انسان کامل و خلیفه اللهی مقام اختصاصی ائمه معصومین (صلوات الله علیهم)(13)

تفویض امور به رسول الله حضرت محمد و ائمه معصومین (صلوات الله علیهم)

 

در قرآن و احادیث ائمه معصومین (صلوات الله علیهم) از تفویض امور به پیامبر خاتم حضرت محمد (صلی الله علیه و آله) خبر داده شده است و پس از پیامبر امور خلق به ائمه هدی (علیهم السّلام) تفویض گردیده است.

طبق نقل برخی از احادیث معصومین خداوند چنین تفویضی را از بین رسولان خویش فقط برای رسول خدا (صلی الله علیه و آله) در نظر گرفته است. در این مجال به بررسی احادیثی در این باره می پردازیم:

حضرت امام باقر (علیه السّلام) درباره اینکه خداوند پس از چهل سال و برگزیدن حضرت محمد (صلی الله علیه و آله) به پیامبری امور خلق را به ایشان سپرد؛ چنین فرمودند:

«حدثنا يعقوب بن يزيد عن محمد بن أبي عمير عن إبراهيم بن عبد الحميد عن أبي أسامة عن أبي جعفر (ع) قال: إن الله خلق محمدا (ص) عبدا فأدبه حتى إذا بلغ أربعين سنة أوحى إليه و فوض إليه الأشياء فقال‏: ما آتاكم الرسول فخذوه و ما نهاكم عنه فانتهوا»(1)

«ابو اسامه گوید حضرت امام باقر (علیه السّلام) فرمودند: خداوند محمد مصطفی (صلی الله علیه و آله) را بنده آفرید او را تا چهل سال تربیت کرد آنگاه به او وحی کرد و امور همه چیز را در اختیارش قرار داد و فرمود: «ما آتاكم الرسول فخذوه و ما نهاكم عنه فانتهوا»:آنچه را رسول خدا برای شما آورده بگیرید (اجرا کنید) و از آنچه نهی نموده است؛ خودداری نمایید. (سوره مبارکه حشر، آیه 7)»(2)

 

طبق حدیث ذیل حضرت امام باقر و حضرت امام صادق (علیهما السّلام) تصریح فرمودند که خداوند متعال امر خلقش را به پیغمبرش (صلی الله علیه و آله) واگذار نمود تا ببیند خلق چگونه فرمان می برند:

«حدثنا محمد بن عبد الجبار عن الحسن بن علي بن فضال عن ثعلبة عن زرارة أنه سمع أبا عبد الله )ع( و أبا جعفر )ع( يقولان‏ إن الله فوض إلى نبيه )ع( أمر خلقه لينظر كيف طاعتهم ثم تلا هذه الآية و ما آتاكم الرسول فخذوه و ما نهاكم عنه فانتهوا.»(3)

زراره گوید شنیدم که حضرت امام باقر و حضرت امام صادق (علیهما السّلام) فرمودند: خدای تبارک و تعالی امر خلقش را به پیغمبرش (صلی الله علیه و آله) واگذار فرمود تا ببیند چگونه اطاعت می کنند. آنگاه این آیه را تلاوت فرمود: « آنچه را رسول خدا برای شما آورده بگیرید (اجرا کنید) و از آنچه نهی نموده است؛ خودداری نمایید. (سوره مبارکه حشر، آیه 7)»(4)

 

حضرت امام صادق (علیه السّلام) درباره تفویض امور به حضرت محمد (صلی الله علیه و آله) و آیاتی که در قرآن در این باره نازل شده است؛ فرمودند:

محمد بن يحيى عن أحمد بن محمد عن محمد بن سنان عن إسحاق بن عمار عن أبي عبد الله (ع) قال: إن الله تبارك و تعالى أدب نبيه ص فلما انتهى به إلى ما أراد قال له‏ «إنك لعلى خلق عظيم» ففوض إليه دينه فقال‏ «و ما آتاكم الرسول فخذوه و ما نهاكم عنه فانتهوا» و إن الله عز و جل فرض الفرائض و لم يقسم للجد شيئا و إن رسول الله ص أطعمه السدس فأجاز الله جل ذكره له ذلك و ذلك قول الله عز و جل «هذا عطاؤنا فامنن أو أمسك بغير حساب.»(5)

حضرت امام صادق (علیه السّلام) فرمودند: به راستى خدا تبارك و تعالى پيغمبر خود را پرورش داد و چون به آنجا رسيد كه خدا خواست درباره او فرمود: «إنك لعلى خلق عظيم: و تو اخلاق عظيم و برجسته‏اى داری.(سوره مبارکه قلم، آیه 4)» و دين خود را بدو واگذارد و فرمود: «ما آتاكم الرسول فخذوه و ما نهاكم عنه فانتهوا: آنچه را رسول خدا برای شما آورده بگیرید (اجرا کنید) و از آنچه نهی نموده است؛ خودداری نمایید. (سوره مبارکه حشر، آیه 7)» خدا فريضه ‏هاى ارث را مقرر كرد به جد قسمتى نداد و رسول خدا (صلی الله علیه و آله) يك ششم مال ميت را به او داد و خدا آن را اجازه داد و اين است معنى فرموده خدای عز و جل: «اين عطاى ما است، به هر كس مى‏خواهى (و صلاح مى ‏بينى) ببخش و از هر كس مى‏خواهى امساك كن و حسابى بر تو نيست. (تو امين هستى.)(سوره مبارکه ص، آیه 39)»(6)

در الكافي و بصائر الدرجات حدیث دیگری نقل شده است در این باره که خداوند کار خلقش را به حضرت محمد (صلی الله علیه و آله) واگذارد تا ببیند چقدر فرمانبردار هستند.

«أبو علي الأشعري عن محمد بن عبد الجبار عن ابن فضال عن ثعلبة بن ميمون عن زرارة أنه سمع أبا جعفر و أبا عبد الله (ع) يقولان:‏ إن الله تبارك و تعالى فوض إلى نبيه (ص) أمر خلقه لينظر كيف طاعتهم ثم تلا هذه الآية «ما آتاكم الرسول فخذوه و ما نهاكم عنه فانتهوا.»(7)

«زراره گويد از حضرت امام باقر و حضرت امام صادق (علیهما السّلام) شنيدم كه فرمودند: به راستى خدا تبارك و تعالى كار خلقش را به پيغمبرش وانهاد تا ببيند خلق چگونه فرمان می برند. سپس اين آيه را تلاوت كردند: «ما آتاكم الرسول فخذوه و ما نهاكم عنه فانتهوا: آنچه را رسول خدا برای شما آورده بگیرید. (اجرا کنید.) و از آنچه نهی نموده است؛ خودداری نمایید.(7 سوره حشر)»(8)

 

در بصائر الدرجات زراره از حضرت امام باقر (علیه السّلام) چنین نقل نموده است:

«حدثنا محمد بن الحسن عن جعفر بن بشير عن ابن بكير عن زرارة قال: سألت أبا جعفر (ع) عن أشياء من الصلاة و الديات و الفرائض و أشياء من أشباه هذا فقال إن الله فوض إلى نبيه (ص).»(9)

«زراره گوید از حضرت امام باقر (علیه السّلام) در مورد نماز و دیه و فرایض و چیزهایی شبیه این موارد سوال نمودم، فرمودند: همانا خداوند این امور را به پیامبرش واگذار نموده است.»(10)

 

حضرت امام رضا (عليه السّلام) در پاسخ به سوال ياسر خادمشان در مورد امر تفويض چنین فرمودند:

«حدثنا محمد بن علي ماجيلويه (ره) قال حدثنا علي بن إبراهيم بن هاشم عن أبيه عن ياسر الخادم قال: قلت للرضا (ع) ما تقول في التفويض فقال إن الله تبارك و تعالى فوض إلى نبيه (ص) أمر دينه فقال‏: «ما آتاكم الرسول فخذوه و ما نهاكم عنه فانتهوا» فأما الخلق و الرزق فلا ثم قال (ع) إن الله عز و جل يقول‏ «الله خالق كل شي‏ء» و هو يقول‏ «اللَّهُ الَّذي خَلَقَكُمْ ثُمَّ رَزَقَكُمْ ثُمَّ يُميتُكُمْ ثُمَّ يُحْييكُمْ هَلْ مِنْ شُرَكائِكُمْ مَنْ يَفْعَلُ مِنْ ذلِكُمْ مِنْ شَيْ‏ءٍ سُبْحانَهُ وَ تَعالى‏ عَمَّا يُشْرِكُونَ.»(11)

«محمد بن على ماجيلويه (رضى الله عنه) به سند مذكور در متن از ياسر خادم روايت كرد كه گفت: به حضرت امام رضا (عليه السّلام) عرض كردم نظر شما در مورد تفويض چيست؟ امام (عليه السّلام) فرمودند: خداوند تبارك و تعالى امور دينش (يعنى تعيين مصداق براى امورى كه خداوند براى آن حكمى نازل فرموده يا امر و مطلبى را اجمالا دستور داده مانند نماز و زكات و حج و اين قبيل امور) به پيغمبرش واگذار كرده و فرموده است: «ما آتاكم الرسول فخذوه و ما نهاكم عنه فانتهوا: آنچه را رسول خدا برای شما آورده بگیرید (اجرا کنید) و از آنچه نهی نموده است خودداری نمایید. (سوره مبارکه حشر، آیه 7)» اما خلق و روزى دادن را به او وامگذارد (و اين امور تكوينى است نه تشريعى) سپس گفت: خداوند عزّ و جلّ مي فرمايد: «الله خالق كل شي‏ء: خداوند خالق هر چيز است. (سوره مبارکه رعد، آیه 16)» و باز فرموده است: «اللَّهُ الَّذي خَلَقَكُمْ ثُمَّ رَزَقَكُمْ ثُمَّ يُميتُكُمْ ثُمَّ يُحْييكُمْ هَلْ مِنْ شُرَكائِكُمْ مَنْ يَفْعَلُ مِنْ ذلِكُمْ مِنْ شَيْ‏ءٍ سُبْحانَهُ وَ تَعالى‏ عَمَّا يُشْرِكُونَ: خدا همان كسى است كه شما را آفريد سپس به شما روزى بخشيد، آنگاه شما را مى‏ ميراند و پس از آن زنده مى‏ گرداند. آيا در ميان شريكان شما كسى هست كه كارى از اين [قبيل‏] كند؟ منزّه است او و برتر است از آنچه [با وى‏] شريك مى‏ گردانند. (سوره مبارکه روم، آیه 40)»(12)

 

حضرت امام صادق (علیه السّلام) در حدیث دیگر درباره واگذاری امور به حضرت محمد (صلی الله علیه و آله) فرموده اند:

«حدثنا بعض أصحابه عن محمد بن الحسن عن علي بن النعمان عن ابن مسكان عن إسماعيل بن عبد العزيز قال: قال لي جعفر بن محمد إن رسول الله (ص) كان يفوض إليه إن الله تبارك و تعالى فوض إلى سليمان ملكه فقال‏ «هذا عطاؤنا فامنن أو أمسك بغير حساب» و إن الله فوض إلى محمد نبيه فقال‏ «ما آتاكم الرسول فخذوه و ما نهاكم عنه فانتهوا» فقال رجل إنما كان رسول الله (ص) مفوضا إليه في الزرع و الضرع فلوى جعفر (ع) عنه عنقه مغضبا فقال في كل شي‏ء و الله في كل شي‏ء.»(13)

«اسماعیل بن عبد العزیز گوید حضرت امام صادق (علیه السّلام) به من فرمودند: همانا امور دین به رسول خدا (صلی الله علیه و آله) واگذار شده است. همانا خداوند تبارک و تعالی امور مملکت خویش را به حضرت سلیمان (علیه السّلام) واگذار نمود و فرمود: «این عطای ماست.» به هر کس می خواهی ببخش و از هر کس می خواهی امساک کن و حسابی بر تو نیست و خداوند به پیامبرش حضرت محمد (صلی الله علیه و آله) نیز امور دین را واگذار نمود و فرمود: «آنچه را رسول خدا برای شما آورده بگیرید. (اجرا کنید.) و از آنچه نهی نموده است، خودداری نمایید. (سوره مبارکه حشر، آیه 7)»

مردی گفت: همانا امور کشاورزی و دامداری به رسول خدا (صلی الله علیه و آله) واگذار شده است؟ حضرت امام باقر (علیه السّلام) سر مبارک خویش را با حالت غضب از او برگردانید و فرمود: در همه چیز، امور به او واگذار شده است، به خدا قسم در همه چیز.»(14)

 

حضرت امام صادق (علیه السّلام) در حدیث دیگری درباره تفویض امور به حضرت محمد (صلی الله علیه و آله) و آیاتی که در قرآن در این باره نازل شده است؛ چنین فرموده اند:

«علي بن إبراهيم عن أبيه عن ابن أبي عمير عن عمر بن أذينة عن فضيل بن يسار قال سمعت أبا عبد الله (ع) يقول لبعض أصحاب قيس الماصر: إن الله عز و جل أدب نبيه فأحسن أدبه فلما أكمل له الأدب قال «إنك لعلى خلق عظيم»‏ ثم فوض إليه أمر الدين و الأمة ليسوس عباده فقال عز و جل «ما آتاكم الرسول فخذوه و ما نهاكم عنه فانتهوا» و إن رسول الله (ص) كان مسددا موفقا مؤيدا بروح القدس لا يزل و لا يخطئ في شي‏ء مما يسوس به الخلق فتأدب بآداب الله ثم إن الله عز و جل فرض الصلاة ركعتين ركعتين عشر ركعات فأضاف رسول الله (ص) إلى الركعتين ركعتين و إلى المغرب ركعة فصارت عديل الفريضة لا يجوز تركهن إلا في سفر و أفرد الركعة في المغرب فتركها قائمة في السفر و الحضر فأجاز الله عز و جل له ذلك كله فصارت الفريضة سبع عشرة ركعة ثم سن رسول الله (ص) النوافل أربعا و ثلاثين ركعة مثلي الفريضة فأجاز الله عز و جل له ذلك و الفريضة و النافلة إحدى و خمسون ركعة منها ركعتان بعد العتمة جالسا تعد بركعة مكان الوتر و فرض الله في السنة صوم شهر رمضان و سن رسول الله (ص) صوم شعبان و ثلاثة أيام في كل شهر مثلي الفريضة فأجاز الله عز و جل له ذلك و حرم الله عز و جل الخمر بعينها و حرم رسول الله (ص) المسكر من كل شراب فأجاز الله له ذلك كله و عاف رسول الله (ص) أشياء و كرهها و لم ينه عنها نهي حرام إنما نهى عنها نهي إعافة و كراهة ثم رخص فيها فصار الأخذ برخصه‏ واجبا على العباد كوجوب ما يأخذون بنهيه و عزائمه و لم يرخص لهم رسول الله ص فيما نهاهم عنه نهي حرام و لا فيما أمر به أمر فرض لازم فكثير المسكر من الأشربة نهاهم عنه نهي حرام لم يرخص فيه لأحد و لم يرخص رسول الله (ص) لأحد تقصير الركعتين اللتين ضمهما إلى ما فرض الله عز و جل بل ألزمهم ذلك إلزاما واجبا لم يرخص لأحد في شي‏ء من ذلك إلا للمسافر و ليس لأحد أن يرخص شيئا ما لم يرخصه رسول الله (ص) فوافق أمر رسول الله (ص) أمر الله عز و جل و نهيه نهي الله عز و جل و وجب على العباد التسليم له كالتسليم لله تبارك و تعالى.»(15)

«فضيل بن يسار گويد شنيدم حضرت امام صادق (علیه السّلام) به يكى از ياران قيس ماصر ‏فرمود: به راستى خداوند عزّ و جلّ پيغمبر خود را پرورش داد و او را خوب پروريد و پرورش او به حد كمال رسيد به او فرمود: «إنك لعلى خلق عظيم: و تو اخلاق عظيم و برجسته‏اى داری.(سوره مبارکه قلم، آیه 4)» سپس امر دين و كار امت را به او واگذارد تا بندگان او را تدبير كند و پرورش دهد و فرمود: «ما آتاكم الرسول فخذوه و ما نهاكم عنه فانتهوا: آنچه را رسول خدا برای شما آورده بگیرید. (اجرا کنید.) و از آنچه نهی نموده است؛ خودداری نمایید. (سوره مبارکه حشر، آیه 7)» و به راستى رسول خدا مسدد و موفق بود، از روح القدس تأييد مى ‏شد و در پرورش خلق و تدبير آنها به هيچ وجه لغزش و خطائى نداشت و به آداب خدا پرورش يافته بود سپس خدای عزّ و جلّ نماز را دو ركعت دو ركعت در هر وقتى واجب كرده و همه پنج وقت ده ركعت بود و رسول خدا (صلی الله علیه و آله) به دو ركعت (ظهر و عصر و عشاء) دو ركعت افزود و به نماز مغرب يك ركعت و اين هم مانند همان فريضه الهى واجب شد و ترك آنها جز در سفر روا نيست و به مغرب همان يك ركعت افزود و آن را در سفر و حضر بر جا گذارد و خدا همه اين مقررات را اجازه داد و نماز واجب يوميه هفده ركعت شد سپس رسول خدا (صلی الله علیه و آله) نمازهاى نافله را سنت نهاد در سى و چهار ركعت؛ دو برابر فريضه و خدا اين را هم به او اجازه داد و همه نمازهای شبانه روز از فريضه و نافله پنجاه و يك ركعت شد كه دو ركعت آن بعد از نماز عشاء است و نشسته است و به جاى يك ركعت است عوض نماز وتر (در صورتى كه به واسطه غلبه خواب ترك شود.) و خدا در همه سال روزه ماه رمضان را واجب كرد و رسول خدا (صلی الله علیه و آله) روزه ماه شعبان را سنت نهاد و روزه سه روز در هر ماه را كه دو برابر فريضه مى‏شود و خدا اين اجازه را نیز داد و خدا عزّ و جلّ خمر (شراب انگور) را حرام كرد و رسول خدا (صلی الله علیه و آله) هر نوشابه مست ‏كننده ای را حرام كرد و خداوند اجازه داد و رسول خدا (صلی الله علیه و آله) از چيزهائى كناره كرد و آنها را بد شمرد و موکدا از آنها نهى نكرد و همانا براى بد بودن آنها، از آنها نهى كرد و سپس در ارتكاب آنها رخصت داد و اخذ به رخصت هم بر بندگان لازم شد مانند وجوب أخذ و عمل به آنچه پیامبر (صلی الله علیه و آله) نهی نموده و تصميمات او، ولى رسول خدا نسبت به آنچه به طور موکد نهى كرد و يا در آنچه به طور حتم دستور داد، رخصتى نداده است. پس از شرب مقدار زياد از هر مسكرى نهى حتمى كرده و به أحدى در ارتكاب آن رخصت نداده است.

و رسول خدا (صلی الله علیه و آله) به أحدى رخصت نداده است آن دو ركعت كه به دو ركعت واجب از طرف خدا افزوده است؛ ترك كند بلكه موکدا آن را بر همه واجب كرد و رخصت نداده به احدى در ترك چيزى از آن جز براى شخص مسافر و أحدى حق ندارد، رخصت دهد نسبت به چيزى كه رسول خدا (صلی الله علیه و آله) در آن رخصتى نداده است و أمر رسول خدا (صلی الله علیه و آله) موافق امر خدا عزّ و جلّ است و نهى او موافق نهى خدا عزّ و جلّ و واجب است بر بندگان تسليم بدان مانند تسليم به خداى تبارك و تعالى.»(16)

 

زيد شحام از حضرت امام صادق (علیه السّلام) درباره تفویض امر به رسول خدا حضرت محمد (صلی الله علیه و آله) نقل نموده است:

علي بن محمد عن بعض أصحابنا عن الحسين بن عبد الرحمن عن صندل الخياط عن زيد الشحام قال: سألت أبا عبد الله (ع) في قوله تعالى«هذا عطاؤنا فامنن أو أمسك بغير حساب»‏ قال أعطى سليمان ملكا عظيما ثم جرت هذه الآية في رسول الله ص فكان له أن يعطي ما شاء من شاء و يمنع من شاء و أعطاه الله أفضل مما أعطى سليمان لقوله‏ «ما آتاكم الرسول فخذوه و ما نهاكم عنه فانتهوا.»(17)

زيد شحام گويد از حضرت امام صادق (علیه السّلام) پرسيدم در باره این قول خدا تعالى: «هذا عطاؤنا فامنن أو أمسك بغير حساب: «اين عطاى ما است، به هر كس مى ‏خواهى (و صلاح مى ‏بينى) ببخش و از هر كس مى ‏خواهى امساك كن و حسابى بر تو نيست. (تو امين هستى.) (سوره مبارکه ص، آیه 39)»‏ فرمود: به سليمان سلطنت عظيمى داده شد سپس اين آيه درباره رسول خدا (صلی الله علیه و آله) اجرا شد، او حق داشت هر چه را خواهد به هر كس بدهد و از هر كس بخواهد دريغ دارد و خدا به او بهتر از اختيارات سليمان را داده براى آنكه فرموده است: «ما آتاكم الرسول فخذوه و ما نهاكم عنه فانتهوا: آنچه را رسول خدا برای شما آورده بگیرید (اجرا کنید) و از آنچه نهی نموده است خودداری نمایید. (سوره مبارکه حشر، آیه 7)»(18)

 

واگذاری امور به ائمه معصومین (صلوات الله علیهم)

تفویض امور پس از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) به اوصیای ایشان رسید و طبق نقل احادیث اختیاراتی که در امر تفویض خلق به حضرت امیرالمومنین (علیه السّلام) داده شده است به منزله اختیاراتی است که به حضرت سلیمان (علیه السّلام) عطا گردید. امر امور خلق پس از حضرت امیرالمومنین (علیه السّلام) به ائمه معصومین (صلوات الله علیهم) تفویض شد.در اینجا به ذکر برخی از احادیث در این باره می پردازیم:

 

حضرت امام صادق (علیه السّلام) درباره واگذاردن امر خلق پس از رسول خدا حضرت محمد (صلی الله علیه و آله) به حضرت امیرالمومنین (علیه السّلام) فرموده است:

«محمد بن يحيى عن أحمد بن أبي زاهر عن علي بن إسماعيل عن صفوان بن يحيى عن عاصم بن حميد عن أبي إسحاق النحوي قال دخلت على أبي عبد الله (ع) فسمعته يقول:‏ إن الله عز و جل أدب نبيه على محبته فقال‏ «و إنك لعلى‏ خلق‏ عظيم»‏ ثم فوض إليه فقال عز و جل «و ما آتاكم الرسول فخذوه‏ و ما نهاكم عنه‏ فانتهوا» و قال عز و جل «من يطع الرسول فقد أطاع الله»‏ قال ثم قال و إن نبي الله فوض إلى علي و ائتمنه فسلمتم و جحد الناس فو الله لنحبكم أن تقولوا إذا قلنا و أن تصمتوا إذا صمتنا و نحن فيما بينكم و بين الله عز و جل ما جعل الله لأحد خيرا في خلاف أمرنا.»(19)

«ابى اسحاق نحوى گويد: خدمت حضرت امام صادق (علیه السّلام) بودم، شنيدم؛ ‏فرمودند: به راستى خداوند عزّ و جلّ پيغمبرش را به دوستى خود پروريد و فرمود: «إنك لعلى خلق عظيم: و تو اخلاق عظيم و برجسته‏اى داری. (سوره مبارکه قلم، آیه 4)» سپس امور را بدو واگذارد و فرمود: «آنچه را رسول خدا برای شما آورده بگیرید. (اجرا کنید.) و از آنچه نهی نموده است؛ خودداری نمایید. (سوره مبارکه حشر، آیه 7 و باز خدا فرمود: «هر كه از رسول خدا فرمان برد از خدا فرمان برده است.(سوره مبارکه نساء، آیه 80)» گويد: سپس حضرت امام صادق (علیه السّلام) فرمودند: پيغمبر خدا كار را به حضرت امیرالمومنین على (علیه السّلام) واگذارد و او را امين دانست، شما شيعه، اين حقيقت را قبول كرديد و مردم ديگر منكر شدند. به خدا ما دوست داريم كه به همراه ما سخن گوئيد و به همراه ما خموشى گيريد و ما ميان شما و خداوند عزّ و جلّ واسطه و هم مسئول هستیم. خداوند براى احدى در مخالفت امر ما خيرى مقرر نكرده است.»(20)

 

ابواسحاق نحوی از حضرت امام صادق (علیه السّلام) درباره واگذاری امور به حضرت امیرالمومنین (علیه السّلام) پس از رسول الله (صلی الله علیه و آله) چنین نقل می نماید:

«حدثنا أحمد بن محمد عن الحسين بن سعيد عن عبد الرحمن بن أبي نجران و الحسن بن علي بن فضال عن عاصم عن النحوي قال سمعت أبا عبد الله ع يقول‏ إن الله أدب نبيه على محبته فقال‏ «إنك لعلى خلق عظيم»‏ ثم فوض إليه فقال‏ «ما آتاكم الرسول فخذوه و ما نهاكم عنه فانتهو» و قال من أطاع‏ «الرسول فقد أطاع الله»‏ ثم قال إن رسول الله (ص) فوض إلى علي بن أبي طالب (ع) و ائتمنه.»(21)

«ابواسحاق نحوی گوید شنیدم حضرت امام صادق (علیه السّلام) فرمودند: خداوند پیغمبرش را به [طریق] محبت خویش تربیت کرد و سپس فرمود: «إنك لعلى خلق عظيم: و تو اخلاق عظيم و برجسته ‏اى داری. (سوره مبارکه قلم، آیه 4)» و آنگاه امور را به او واگذار کرد و فرمود: «آنچه را رسول خدا برای شما آورده بگیرد. (و اجرا کنید.) و از آنچه نهی کرده است؛ خودداری نمایید.(سوره مبارکه حشر، آیه 7)» و باز فرمودند: «هر کس از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) اطاعت کند، خدا را اطاعت کرده است. (سوره مبارکه نساء، آیه 80)» سپس حضرت امام صادق (علیه السّلام) فرمودند: پیغمبر خدا کار را به حضرت امیرالمومنین (علیه السّلام) واگذار کرد و او را امین قرار داد.»(22)

از حضرت امام صادق (علیه السّلام) درباره واگذاری امور پس از حضرت محمد (صلی الله علیه و آله) به ائمه اطهار (صلوات الله علیهم) فرمودند:

«محمد بن يحيى عن محمد بن الحسن عن يعقوب بن يزيد عن الحسن بن زياد عن محمد بن الحسن الميثمي عن أبي عبد الله (ع) قال سمعته يقول:‏ إن الله عز و جل أدب رسوله حتى قومه على ما أراد ثم فوض إليه فقال عز ذكره «ما آتاكم الرسول فخذوه و ما نهاكم عنه فانتهوا» فما فوض الله إلى رسوله (ص) فقد فوضه إلينا.»(23)

«محمد بن ميثمى گويد از حضرت امام صادق (علیه السّلام) شنيدم که فرمودند: به راستى خداوند عزّ و جلّ پيغمبرش را تربيت كرد تا چنان که خواست او را آراست سپس امور را به او واگذار كرد و فرمود عزّ ذكره: «آنچه را رسول خدا (صلی الله علیه و آله) برای شما آورده بگیرید. (اجرا کنید.) و از آنچه نهی نموده است؛ خودداری نمایید. (سوره مبارکه حشر، آیه 7)» و هر چه را خدا به رسولش تفويض كرده آن را به ما تفويض نموده است.»(24)

 

حضرت امام باقر (علیه السّلام) اختیاراتی را که در امر تفویض خلق به حضرت امیرالمومنین (علیه السّلام) داده شده به منزله سلیمان بن داود (علیه السّلام) برمی شمارند:

حدثنا أحمد بن محمد عن الحجال عن ثعلبة بن ميمون عن زكريا الزجاجي قال: سمعت أبا جعفر (ع) يذكر أن عليا (ع) كان فيما ولي بمنزلة سليمان بن داود قال الله تعالى‏ «فامنن أو أمسك بغير حساب‏.»(25)

زکریای زجاحی گوید شنیدم حضرت امام باقر (علیه السّلام) فرمودند: حضرت علی بن ابی طالب (علیه السّلام) در مورد اختیاراتی که به او داده شده به منزله سلیمان بن داود (علیه السّلام) است که خداوند در این آیه می فرماید: «اين عطاى ما است، به هر كس مى ‏خواهى (و صلاح مى ‏بينى) ببخش و از هر كس مى ‏خواهى امساك كن و حسابى بر تو نيست. (تو امين هستى.)(سوره مبارکه ص، آیه 39)»(26)

 

حضرت امام صادق (علیه السّلام) درباره تفویض امور به حضرت قائم (عجل الله تعالی فرجه الشریف) در زمان ظهور فرمودند:

«حدثنا محمد بن خالد الطيالسي عن سيف بن عميرة عن أبي بكر الحضرمي عن رفيد مولى ابن هبيرة قال أبو عبد الله(ع):‏ إذا رأيت القائم أعطى رجلا مائة ألف و أعطى آخر درهما فلا يكبر في صدرك و في رواية أخرى فلا يكبر ذلك في صدرك فإن الأمر مفوض إليه.»(27)

«رفید غلام ابن هبیره گوید حضرت امام صادق (علیه السّلام) فرمودند: وقتی حضرت قائم (عجل الله تعالی فرجه الشریف) را دیدی که به یک نفر صد هزار درهم و به دیگری یک درهم داد این کار به نظر تو بزرگ نیاید زیرا امر به او واگذار شده است.»(28)

 

در حدیث ذیل حضرت امام صادق (علیه السّلام) تصریح می فرمایند که تفویض امور خلق پس از حضرت محمد (صلی الله علیه و آله) به اوصیای ایشان رسیده است:

«محمد بن يحيى عن محمد بن الحسن قال وجدت في نوادر محمد بن سنان‏ عن عبد الله بن سنان قال قال أبو عبد الله (ع):‏ لا و الله ما فوض الله إلى أحد من خلقه إلا إلى رسول الله (ص) و إلى الأئمة قال عز و جل «إنا أنزلنا إليك الكتاب بالحق لتحكم بين الناس بما أراك الله‏» و هي جارية في الأوصياء (ع).»(29)

«حضرت امام صادق (علیه السّلام) فرمود: والله، خدا به أحدى از خلقش جز به رسول خدا (صلی الله علیه و آله) و به ائمه (عليهم السّلام) [امور را] وانگذارده است. خداوند عزّ و جلّ فرموده است: «إنا أنزلنا إليك الكتاب بالحق لتحكم بين الناس بما أراك الله: ما اين كتاب را به حقّ بر تو نازل كرديم تا ميان مردم به [موجب‏] آنچه خدا به تو آموخته داورى كنى.(سوره مبارکه نساء، آیه 105) اين آيه درباره اوصياء هم جارى است.»(30)

 

پی نوشتها

(1)بصائر الدرجات في فضائل آل محمد صلى الله عليهم، جلد‏1، صفحه 378 - بحار الأنوار، جلد‏25، صفحه 328

(2) ترجمه بصائر الدرجات، صفحه850

(3)بصائر الدرجات في فضائل آل محمد صلى الله عليهم، جلد‏1، صفحه 378 - الكافي، جلد1، صفحه267

(4)ترجمه بصائر الدرجات، صفحه 851

(5)الكافي، جلد1، صفحه 267 - بصائر الدرجات في فضائل آل محمد صلى الله عليهم، جلد‏1، صفحه 379

(6)أصول الكافي، جلد‏2، صفحه 329

(7)بصائر الدرجات في فضائل آل محمد صلى الله عليهم، جلد‏1، صفحه 267 – 266 - بصائر الدرجات في فضائل آل محمد صلى الله عليهم، جلد‏1، صفحه380 379-

(8)أصول الكافي، جلد‏2، صفحه 327

(9)بصائر الدرجات في فضائل آل محمد صلى الله عليهم، جلد‏1، صفحه 379

(10)ترجمه بصائر الدرجات، صفحه 853

(11) عيون أخبار الرضا عليه السلام، جلد‏2، صفحه 203 – 202

(12)ترجمه عيون أخبار الرضا عليه السلام، جلد‏2، صفحه 489 – 488

(13)بصائر الدرجات في فضائل آل محمد صلى الله عليهم، جلد‏1، صفحه 380 - بحار الأنوار، جلد‏17، صفحه 9

(14)ترجمه بصائر الدرجات، صفحه 855 – 854

(15)الكافي، جلد1، صفحه 267 – 266

(16)أصول الكافي، جلد‏2، صفحه 327 – 325

(17)الكافي، جلد1، صفحه 268

(18)أصول الكافي، جلد‏2، صفحه 331

(19)الكافي، جلد1، صفحه 265 - بصائر الدرجات في فضائل آل محمد صلى الله عليهم، جلد‏1، صفحه 384

(20)أصول الكافي، جلد‏2، صفحه 321

(21)بصائر الدرجات في فضائل آل محمد صلى الله عليهم، جلد‏1، صفحه 385

(22)ترجمه بصائر الدرجات، صفحه 866

(23)الكافي، جلد1، صفحه 268 - بصائر الدرجات في فضائل آل محمد صلى الله عليهم، جلد‏1، صفحه 385

(24)أصول الكافي، جلد‏2، صفحه 331

(25)بصائر الدرجات في فضائل آل محمد صلى الله عليهم، جلد‏1، صفحه 385

(26)ترجمه بصائر الدرجات، صفحه 868 – 867

(27)بصائر الدرجات في فضائل آل محمد صلى الله عليهم، جلد‏1، صفحه 386

(28)ترجمه بصائر الدرجات ، صفحه 868

(29)الكافي، جلد1، صفحه  268  267 – بصائر الدرجات في فضائل آل محمد صلى الله عليهم، جلد‏1، صفحه 386 – 387

(30)أصول الكافي، جلد‏2، صفحه 331 – 329

 

منابع

قرآن کریم

- أصول الكافي، محمد بن يعقوب‏ كلينى، مترجم: محمد باقر كمره اى، قم‏، اسوه‏، 1375ش‏.

- بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، محمد باقر بن محمد تقى مجلسى، بيروت، دار إحياء التراث العربي، چاپ دوم، 1403ق.

- بصائر الدرجات في فضائل آل محمّد صلّى الله عليهم،‏ محمد بن حسن‏ صفار، محقق / مصحح: محسن بن عباسعلى‏ كوچه باغى، قم، مكتبة آية الله المرعشي النجفي‏، 1404 ق‏.

- ترجمه بصائر الدرجات في علوم آل محمد(ع)، ترجمه و تصحيح و تعليق: عليرضا زكي زاده رناني، قم، وثوق، 1391

- ترجمه عيون أخبار الرضا عليه السلام، ‏محمد بن على‏ابن بابويه، مترجم: حميد رضا مستفيد، على اكبر غفارى، تهران‏، نشر صدوق‏،1372 ش‏.

- عيون أخبار الرضا عليه السلام،‏ محمد بن على ابن بابويه، ‏محقق / مصحح: مهدى‏ لاجوردى، تهران‏، نشر جهان‏، 1378 ق‏.

- الكافي، محمد بن يعقوب بن اسحاق كلينى، ‏محقق / مصحح: على اكبر غفارى و محمد آخوندى، تهران، ‏دار الكتب الإسلامية، 1407 ق‏.

: فاطمه ابوحمزه