

 

احتجاج به آیه تطهیر توسط ائمه معصومین (علیهم السّلام)

احتجاج حضرت امیرالمومنین (علیه السّلام) به آیه تطهیر در غصب فدک

«عَنْ حَمَّادِ بْنِ عُثْمَانَ‏ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ‏... فَقَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ (ع) يَا أَبَا بَكْرٍ تَقْرَأُ كِتَابَ اللَّهِ؟ قَالَ نَعَمْ قَالَ أَخْبِرْنِي عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ «إِنَّما يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيراً» فِيمَنْ نَزَلَتْ فِينَا أَمْ فِي غَيْرِنَا؟ قَالَ بَلْ فِيكُمْ قَالَ فَلَوْ أَنَّ شُهُوداً شَهِدُوا عَلَى فَاطِمَةَ بِنْتِ رَسُولِ اللَّهِ (ص) بِفَاحِشَةٍ مَا كُنْتَ صَانِعاً بِهَا؟ قَالَ كُنْتُ أُقِيمُ عَلَيْهَا الْحَدَّ كَمَا أُقِيمُهُ عَلَى نِسَاءِ الْمُسْلِمِينَ- قَالَ إِذَنْ كُنْتَ عِنْدَ اللَّهِ مِنَ الْكَافِرِينَ قَالَ وَ لِمَ؟ قَالَ لِأَنَّكَ رَدَدْتَ شَهَادَةَ اللَّهِ لَهَا بِالطَّهَارَةِ وَ قَبِلْتَ شَهَادَةَ النَّاسِ عَلَيْهَا كَمَا رَدَدْتَ حُكْمَ اللَّهِ وَ حُكْمَ رَسُولِهِ أَنْ جَعَلَ لَهَا فَدَكاً قَدْ قَبَضَتْهُ فِي حَيَاتِهِ ثُمَّ قَبِلْتَ شَهَادَةَ أَعْرَابِيٍّ بَائِلٍ عَلَى عَقِبَيْهِ عَلَيْهَا وَ أَخَذْتَ مِنْهَا فَدَكاً وَ زَعَمْتَ أَنَّهُ فَيْ‏ءٌ لِلْمُسْلِمِينَ وَ قَدْ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) الْبَيِّنَةُ عَلَى الْمُدَّعِي وَ الْيَمِينُ عَلَى الْمُدَّعَى عَلَيْهِ فَرَدَدْتَ قَوْلَ رَسُولِ اللَّهِ (ص) الْبَيِّنَةُ عَلَى مَنِ ادَّعَى وَ الْيَمِينُ عَلَى مَنِ ادُّعِيَ عَلَيْهِ قَالَ فَدَمْدَمَ النَّاسُ وَ أَنْكَرُوا وَ نَظَرَ بَعْضُهُمْ إِلَى بَعْضٍ وَ قَالُوا صَدَقَ وَ اللَّهِ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ (ع) وَ رَجَعَ إِلَى مَنْزِلِهِ.»(35)

«حضرت امير المومنین (عليه السّلام) فرمودند: اى أبو بكر آيا قرآن خوانده‏ اى، گفت: آرى، فرمود: به من بگو آيا آيه شريفه‏ «إِنَّما يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيراً» درباره ما نازل شده است يا ديگران؟ أبوبكر گفت: بله درباره شما نازل شده است. فرمود: اى أبوبكر اگر جماعتى گرد آمده و شهادت دهند كه فاطمه دخت پيامبر مرتكب فاحشه ‏اى شده است تو چه خواهى كرد؟ گفت: مانند زنان مسلمان ديگر حدّ بر او جارى مى ‏سازم، حضرت امير المومنین (عليه السّلام) فرمودند: اى أبو بكر در اين صورت در نزد خدا از كافران خواهى بود. گفت: براى چه؟ فرمود: زيرا تو منكر گواهى خداوند بر طهارت او شده ای و شهادت گروهى از مردمان را پذيرفته ‏اى. به همين ترتيب حكم خدا و رسول را در مسأله فدك- كه آن را در زمان حيات پيامبر تصاحب نموده- ردّ نموده ای و در مقابل شهادت فردى اعرابى را پذيرفته ‏اى و فدك را از او غصب نمودى و پنداشته ‏اى كه آن فى‏ء (مال همه) مسلمين است حال اينكه پيامبر (صلّى اللَّه عليه و آله) خود فرموده بود كه: «دليل و اثبات بر عهده شخصى است كه به زيان ديگرى ادّعايى دارد و ديگرى تنها بايد سوگند ياد كند.» و تو از اين فرمايش پيامبر نيز غافل شده ای و درست عكس آن عمل نموده ‏اى و از فاطمه كه فدك را تصاحب نمودی اقامه شاهد مى‏ كنى. با شنيدن اين كلام بى‏ نقص و سرتاسر منطقى جماعت حاضر متأثّر و متحيّر شدند و به يكديگر خيره شدند و يك صدا گفتند: به خدا كه على راست مى ‏گويد. حضرت امير المومنین (عليه السّلام) به خانه خود بازگشتند.»(36)

 

احتجاج حضرت امام حسن (عليه السّلام) در خطبه خود در روز بیعت مردم با ایشان پس از شهادت حضرت امیرالمومنین (علیه السّلام)

«كنز جامع الفوائد و تأويل الآيات الظاهرة مُحَمَّدُ بْنُ الْعَبَّاسِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ عَبْدِ الْعَزِيزِ عَنْ إِسْمَاعِيلَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ زَيْدٍ عَنْ عُمَرَ بْنِ عَلِيٍّ (ع) قَالَ: خَطَبَ الْحَسَنُ بْنُ عَلِيٍّ (ع) النَّاسَ حِينَ قُتِلَ عَلِيٌّ (ع) فَقَالَ قُبِضَ فِي هَذِهِ اللَّيْلَةِ رَجُلٌ لَمْ يَسْبِقْهُ الْأَوَّلُونَ بِعِلْمٍ وَ لَا يُدْرِكُهُ الْآخِرُونَ مَا تَرَكَ عَلَى ظَهْرِ الْأَرْضِ صَفْرَاءَ وَ لَا بَيْضَاءَ إِلَّا سَبْعَمِائَةِ دِرْهَمٍ فَضَلَتْ مِنْ عَطَائِهِ أَرَادَ أَنْ يَبْتَاعَ بِهَا خَادِماً لِأَهْلِهِ ثُمَّ قَالَ أَيُّهَا النَّاسُ مَنْ عَرَفَنِي فَقَدْ عَرَفَنِي وَ مَنْ لَمْ يَعْرِفْنِي فَأَنَا الْحَسَنُ بْنُ عَلِيٍّ وَ أَنَا ابْنُ الْبَشِيرِ النَّذِيرِ الدَّاعِي إِلَى اللَّهِ بِإِذْنِهِ وَ السِّرَاجِ الْمُنِيرِ أَنَا مِنْ أَهْلِ الْبَيْتِ الَّذِي كَانَ يَنْزِلُ فِيهِ جَبْرَئِيلُ وَ يَصْعَدُ وَ أَنَا مِنْ أَهْلِ الْبَيْتِ الَّذِينَ أَذْهَبَ اللَّهُ عَنْهُمُ الرِّجْسَ وَ طَهَّرَهُمْ تَطْهِيراً.» (37)

کنز جامع الفوائد و تأویل الآیات الظاهره از حسین بن زید از عمر بن علی نقل کرده است بعد از شهادت حضرت امیرالمومنین (علیه السّلام) حضرت امام حسن (علیه السّلام) در خطابه اي به مردم فرمودند: امشب کسی از دنیا رفت که هیچ یک از پیشینیان در علم از او پیش نیفتاده بودند و هیچ یک از آیندگان او را درك نمی کنند. و از طلا و نقره چیزي از خود به ارث نگذاشت مگر هفتصد درهم که از عطایش اضافه آمده بود که می خواست با آن براي خانواده خود خدمتکاري بگیرد.

سپس فرمودند: مردم هر که مرا می شناسد که می شناسد و هر که نمی شناسد من حسن بن علی هستم. من پسر بشارت دهنده و نذیر و داعی به سوي خدا و چراغ روشنگر هستم، من از اهل خانه اي هستم که جبرئیل در آنجا نازل می شد و از آنجا به آسمان بالا می رفت و من از خانواده اي هستم که خدا از ایشان پلیدي را برطرف نموده و آنان را پاك و پاکیزه کرده است.(38)

 

احتجاج حضرت امام حسن (علیه السّلام) در هنگام صلح با معاویه (لعنه الله علیه)

«حَدَّثَنَا الشَّيْخُ أَبُو جَعْفَرٍ مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ الطُّوسِيُّ (رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ)، قَالَ: أَخْبَرَنَا جَمَاعَةٌ، عَنْ أَبِي الْمُفَضَّلِ، قَالَ: حَدَّثَنَا أَبُو الْعَبَّاسِ أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ سَعِيدِ بْنِ عَبْدِ الرَّحْمَنِ الْهَمْدَانِيُّ بِالْكُوفَةِ وَ سَأَلْتُهُ، قَالَ: حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ الْمُفَضَّلِ بْنِ إِبْرَاهِيمَ بْنِ قَيْسٍ الْأَشْعَرِيُّ، قَالَ: حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ حَسَّانَ الْوَاسِطِيُّ، قَالَ: حَدَّثَنَا عَبْدُ الرَّحْمَنِ بْنُ كَثِيرٍ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ جَدِّهِ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ (عَلَيْهِمُ السَّلَامُ) قَالَ: لَمَّا أَجْمَعَ الْحَسَنُ بْنُ عَلِيٍّ (عَلَيْهِ السَّلَامُ) عَلَى صُلْحِ مُعَاوِيَةَ خَرَجَ حَتَّى لَقِيَهُ، فَلَمَّا اجْتَمَعَا قَامَ مُعَاوِيَةُ خَطِيباً، فَصَعِدَ الْمِنْبَرَ وَ أَمَرَ الْحَسَنَ (عَلَيْهِ السَّلَامُ) أَنْ يَقُومَ أَسْفَلَ مِنْهُ بِدَرَجَةٍ، ثُمَّ تَكَلَّمَ مُعَاوِيَةُ، فَقَالَ: أَيُّهَا النَّاسُ، هَذَا الْحَسَنُ بْنُ عَلِيٍّ وَ ابْنُ فَاطِمَةَ رَآنَا لِلْخِلَافَةِ أَهْلًا وَ لَمْ يَرَ نَفْسَهُ لَهَا أَهْلًا وَ قَدْ أَتَانَا لِيُبَايِعَ طَوْعاً.ثُمَّ قَالَ: قُمْ يَا حَسَنُ فَقَامَ الْحَسَنُ (عَلَيْهِ السَّلَامُ) فَخَطَبَ فَقَالَ: الْحَمْدُ لِلَّهِ الْمُسْتَحْمِدِ بِالْآلَاءِ وَ تَتَابُعِ النَّعْمَاءِ وَ صَارِفِ الشَّدَائِدِ وَ الْبَلَاءِ عِنْدَ الْفُهَمَاءِ وَ غَيْرِ الْفُهَمَاء...

وَ أَقُولُ مَعْشَرَ الْخَلَائِقِ فَاسْمَعُوا وَ لَكُمْ أَفْئِدَةٌ وَ أَسْمَاعٌ فَعُوا: إِنَّا أَهْلُ بَيْتٍ أَكْرَمَنَا اللَّهُ بِالْإِسْلَامِ وَ اخْتَارَنَا وَ اصْطَفَانَا وَ اجْتَبَانَا فَأَذْهَبَ عَنَّا الرِّجْسَ وَ طَهَّرَنَا تَطْهِيراً وَ الرِّجْسُ هُوَ الشَّكُّ فَلَا نَشُكُّ فِي اللَّهِ الْحَقِّ وَ دِينِهِ أَبَداً وَ طَهَّرَنَا مِنْ كُلِّ أَفَنٍ‏ وَ غَيَّةٍ مُخْلَصِينَ إِلَى آدَمَ نِعْمَةً مِنْهُ لَمْ يَفْتَرِقِ النَّاسُ قَطُّ فِرْقَتَيْنِ إِلَّا جَعَلَنَا اللَّهُ فِي خَيْرِهِمَا...

فَقَالَ اللَّهُ (تَعَالَى) لِمُحَمَّدٍ (صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ) حِينَ جَحَدَهُ كَفَرَةُ أَهْلِ الْكِتَابِ وَ حَاجَّوْهُ: «فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَكُمْ وَ نِساءَنا وَ نِساءَكُمْ وَ أَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْكاذِبِينَ» فَأَخْرَجَ رَسُولُ اللَّهِ (صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ) مِنَ الْأَنْفُسِ مَعَهُ أَبِي، وَ مِنَ الْبَنِينَ إِيَّايَ وَ أَخِي وَ مِنَ النِّسَاءِ أُمِّي فَاطِمَةَ مِنَ النَّاسِ جَمِيعاً فَنَحْنُ أَهْلُهُ وَ لَحْمُهُ وَ دَمُهُ وَ نَفْسُهُ وَ نَحْنُ مِنْهُ وَ هُوَ مِنَّا.

وَ قَدْ قَالَ اللَّهُ (تَعَالَى): «إِنَّما يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ‏ تَطْهِيراً» فَلَمَّا نَزَلَتْ آيَةُ التَّطْهِيرِ جَمَعَنَا رَسُولُ اللَّهِ (صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ) أَنَا وَ أَخِي وَ أُمِّي وَ أَبِي فَجَلَّلَنَا وَ نَفْسَهُ فِي كِسَاءٍ لِأُمِّ سَلَمَةَ خَيْبَرِيٍّ وَ ذَلِكَ فِي حُجْرَتِهَا وَ فِي يَوْمِهَا فَقَالَ: اللَّهُمَّ هَؤُلَاءِ أَهْلُ بَيْتِي وَ هَؤُلَاءِ أَهْلِي وَ عِتْرَتِي فَأَذْهِبْ عَنْهُمُ الرِّجْسَ وَ طَهِّرْهُمْ تَطْهِيراً. فَقَالَتْ أُمُّ سَلَمَةَ (رَضِيَ اللَّهُ عَنْهَا): أَدْخُلُ مَعَهُمْ يَا رَسُولَ اللَّهِ فَقَالَ لَهَا (صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ): يَرْحَمُكَ اللَّهُ، أَنْتِ عَلَى خَيْرٍ وَ إِلَى خَيْرٍ وَ مَا أَرْضَانِي عَنْكَ وَ لَكِنَّهَا خَاصَّةٌ لِي وَ لَهُمْ.

ثُمَّ مَكَثَ رَسُولُ اللَّهِ (صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ) بَعْدَ ذَلِكَ بَقِيَّةَ عُمُرِهِ حَتَّى قَبَضَهُ اللَّهُ إِلَيْهِ يَأْتِينَا كُلَّ يَوْمٍ عِنْدَ طُلُوعِ الْفَجْرِ فَيَقُولُ: «الصَّلَاةَ يَرْحَمُكُمُ اللَّهُ إِنَّما يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيراً.»

وَ أَمَرَ رَسُولُ اللَّهِ (صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ) بِسَدِّ الْأَبْوَابِ الشَّارِعَةِ فِي مَسْجِدِهِ غَيْرَ بَابِنَا فَكَلَّمُوهُ فِي ذَلِكَ فَقَالَ: «إِنِّي لَمْ أَسُدَّ أَبْوَابَكُمْ وَ أَفْتَحَ بَابَ عَلِيٍّ مِنْ تِلْقَاءِ نَفْسِي وَ لَكِنِّي أَتَّبِعُ مَا يُوحَى إِلَيَّ وَ إِنَّ اللَّهَ أَمَرَ بِسَدِّهَا وَ فَتَحَ بَابَهُ» فَلَمْ يَكُنْ مِنْ بَعْدِهِ ذَلِكَ أَحَدٌ تُصِيبُهُ جَنَابَةٌ فِي مَسْجِدِ رَسُولِ اللَّهِ (صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ) وَ يُولِدُ فِيهِ الْأَوْلَادَ غَيْرُ رَسُولِ اللَّهِ وَ أَبِي عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ (عَلَيْهِمَا السَّلَامُ) تَكْرِمَةً مِنَ اللَّهِ (تَعَالَى) لَنَا وَ فَضْلًا اخْتَصَّنَا بِهِ عَلَى جَمِيعِ النَّاسِ.»(39)

«عبد الرحمان بن کثیر از حضرت امام صادق (علیه السّلام) به نقل از پدرشان روایت کرده است که جدّ ایشان حضرت امام سجاد (علیه السّلام) فرمودند: وقتی حضرت امام حسن مجتبی (علیه السّلام) به صلح با معاویه موافقت کرد به دیدارش رفت و چون گرد آمدند معاویه براي خطبه خواندن برخاست و بر منبر رفت و حضرت امام حسن مجتبی (علیه السّلام) را گفت که یک پله پایینتر از او بنشیند. سپس به سخن آغاز کرد و گفت: اي مردم این مرد حسن پسر علی و فاطمه است که ما را شایستۀ خلافت دید و خودش را نه و اکنون به نزد ما آمده تا داوطلبانه بیعت کند. آنگاه گفت: برخیز اي حسن. حضرت امام حسن مجتبی (علیه السّلام) برخاستند خطبه خواند و فرمود: سپاس خداوندي را که به خاطر نعمتها و پی درپی آمدن آنها سزاوار سپاس است و ستوده شده است و سختیها و بلا را از دانا و نادان باز می گرداند...

اي مردم من می گویم تا بشنوید، شما دل و گوش دارید پس به خاطر بسپارید. خداوند، خاندان ما را با اسلام گرامی داشت و ما را برگزید و انتخاب نمود و ما را متمایز ساخت. آنگاه پلیدي را از ما برداشت و به راستی ما را پاکیزة و مطهر گردانید و پلیدي همان شک است و ما هرگز در راه خداوند در حق و دینش شک نمی کنیم و خدا ما را از هر سستی رأي و لغزشی پاك کرد تا به آدم (علیه السّلام) وفادار باشیم و این نعمتی از او است. هیچگاه مردم دو گروه نشدند جز آنکه خداوند ما را در بهترین آن دو قرار داد...

هنگامی که کافران اهل کتاب او را انکار کردند و با ایشان به ستیزه برخاستند، خداوند فرمود: «بياييد ما فرزندان خود را دعوت كنيم، شما هم فرزندان خود را؛ ما زنان خويش را دعوت نماييم، شما هم زنان خود را؛ ما از نفوس خود دعوت كنيم، شما هم از نفوس را؛ آنگاه مباهله كنيم و لعنت خدا را بر دروغگويان قرار دهيم.(آیه 61، سوره مبارکه آل عمران)» پیامبر از مردان؛ پدرم را، از پسران؛ من و برادرم را و از زنان؛ مادرم فاطمه را از میان همۀ مردم برگزید. پس ما خانوادة او و گوشت و خون و جان اوییم ما از اوییم و او از ما است و خداوند متعال فرمود: «إِنَّما يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيراً: خداوند مى‏ خواهد از شما اهل بيت پيامبر پلیدی را ببرد و شما را پاك و پاكيزه گرداند.» که چون این آیه نازل شد رسول خدا (صلّی اللّه علیه و اله) من و برادرم و مادر و پدرم را گرد آورد آنگاه ما و خودش را در عبایی خیبري از آن امّ سلمه پوشاند و این در روز نوبت او و در خانه او رخ داد و فرمود :خدایا اینان اهل بیت من هستند، اینان خانواده و خاندان من هستند. پس پلیدي را از ایشان بردار و به راستی ایشان را پاکیزة کن. در این هنگام امّ سلمه عرض کرد: اي رسول خدا من هم با ایشان داخل شوم؟ حضرت به او فرمودند: خدا تو را بیامرزد، تو بر نیکی و به سوي نیکی هستی. آنچه که مرا از تو خشنود کرده است ولی این ویژة من و ایشان است.

و پس از آن رسول خدا در بقیۀ عمرش تا هنگامی که وفات کرد هر روز هنگام سپیدة آفتاب به نزد ما می آمد و می فرمود به نماز بشتابید تا خداوند شما را بیامرزد که همانا خداوند می خواهد پلیدي را از شما خاندان برطرف کند و به راستی شما را پاکیزه گرداند...

و رسول خدا (صلّی اللّه علیه و آله) به بستن درهاي باز شده به مسجد خویش فرمان داد به جز درب خانه ما. و چون در این باره به ایشان اعتراض کردند؛ فرمودند: من از جانب خودم درب شما را نبستم و درب خانه علی را باز نگذاشتم بلکه از آنچه به من وحی شد؛ پیروي کردم. همانا خداوند مرا به بستن دربها و بازگذاشتن درب او فرمان داد...»(40)

 

احتجاج حضرت امام سجّاد (عليه السّلام) به آیه تطهیر بر يكى از شاميان در بدو ورود به شام

در هنگامی که خاندان عترت (علیهم السّلام) را در درب مسجدی نگاه داشته بودند تا اجازه ورود به مجلس یزید بگیرند مرد شامی ای به نزد حضرت زین العابدین (علیه السّلام) آمد و خدا را برای کشته شدن خاندان عترت (علیهم السّلام) شکر کرد. در جواب او حضرت امام سجاد (علیه السّلام) به آیاتی که در فضیلت و گرامیداشت خاندان عصمت (علیهم السّلام) در قرآن نازل شده است و آیه تطهیر احتجاج فرمودند:

«وَ عَنْ دَيْلَمِ بْنِ عُمَرَ قَالَ‏: كُنْتُ بِالشَّامِ حَتَّى أُتِيَ بِسَبَايَا آلِ مُحَمَّدٍ (ص) فَأُقِيمُوا عَلَى بَابِ الْمَسْجِدِ حَيْثُ تُقَامُ السَّبَايَا وَ فِيهِمْ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ فَأَتَاهُمْ شَيْخٌ مِنْ أَشْيَاخِ أَهْلِ الشَّامِ فَقَالَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي قَتَلَكُمْ وَ أَهْلَكَكُمْ وَ قَطَعَ قُرُونَ الْفِتْنَةِ فَلَمْ يَأْلُ عَنْ سَبِّهِمْ وَ شَتْمِهِمْ فَلَمَّا انْقَضَى كَلَامُهُ قَالَ لَهُ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ (ع) إِنِّي قَدْ أَنْصَتُّ لَكَ حَتَّى فَرَغْتَ مِنْ مَنْطِقِكَ وَ أَظْهَرْتَ مَا فِي نَفْسِكَ مِنَ الْعَدَاوَةِ وَ الْبَغْضَاءِ فَأَنْصِتْ لِي كَمَا أَنْصَتُّ لَكَ فَقَالَ لَهُ هَاتِ قَالَ عَلِيٌّ (ع) أَ مَا قَرَأْتَ كِتَابَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ؟ قَالَ نَعَمْ فَقَالَ لَهُ (ع) أَ مَا قَرَأْتَ فِي الْآيَةِ «قُلْ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبى‏»؟ قَالَ بَلَى فَقَالَ ع نَحْنُ أُولَئِكَ فَهَلْ تَجِدُ لَنَا فِي سُورَةِ بَنِي إِسْرَائِيلَ حَقّاً خَاصَّةً دُونَ الْمُسْلِمِينَ؟ فَقَالَ لَا فَقَالَ أَ مَا قَرَأْتَ هَذِهِ الْآيَةَ «وَ آتِ ذَا الْقُرْبى‏ حَقَّهُ‏»؟ قَالَ نَعَمْ قَالَ عَلِيٌّ (ع) فَنَحْنُ أُولَئِكَ الَّذِينَ أَمَرَ اللَّهُ نَبِيَّهُ أَنْ يُؤْتِيَهُمْ حَقَّهُمْ. فَقَالَ الشَّامِيُّ إِنَّكُمْ لَأَنْتُمْ هُمْ؟ فَقَالَ عَلِيٌّ (ع) نَعَمْ فَهَلْ قَرَأْتَ هَذِهِ الْآيَةَ «وَ اعْلَمُوا أَنَّما غَنِمْتُمْ مِنْ شَيْ‏ءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَ لِلرَّسُولِ وَ لِذِي الْقُرْبى»‏؟ فَقَالَ لَهُ الشَّامِيُّ بَلَى فَقَالَ عَلِيٌّ (ع) فَنَحْنُ ذُو الْقُرْبَى فَهَلْ تَجِدُ لَنَا فِي سُورَةِ الْأَحْزَابِ حَقّاً خَاصَّةً دُونَ الْمُسْلِمِينَ؟ فَقَالَ لَا قَالَ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ ع أَ مَا قَرَأْتَ هَذِهِ الْآيَةَ «إِنَّما يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيراً»؟ قَالَ فَرَفَعَ الشَّامِيُّ يَدَهُ إِلَى السَّمَاءِ ثُمَّ قَالَ اللَّهُمَّ إِنِّي أَتُوبُ إِلَيْكَ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ اللَّهُمَّ إِنِّي أَتُوبُ إِلَيْكَ مِنْ عَدَاوَةِ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَبْرَأُ إِلَيْكَ مِمَّنْ قَتَلَ أَهْلَ بَيْتِ مُحَمَّدٍ وَ لَقَدْ قَرَأْتُ الْقُرْآنَ مُنْذُ دَهْرٍ فَمَا شَعُرْتُ بِهَا قَبْلَ الْيَوْم‏.(41)

از ديلم بن عمر نقل است كه گفت: هنگامى كه خاندان آل محمّد (صلّى اللَّه عليه و آله) را به شام آوردند من آنجا بودم پس آنان را بر پلّكان مسجد كه هميشه جاى اسيران بود بر پاى داشتند و در ميان ایشان علىّ بن حسين (عليهما السّلام) بود پس پيرمردى شامى نزد ايشان آمد و گفت: سپاس خداى را كه شما را كشت و هلاك ساخت و شاخ فتنه را بريد و از ناسزا گفتن چيزى فرو نگذارد. چون سخن او به آخر رسيد حضرت امام سجاد (علیه السّلام) بدو گفت: من سكوت كردم تا سخنت به پايان رسيد و آنچه در دل از عداوت و كينه داشتى اظهار نمودى پس تو نيز همچو من كه برايت سكوت نمودم؛ خاموش باش. پيرمرد شامى گفت: بگو.

حضرت فرمود: آيا قرآن خوانده ‏اى؟ گفت: آرى. فرمود: تا حال به اين آيه برخورده ‏اى: «قُلْ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبى‏»؟ گفت: آرى. فرمود: مائيم قربى و نزديكان رسول كه خواستار مودّت به ايشان شده است. آيا در سوره بنى اسرائيل به حقّى كه مخصوص ماست نه ديگر مسلمين برخورده‏ اى؟ گفت: نه. فرمود: آيا تا حال اين آيه را تلاوت نموده ‏اى: «وَ آتِ ذَا الْقُرْبى‏ حَقَّهُ‏»؟ گفت: آرى. فرمود: مائيم آن گروهى كه خداوند به رسولش امر فرموده كه حقّ ايشان را بپرداز.

پيرمرد شامى گفت: آيا واقعاً شما همان افراد هستيد؟ حضرت امام سجّاد (عليه السّلام) فرمودند: آرى ما همان افراد هستيم. آيا اين آيه را تلاوت كرده ‏اى: «وَ اعْلَمُوا أَنَّما غَنِمْتُمْ مِنْ شَيْ‏ءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَ لِلرَّسُولِ وَ لِذِي الْقُرْبى‏»؟ گفت: آرى. حضرت فرمود: ما ذوالقربى مى ‏باشيم. آيا در سوره احزاب حقّى كه فقط مخصوص ما نه ديگر مسلمين باشد؛ يافته ‏اى؟ گفت: نه.

فرمود: مگر اين آيه را نخوانده ‏اى: «إِنَّما يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيراً»؟ پيرمرد شامى دست خود به آسمان بلند كرده و سه بار گفت: خدايا به درگاهت توبه مى‏كنم. بار الها از عداوت به آل محمّد توبه مى‏كنم و از قاتلين أهل بيت محمّد (صلّى اللَّه عليه و آله) اظهار بيزارى مى‏جويم تا حال قرآن تلاوت مى‏كردم ولى متوجّه اين مطالب نشده بودم.(42)

 

احتجاج حضرت امام علی بن موسی الرضا (عليه السّلام) به آیه تطهیر در مجلس مأمون

حضرت امام علی بن موسی الرضا (علیه السّلام) در مجلس مأمون در پاسخ به سوال وی که «عترت طاهره چه کسانی هستند؟» خاندان مطهر خویش را با صفت عصمت و مخاطبان آیه 33 مبارکه احزاب معرفی می نمایند:

«حَدَّثَنَا الشَّيْخُ الْفَقِيهُ أَبُو جَعْفَرٍ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ بْنِ مُوسَى بْنِ بَابَوَيْهِ الْقُمِّيُّ رَحِمَهُ اللَّهُ قَالَ حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ بْنِ شَاذَوَيْهِ الْمُؤَدِّبُ وَ جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ مَسْرُورٍ رِضْوَانُ اللَّهِ عَلَيْهِ قَالا حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ جَعْفَرٍ الْحِمْيَرِيُّ عَنْ أَبِيهِ عَنِ الرَّيَّانِ بْنِ الصَّلْتِ قَالَ: حَضَرَ الرِّضَا (ع) مَجْلِسَ الْمَأْمُونِ بِمَرْوَ وَ قَدِ اجْتَمَعَ فِي مَجْلِسِهِ جَمَاعَةٌ مِنْ عُلَمَاءِ أَهْلِ الْعِرَاقِ وَ خُرَاسَانَ فَقَالَ الْمَأْمُونُ أَخْبِرُونِي عَنْ مَعْنَى هَذِهِ الْآيَةِ- ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْكِتابَ الَّذِينَ اصْطَفَيْنا مِنْ عِبادِنا فَقَالَتِ الْعُلَمَاءُ أَرَادَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِذَلِكَ الْأُمَّةَ كُلَّهَا فَقَالَ الْمَأْمُونُ مَا تَقُولُ يَا أَبَا الْحَسَنِ فَقَالَ الرِّضَا (ع) لَا أَقُولُ كَمَا قَالُوا وَ لَكِنِّي‏ أَقُولُ أَرَادَ اللَّهُ الْعِتْرَةَ الطَّاهِرَةَ فَقَالَ الْمَأْمُونُ وَ كَيْفَ عَنَى الْعِتْرَةَ مِنْ دُونِ الْأُمَّةِ فَقَالَ لَهُ الرِّضَا (ع) إِنَّهُ لَوْ أَرَادَ الْأُمَّةَ لَكَانَتْ بِأَجْمَعِهَا فِي الْجَنَّةِ لِقَوْلِ اللَّهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى- فَمِنْهُمْ ظالِمٌ لِنَفْسِهِ وَ مِنْهُمْ مُقْتَصِدٌ وَ مِنْهُمْ سابِقٌ بِالْخَيْراتِ بِإِذْنِ اللَّهِ ذلِكَ هُوَ الْفَضْلُ الْكَبِيرُ ثُمَّ جَمَعَهُمُ كُلَّهُمْ فِي الْجَنَّةِ فَقَالَ- جَنَّاتُ عَدْنٍ يَدْخُلُونَها يُحَلَّوْنَ فِيها مِنْ أَساوِرَ مِنْ ذَهَبٍ‏ فَصَارَتِ الْوِرَاثَةُ لِلْعِتْرَةِ الطَّاهِرَةِ لَا لِغَيْرِهِمْ فَقَالَ الْمَأْمُونُ مَنِ الْعِتْرَةُ الطَّاهِرَةُ فَقَالَ الرِّضَا (ع) الَّذِينَ وَصَفَهُمُ اللَّهُ فِي كِتَابِهِ فَقَالَ جَلَّ وَ عَزَّ- إِنَّما يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيراً وَ هُمُ الَّذِينَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) إِنِّي مُخَلِّفٌ فِيكُمُ الثَّقَلَيْنِ كِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِي أَهْلَ بَيْتِي وَ إِنَّهُمَا لَنْ يَفْتَرِقَا حَتَّى يَرِدَا عَلَيَّ الْحَوْض‏ وَ انْظُرُوا كَيْفَ تَخْلُفُونِّي فِيهِمَا.»(43)

ريان بن صلت گويد حضرت امام رضا (علیه السّلام) در مرو در مجلس مأمون حاضر شد، در مجلس او جمعى از دانشمندان عراق و خراسان جمع بودند مامون رو به آنها گفت مرا از تفسير اين آيه خبر دهيد: «سپس كتاب را به آنها ارث داديم كه از بندگان خود برگزيديم. (فاطر 32)» علماى حاضر گفتند: مقصود از آنان همه امت اسلامى است. مأمون گفت اى أبو الحسن تو چه گوئى؟ حضرت امام رضا (علیه السّلام) فرمودند: من هم عقيده با آنها نيستم بلكه مى ‏گويم مقصود خدا همان عترت طاهره است. مامون گفت چگونه عترت مقصود است و امت‏ مقصود نيست؟ حضرت امام رضا (علیه السّلام) فرمودند: اگر همه امت مقصود باشد بايد همه اهل بهشت باشند چون خدا در ادامه فرمودند برخى ظالم به نفس باشند و برخى ميانه رو و بعضى سابق بالخيرات به اذن خدا و اين همان فضل بزرگ است و سپس همه را در بهشت جمع كرده و فرمود به بهشت عدنى كه در آن درآيند و دستبندهاى طلا پوشند بنابراين وراثت مخصوص عترت طاهره است نه ديگران. مامون گفت عترت طاهره چه کسانی هستند؟ حضرت امام رضا (علیه السّلام) فرمودند: هم آنها كه خدا در قرآن وصفشان كرده و فرموده «خداوند مى‏ خواهد از شما اهل بيت پيامبر پلیدی را برده و شما را پاك و پاكيزه گرداند.» و هم آنان هستند كه رسول خدا (ص) درباره‏ ایشان فرمود من در ميان شما دو ثقل را بر جا مي گذارم كتاب خدا و خاندانم كه اهل بيت من هستند و اين دو از هم جدا نشوند تا سر حوض بر من درآيند شما بنگريد با آنها چگونه هستيد.(44)

 

پی نوشتها

(1)آلاء الرحمن في تفسير القرآن، جلد ‏1، صفحه 187

(2) اهل بیت در آیه تطهیر، صفحه 25 به نقل از نفحات اللاهوت، صفحه 85

(3) پرسمان عصمت، صفحه 21 – 20

(4) الأمالي طوسي، صفحه 264- 263

(5)ترجمه امالی طوسی، صفحه 560 – 579

(6) كفاية الأثر في النص على الأئمة الإثني عشر، صفحه 66- 65 - بحار الأنوار، جلد ‏36، صفحه 337 - 336

(7)ترجمه بحار الانوار، جلد 36، صفحه 411 – 410

(8)بحار الأنوار، جلد‏25، صفحه213

(9)الأمالي طوسي، صفحه 368

(10) ترجمه امالی طوسی، صفحه824

(11)كفاية الأثر في النص على الأئمة الإثني عشر، صفحه 66 – 65 - بحار الأنوار، جلد‏36، صفحه 309

(12)ترجمه بحار الانوار، جلد 36، صفحه 383 – 382

(13) علل الشرائع، جلد‏1، صفحه 205 - بحار الأنوار، جلد ‏25، صفحه 256 – 255

 (14)الأمالي طوسی، صفحه 249- 248

(15) ترجمه امالی طوسی، صفحه545

(16)پرسمان عصمت، صفحه 56

(17)پرسمان عصمت، صفحه 20

(18)الدر المنثور في تفسير المأثور، جلد ‏5، صفحه 198

(19)الأمالي صدوق، صفحه 473 472-

(20) الدر المنثور في تفسير المأثور، جلد ‏5، صفحه 199

(21) الأمالي صدوق، صفحه630

(22) الدر المنثور في تفسير المأثور، جلد ‏5، صفحه 199

(23)اهل ‏بيت در آيه‏ تطهير، صفحه 31 – 32

(24) آيه التطهير في مصادر الفريقين، صفحه 51 -46

(25) بحار الأنوار، جلد ‏35، صفحه 208 - الأمالي طوسي، صفحه 89

(26)ترجمه تفسیر جوامع الجامع، جلد‏4، صفحه 122

(27) الأمالي صدوق، صفحه 145- 144 - بحار الأنوار، جلد‏37، صفحه 36

(28) ترجمه الأمالي صدوق، صفحه 145- 144

(29)اهل بیت در آیه تطهیر، صفحه 26 – 25

(30) الدر المنثور في تفسير المأثور، جلد‏5، صفحه 199

(31) الدر المنثور في تفسير المأثور، جلد‏5، صفحه 199

(32)الخصال، جلد‏1، صفحه 139

(33) ترجمه الخصال، جلد‏، صفحه 213

(34) اهل بیت در آیه تطهیر، صفحه 123 – 122

(35) الإحتجاج على أهل اللجاج (للطبرسي)، جلد‏1، صفحه 91 – 90

(36) ترجمه الإحتجاج، جلد ‏1، صفحه 217 – 216

(37)بحار الأنوار، جلد‏25، صفحه 214

(38) ترجمه بحار الأنوار، جلد 25، صفحه 247 - 246

(39)الأمالي طوسی، صفحه 565 - 561

(40) ترجمه امالی شیخ طوسی، جلد دوم، صفحه 402 – 394

(41) الإحتجاج على أهل اللجاج، جلد‏2، صفحه 307

(42) ترجمه الإحتجاج، جلد‏2، صفحه116- 114

(43) الأمالي صدوق، صفحه 523 – 522

(44) ترجمه الأمالي صدوق، صفحه 523 – 522

 

منابع

- قرآن کریم

- الإحتجاج على أهل اللجاج، احمد بن على طبرسى، 2جلد، مشهد، نشر مرتضى، 1403ق.

- الإحتجاج، احمد بن على طبرسى،‏ مترجم بهراد جعفرى، تهران‏، اسلاميه‏، 1381 ش‏.

- الأمالي، محمد بن الحسن طوسى، ‏ محقق / مصحح: مؤسسة البعثة، قم‏، دار الثقافة، 1414ق‏.

- الأمالي، محمد بن على ابن بابويه، ترجمه محمد باقر كمره‏اى،‏ تهران،‏ كتابچى،‏1376ش‏.

- الأمالي، محمد بن على‏ ابن بابويه، تهران‏، كتابچى‏، 1376 ش‏.

- اهل ‏بيت در آيه‏ تطهير، سيد جعفر مرتضي عاملي، تهران، دفتر تبليغات اسلامي، 1379ش.

- آیه التطهیر فی مصادر الفریقین، مرتضی عسکری، تهران، مشعر، 1377

- بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، محمد باقر بن محمد تقى مجلسى، بيروت، دار إحياء التراث العربي، چاپ دوم، 1403ق.

- پرسمان عصمت شرحی بر آیه تطهیر، علی اکبر بابائی، قم، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، 1388

- ترجمه امالی شیخ طوسی، محمد بن حسن شیخ طوسی، قم، اندیشه هادی، سال 1388

- ترجمه بحارالانوار، محمدباقر بن محمدتقی علامه مجلسی، مترجم: گروه مترجمان، تهران، کتاب نشر، 1392

- ترجمه تفسیر جوامع الجامع، ابوعلي فضل بن حسن طبرسي، ترجمه احمد اميري شادمهري،

‫مشهد، بنياد پژوهشهاي اسلامي‫، ۱۳۷7 

- الخصال‏، محمد بن على ابن بابويه ،‏ مصحح على اكبر غفارى، قم‏، جامعه مدرسين‏، 1362 ش‏.

- الخصال، محمد بن على‏ ابن بابويه، يعقوب جعفرى، قم، نسيم كوثر،1382

- الدر المنثور فى تفسير المأثور، جلال الدين‏ سيوطى، قم‏، كتابخانه آية الله مرعشى نجفى‏، 1404ق.

- علل الشرائع‏، محمد بن على‏ابن بابويه، قم‏، داورى‏، 1385 ش.

- كفاية الأثر في النصّ على الأئمة الإثني عشر، على بن محمد خزاز رازى، قم ، بيدار، 1401 ق.

 

پیوست ها

: فاطمه ابوحمزه