از تقریرات حضرت آیت الله صافی گلپایگانی (ره) درباره نیمه شعبان

نیمه شعبان، عید انتظار، عید نور، عید نهضت و آماده شدن براي جهاد بیشتر، مقاومتهاي سخت تر و جشن و چراغانی آن اعلان نشاط، آگاهی، روشنی ضمیر، توجّه منتظران و نمایش شادمانیها و زوال تاریکیها در جامعه جهانی اسلام است.

کسی که منتظر است باید به سوي آن رستاخیز عظیم و بی مانند قدم بردارد و آماده شود و از هر فرصتی بهره برداري نماید و دین خدا و احکام خدا و آنچه را که به صاحب وقت و ولیّ عصر ارواحنا له الفداء انتساب دارد، از مال و جان و فرزند و مقام خود گرامی تر بدارد و براي حفظ و نگاه داري آن کوشاتر باشد و باید جشن و چراغانی و تبلیغات و سخنرانیها و مجالس و محافل نور، این انتظار حقیقی را در دلها روشن تر سازد و بر نشاط و تعهّد و مقاومت جامعه بیفزاید.

کسی که منتظر است به معانی بزرگی که از جشن و چراغانی نیمه شعبان در نظر است، التفات دارد و هدف و مقصد را فراموش نمی نماید و جشن و چراغانی را وسیله سرگرمی قرار نمی دهد و به جاي وظایف خطیر و مسئولیتهاي مهمی که در برابر خدا و قرآن و شخص حضرت ولیّ عصر ارواح العالمین له الفداء و اسلام و تشیّع دارد، به مراسم خشک و خالی جشن و چراغانی اکتفا نمی کند و از حقیقت و درسی که از این مراسم باید گرفت غافل نخواهد ماند تا خداي نخواسته دشمنان یا نادانان، این مراسم و بلکه اصل انتظار را به گونه ای اشتباه تفسیر نمایند و آن را عامل سکوت و رکود و ترك امر به معروف بشمارند.

این جشنها و چراغانیها باید اعلان وفاداري به اسلام و تصمیم محکم به مقاومت در برابر نقشه هاي ضد اسلام و ابراز علاقه به قرآن و مطالبه حقوق اسلامی و همصدایی و اتفاق و اتّحاد باشد.

این مراسم که در نهایت خلوص صورت می گیرد، اعلام خواسته هاي حقیقی جامعه، مخالفت همگان با نظامهاي نامشروع و موافقت آراي عموم با نظام خالص و صحیح اسلامی است که باید همیشه و در تمام مواقع و فرصتها ابراز شود.

«وَالسَّلامُ عَلی نامُوسِ اللّه الاَکْبَرِ وَ الاْمامِ الثّانِی عَشَرَ أَبِ الْوَقْتِ وَ مَوْلَی الزَّمانِ الَّذِي هُوَ لِلْحَقِّ أَمِینٌ وَ لِلْخَلْقِ أَمانٌ مَوْلانا وَ سَیِّدِنا صاحِبِ الزَّمانِ أَرْواحُ الْعالَمِینَ لَهُ الْفِدآءُ وَ عَجَّلَ اللّه تَعالی فَرَجَهُ وَ جَعَلَنا مِنْ شِیعَتِهِ وَ أَنْصارِهِ وَ أَعْوانِهِ.»

برگزیده ای از کتاب سلسله مباحث امامت و مهدویت 10: انتظار عامل مقاومت، آیت الله شیخ لطف اللّه صافی گلپایگانی، صفحه76 - 74

پیوست ها