سخنان نماینده مرجعیت عالی و متولی شرعی آستان قدس حسینی در مراسم افتتاحیه دومین کنفرانس مردمی فتوای جهاد کفایی

نماینده مرجعیت عالی: مرجعیت در سخت ‌ترین لحظات ما را نجات دادند و باز هم نجات خواهند داد و رابطه ما با ایشان باید رابطه ‌ای از جنس اطاعت، پیروی و تسلیم کامل نسبت به رهنمودهای ایشان باشد.

نماینده مرجعیت عالی و متولی شرعی آستان قدس حسینی در مراسم افتتاحیه دومین جشنواره مردمی فتوای جهاد کفایی که در صحن مطهر حسینی برگزار شد، با اشاره به نقش مرجعیت عالی تأکید کرد: تنها مرجعیت عالی توانستند کشور را از بحران نجات دهند، در حالی که دیگران در این مسیر ناکام بودند.

شیخ عبدالمهدی کربلایی گفت: چندین موضوع و پرسش وجود دارد که مطرح می ‌کنیم: چه کسی توانست به تنهایی عراق را نجات دهد؟ در حالی که دیگران از انجام این کار ناتوان بودند. چگونه این شخص توانست چنین اقدام بزرگی انجام دهد؟ اقدامی که به‌ واسطه آن امت، دین، نوامیس، مقدسات و تاریخ ما نجات یافت. آن موضع بزرگ چه بود که این‌ چنین تأثیرگذار شد؟ چه کسانی بودند آن مردانی که پیروزی را رقم زدند؟ و چه اصول و ارزشهایی را با خود داشتند که توانستند در مدت سه سال و چند ماه پیروزی را محقق کنند در حالی که برخی نهادهای بین ‌المللی می‌ گفتند که نبرد با داعش ده سال به طول خواهد انجامید؟

ایشان در ادامه پرسشهای خود افزود: این مردان که بودند؟ چه ویژگیهایی داشتند؟ چه ارتباطی میان آنان و آن شخص یگانه ‌ای که توانست عراق را نجات دهد؛ وجود داشت؟ و چگونه می ‌توان در آینده نیز چنین مردانی را پرورش داد؟ ما تنها در سال ۲۰۱۴ به این مردان نیاز نداشتیم بلکه در همه زمانها به چنین مردانی نیاز داریم. بنابراین رابطه ‌ای که آن پیروزی را رقم زد باید به ‌درستی فهمیده، حفظ شده و تداوم یابد.

وی افزود: سوال مطرح دیگر درباره ماهیت رابطه میان مرجعیت عالی و این مردانی که به ندای ایشان لبیک گفتند؛ می باشد. رازی در این پیوند نیرومند نهفته است که توانست آنان را به مدت سه سال با همان شور و انگیزه رزمی، در میدانهای نبرد پایدار نگهدارد. ما پیگیر اوضاع بودیم و می‌ دیدیم و از خود می ‌پرسیدیم: آیا این رزمندگان می ‌توانند سال سوم یا چهارم نیز دوام بیاورند؟ و پاسخ این بود: بله، آنان با همان انگیزه و عزم راسخ باقی ماندند و اگر جنگ ده سال هم ادامه می‌ یافت، همچنان با همان قدرت می ‌جنگیدند. وی در ادامه اشاره کرد: چگونه آن شخص توانست چنین انگیزه ‌ای را در دل آنان ایجاد کند و آن را تداوم بخشد؟ این کار ساده ‌ای نبود؛ این نبرد، ده‌ ها هزار شهید، مجروح، یتیم، بیوه و دیگر خسارات را به دنبال داشت. پس چگونه با وجود این همه ایستادگی کردند؟

متولی شرعی آستان قدس حسینی ادامه داد: اگر دریابیم که همان شخصی که در آن شرایط تاریخی خطرناک ما را نجات داد، می ‌تواند در بحرانهای آینده نیز نجات ‌بخش ما باشد پس چگونه باید با ایشان برخورد کنیم؟ آیا تنها به تکریم ایشان به‌ عنوان یک شخصیت دینی که نماینده امام معصوم است، بسنده کنیم؟ یا اینکه رابطه‌ ای که منجر به پیروزی شد، مبتنی بر اطاعت، پیروی و تسلیم کامل نسبت به فرامین ایشان بود؟

وی در ادامه گفت: حتی در قرآن کریم نیز از مسلمانان خواسته نشده بود که تنها به سخنان پیامبر گوش دهند بلکه باید از او اطاعت می کردند، در برابر پیامبر تسلیم بودند و آنچه را که از سوی او صادر می‌شد، می پذیرفتند.

وی تاکید کرد: باید این پیوند با مرجعیت را حفظ کنیم، آن را عمیقتر بشناسیم و در ذهن و وجدان خود، در جامعه و نسل آینده ‌مان، دوباره آن را بنا کنیم.

وی اشاره کرد: گاه به فردی نیاز داریم – هرچند بزرگ و تأثیرگذار باشد – تا موضعی خاص را برای یک نفر روشن کند و گاهی به کسی نیاز داریم که موضعی را برای یک امت کامل تبیین نماید. اما صرف آگاه کردن کافی نیست بلکه باید این باور را در آنان ایجاد کنیم که آن موضع موضعی درست است. و سپس به مهمترین مرحله برسیم؛ یعنی چگونه می ‌توان انگیزه‌ هایی فراهم کرد تا آن موضع از یک باور ذهنی به یک اقدام عملی تبدیل شود، به‌ ویژه زمانی که آن موضع نیازمند فداکاریهای بزرگی باشد، مانند فدا کردن جان، آینده، منافع دنیوی و بر جای گذاشتن یتیمان، بیوه‌ ها، دردها و خسارتهای سنگین.

وی اشاره کرد: چگونه می ‌توان در انسان یا در رهبری، این توان را پدید آورد که در دل یک امت، انگیزه و نیروی محرکه ‌ای نیرومند ایجاد کند تا یک موضع به رفتار عملی و ثابتی در میدان تبدیل شود؟ بنابراین، تنها شخصی که توانست به‌ راستی چنین کاری را انجام دهد و این حقیقت برای همگان روشن شد، مرجعیت عالی بودند؛ شخصیتی که با عظمت خویش تمامی شاخصه‌ های تاثیرگذاری حقیقی را دارا می باشند.

وی ادامه داد: مرجعیت، این موضع را به امت شناساند‌ و این باور را در دل آنان پدید آورد که این موضعی درست و برحق است سپس انگیزه‌ هایی را در آنها ایجاد کرد تا امت با ثبات و اعتماد کامل در میدان نبرد باقی بماند.

وی اشاره کرد: وقتی فهمیدیم که تنها شخصیتی که در آن شرایط تاریخی خطرناک ما را نجات دادند، مرجعیت بودند، باید به این مسئله توجه کنیم که در مواجهه با خطرات آینده چه موضعی باید در قبال این شخصیت بزرگ داشته باشیم؟ آیا صرف بزرگداشت و تکریم ایشان به‌ عنوان شخصیتی دینی و نماینده امام معصوم کافی است؟ یا موضع واقعی این است که رابطه را به شکلی که باید باشد بازتعریف کنیم؛ رابطه ‌ای مبتنی بر اطاعت، پیروی، تسلیم و پذیرش کامل آنچه از سوی مرجعیت صادر می ‌شود؟ باید این رابطه را با مرجعیت بنا کنیم و معنای واقعی آن را به دیگران نیز بفهمانیم نه اینکه فقط به شعارها اکتفاء کنیم بلکه باید آن را به آگاهی، رفتار و موضع عملی دائمی تبدیل کنیم.