انسان کامل و خلیفه اللهی مقام اختصاصی ائمه معصومین (صلوات الله علیهم)(9)

اعطای علم حضرت آدم و کتب آسمانی انبیای پیشین به ائمه معصومین (علیهم السّلام)

 

درباره ابواب علم ائمه معصومین (صلوات الله علیهم) در متون شیعه نقلهای بسیاری رسیده است که در این مجال فقط به بحث اعطای علم موهبت شده خداوند به حضرت آدم (علیه السّلام) به حضرت محمد (صلی الله علیه و آله) از ایشان به حضرت امیرالمومنین و پس از ایشان به حضرات معصومین (صلوات الله علیهم) رسیده است.

نه تنها به اوصیای پیامبر خاتم (صلوات الله علیهم)  علمی را خداوند به پیامبرش حضرت آدم (علیه السّلام) عطا نمود؛ عطا گردیده است بلکه علم اوصیای حضرت ختمی مرتبت (صلوات الله علیهم) علم به گذشته و آینده است که علمی جامع است که در اختیار انبیاء و اوصیای پیشین نبوده است. به علاوه وجود صحیفه جامعه نزد ائمه معصومین (علیهم السّلام) که هر آنچه آدمی از ابتدای دنیا تا آخر دنیا بدان احتیاج دارد؛ علم ائمه معصومین (صلوات الله علیهم) را از پیامبران دیگر برتری می بخشد.

علاوه بر موارد ذکر شده علم به کتب آسمانی پیامبران پیشین به پیامبر اکرم و اوصیای ایشان(صلوات الله علیهم) داده شده است. در احادیث رسیده حضرت امیرالمومنین (علیه السّلام) و ائمه دیگر (علیهم السّلام) فرموده اند که اگر مجالی باشد با ادیان دیگر ابراهیمی مطابق با کتابشان قضاوت خواهند نمود یا در برخی از احتجاجات ائمه معصومین (صلوات الله علیهم) با عالمان ادیان دیگر، تسلط ائمه معصومین (علیهم السّلام) بر کتب ادیان دیگر سبب تعجب عالمان آن دین شده است.

در این مجال بر اساس احادیث رسیده در کتاب بصائر الدرجات في فضائل آل محمد صلى الله عليهم با نگاه به اعطای علم الهی به ائمه معصومین (علیهم السّلام) به بررسی علم موهبت شده خداوند به حضرت آدم در نزد اوصیای پیامبر خاتم (صلوات الله علیهم)، به ودیعه سپردن کتب آسمانی پیامبران پیشین نزد پیامبر اکرم و اوصیای ایشان(صلوات الله علیهم) و صحیفه جامعه نزد خاندان عصمت (علیهم السّلام) خواهیم پرداخت.

علم موهبت شده خداوند به حضرت آدم در نزد اوصیای پیامبر خاتم (صلوات الله علیهم)

در احادیث بسیاری از راویان مختلف در متون شیعه اشاره شده است که علمی که خداوند به حضرت آدم (علیه السّلام) عطا نمود به خاندان نبی ختمی مرتبت حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) رسیده است. در اینجا دو حدیث که در بصائر الدرجات آمده است درباره اینکه علم حضرت آدم (علیه السّلام) پس از پیامبر به خانواده و جانشینان ایشان به ارث رسیده است ذکر می شود:

«حدثنا عبد الله بن موسى عن الحسن بن موسى الخشاب عن محمد بن سالم عن العلاء عن محمد بن مسلم عن أبي جعفر (ع) قال: علي (ع) عالم هذه الأمة و العلم يتوارث و ليس يهلك هالك منهم حتى يؤتى من أهله من يعلم مثل علمه.»(1)

«محمد بن مسلم گوید: حضرت امام محمد باقر (علیه السّلام) فرمودند: حضرت علی (علیه السّلام) عالم بود و علم ارث برده می شود و عالمی از ما نمی میرد مگر اینکه به دیگری از خانواده اش آن علم را می بخشد، کسی که عین علم او را دارد.»

 

در حدیث ذیل تاکید شده است که این علم به جانشینی که در خاندان نبوت برای پیامبر (صلوات الله علیهم) مشخص می شود، به ارث می رسد:

«حدثنا يعقوب بن يزيد عن الحسن بن علي بن فضال قال حدثنا محمد بن القاسم عن أبيه عن فضيل بن يسار قال سمعت أبا جعفر (ع) يقول:‏ إن العلم الذي نزل مع آدم على حاله و ليس يمضي منا عالم إلا خلفه من يعلم علمه كان علي عالم هذه الأمة.»(2)

«فضیل بن یسار گوید: شنیدم از حضرت امام محمد باقر (علیه السّلام) که می فرمودند: آن علمی که خداوند برای آدم فرستاده است به همان حال نزد ماست و عالمی از میان ما از دنیا نمی رود مگر اینکه کسی را که علم او را بداند، جانشین خویش بگذارد، علی (علیه السّلام) عالم این امّت بود.»(3)

 

حضرت امام محمد باقر (علیه السّلام) در حدیث ذیل علمی را که نزد خاندان نبوت (صلوات الله علیهم) است با علمی که در بین مردم هست به مانند نهر در مقایسه با اندک رطوبتی مقایسه می نمایند زیرا علوم تمام پیامبران (علیهم السّلام) به اضافه تمام سنتهای ایشان از آدم تا حضرت محمد (صلی الله علیه و آله) از پیامبر به حضرت امیرالمومنین (علیهما السّلام) رسیده است سپس به اوصیای پس از ایشان منتقل شده است:

«حدثنا أحمد بن محمد عن علي بن النعمان عن بعض الصادقين يرفعه إلى جعفر قال قال أبو جعفر (ع): يمصون الثماد و يدعون النهر العظيم قيل له و من النهر العظيم قال رسول الله (ص) و إنه و العلم الذي آتاه الله إن الله جمع لمحمد (ص) سنن النبيين من آدم هلم جرا إلى محمد قيل له و ما تلك السنن قال علم النبيين بأسره إن الله جمع لمحمد (ص) علم النبيين بأسره و إن رسول الله صير ذلك كله عند أمير المؤمنين (ع) فقال له الرجل يا ابن رسول الله (ص) فأمير المؤمنين أعلم أو بعض النبيين فقال أبو جعفر (ع) اسمعوا ما نقول إن الله يفتح مسامع من يشاء إني حدثت أن الله جمع لمحمد (ص) علم النبيين و أنه جعل ذلك كله عند أمير المؤمنين و هو يسألني هو أعلم أم بعض النبيين.»(4)

«حضرت امام محمد باقر (علیه السّلام) فرمودند: مردم رطوبت را می مکند و نهر بزرگ را رها می کنند. عرض شد: نهر بزرگ چیست؟ فرمودند: رسول خداست و علمی که خدا به ایشان عطا فرموده است. به یقین که خداوند سنتهای تمام پیامبران را از آدم تا برسد به خود حضرت محمد (صلی الله علیه و آله) برای ایشان گرد آورد.

عرض شد آن سنتها چه بود؟ فرمودند: همه علم پیامبران و رسول خدا (صلی الله علیه و آله) تمام آن را به حضرت امیرالمومنین (علیه السّلام) تحویل داد.

مردی عرض کرد: ای پسر پیامبر، حضرت امیرالمومنین داناتر است یا بعضی از پبامبران؟

حضرت امام محمد باقر (علیه السّلام) فرمودند: گوش کنید این مرد چه می گوید! همانا خداوند گوشهای هر که را بخواهد باز می کند. من به او می گویم: خدا دانش تمام پیامبران را برای محمد (صلی الله علیه و آله) جمع کرد و آن حضرت همه را به حضرت امیرالمومنین (علیه السّلام) تحویل داد، او از من می پرسد که حضرت امیرالمومنین (علیه السّلام) داناتر است یا بعضی از پیامبران!»

در حدیث ذیل حضرت امام صادق (علیه السّلام) علم خویش را با علمی که خداوند به حضرت موسی و حضرت خضر (علیهما السّلام) بخشیده چنین مقایسه نموده است:

«حدثنا أحمد بن إسحاق عن عبد الله بن حماد عن سيف التمار قال: كنا مع أبي عبد الله (ع) جماعة من الشيعة في الحجر فقال علينا عين فالتفتنا يمنة و يسرة فلم نر أحدا فقلنا ليس علينا عين قال و رب الكعبة و رب البيت ثلاث مرات لو كنت بين موسى و الخضر لأخبرتهما أني أعلم منهما و لأنبأتهما بما ليس في أيديهما لأن موسى و الخضر أعطيا علم ما كان و لم يعطيا علم ما هو كائن إلى يوم القيامة و إن رسول الله أعطي علم ما كان و ما هو كائن إلى يوم القيامة فورثناه من رسول الله (ص) وراثة.»(5)

«سیف تمار گوید: ما و جمعی از شیعیان همراه حضرت امام صادق (علیه السّلام) در حجر اسماعیل بودیم. حضرت فرمودند: جاسوسی مراقب ماست. ما به طرف چپ و راست نگاه کردیم کسی را ندیدم گفتیم: خیر.

آن وقت سه مرتبه فرمودند: به خدای کعبه و مقام سوگند، اگر من در حضور موسی و خضر (علیهما السّلام) بودم، آنها را آگاه می کردم که علم من از آن دو بیشتر است و به علومی دسترسی دارم که آن دو نداشتند چون به آن دو فقط علم به گذشته عطا شد و علم به آینده تا روز قیامت عطا نشد امّا من به گذشته و آینده تا روز قیامت علم دارم و این علم از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) به ما به میراث رسیده است.»(6)

 

به ودیعه سپردن کتب آسمانی پیامبران پیشین نزد پیامبر اکرم و اوصیای ایشان (صلوات الله علیهم)

در متون شیعی از به ارث رسیدن کتب آسمانی پیامبران پیشین به حضرت ختمی مرتبت و اوصیای ایشان (صلوات الله علیهم) احادیث و گزارشات بسیاری رسیده است که در اینجال به ذکر چند نمونه که در کتاب بصائر الدرجات آورده شده است؛ بسنده می نماییم.

 

حضرت امام صادق (علیه السّلام) در تبیین کیفیت علمی که از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) به حضرت امیرالمومنین (علیه السّلام) به ارث رسید و تسلط ایشان بر کتب مقدس پیامبران پیشین (صلوات الله علیهم) چنین فرموده اند:

«حدثنا محمد بن يحيى العطار قال حدثنا محمد بن الحسن الصفار عن أحمد بن محمد بن عيسى عن يعقوب بن يزيد عن ابن أبي عمير عن إبراهيم بن عبد الحميد عن أبي حمزة الثمالي عن أبي عبد الله ع قال قال علي (ع):‏ لو ثنيت لي وسادة لحكمت بين أهل القرآن بالقرآن حتى يزهر إلى الله و لحكمت بين أهل التوراة بالتوراة حتى يزهر إلى الله و لحكمت بين أهل الإنجيل بالإنجيل حتى يزهر إلى الله و لحكمت بين أهل الزبور بالزبور حتى يزهر إلى الله و لو لا آية في كتاب الله لأنبأتكم بما يكون حتى تقوم الساعة.»(7)

«حضرت امام صادق (علیه السّلام) فرمودند حضرت امیرالمومنین (علیه السّلام) فرموده اند: اگر برایم مسندی [برای قضاوت] قرار داده شود، در میان اهل قرآن با قرآنشان و در میان اهل تورات مطابق توراتشان و در میان انجلیان با انجیل و در میان زبوریان با زبور حکم می کردم. با حکمی که به درگاه خدا بالا رود و بدرخشد و اگر یک آیه در قرآن نبود هر آینه شما را خبر می دادم به آنچه تا روز قیامت خواهد بود.[و آن آیه این است: «يَمْحُوا اللَّهُ ما يَشاءُ وَ يُثْبِتُ وَ عِنْدَهُ أُمُّ الْكِتاب(سوره مبارکه رعد، آیه 39): خدا هر چه را بخواهد محو يا اثبات مى‏كند و أم الكتاب نزد اوست.»]»(8)

 

در حدیث دیگری نیز حضرت امام محمد باقر (علیه السّلام) از تسلط علمی حضرت امیرالمومنین (علیه السّلام) بر تورات، انجیل و زبور علاوه بر قرآن چنین فرموده اند:

«حدثنا الحسن بن أحمد عن أبيه عن الحسن بن عباس بن حريش عن أبي جعفر (ع) قال قال علي:‏ و الله لا يسألني أهل التوراة و لا أهل الإنجيل و لا أهل الزبور و لا أهل الفرقان إلا فرقت بين أهل كل كتاب بحكم ما في كتابهم.»(9)

«حضرت امام محمد باقر (علیه السّلام) از قول حضرت امیرالمومنین (علیه السّلام) نقل فرمودند: به خدا قسم هیچ پرسشی اهل تورات و نه انجیلیان و نه زبوریان و نه اهل قرآن از من نمی پرسند مگر اینکه بین اهل هر کتابی به حکم آنچه در کتبشان می باشد؛ فرق می گذارم.»(10)

 

عیسی بن عبدالله از پدرانش نقل نموده است که حضرت امیرالمومنین (علیه السّلام) در میزان تسلط و آگاهی خویش نسبت به کتب پیامبران پیشین فرمودند که به تورات از اهل تورات و به انجیل از خود انجیلیان داناتر هستند:

«حدثنا محمد بن الحسين عن عيسى بن عبد الله عن أبيه عن جده عن‏ علي (ع) قال: لأنا أعلم بالتوراة من أهل التوراة و أعلم بالإنجيل من أهل الإنجيل.»(11)

«عیسی بن عبدالله از پدرانش نقل کرده است که حضرت امیرالمومنین (علیه السّلام) فرمودند: همانا من به تورات از خود اهل تورات و به انجیل از خود انجیلیان داناتر هستم.»(12)

 

در احادیث بسیاری نقل شده است که میراث پیامبران پیشین به حضرت محمد (صلی الله علیه و آله) و سپس به حضرت امیرالمومنین (علیه السّلام) و امامان پس از ایشان (صلوات الله علیهم) تحویل داده شده است. در حدیث ذیل حضرت امام صادق (علیه السّلام) نقل می فرمایند صحیفه های ابراهیم و موسی نزد ایشان است:

«حدثنا محمد بن عبد الجبار عن محمد بن إسماعيل عن علي بن النعمان عن ابن مسكان عن أبي بصير عن أبي عبد الله (ع) قال: قال لي يا أبا محمد إن الله لم يعط الأنبياء شيئا إلا و قد أعطى محمدا (ص) جميع ما أعطى الأنبياء و عندنا الصحف التي قال الله‏ «صحف إبراهيم و موسى»‏ قلت جعلت فداك و هي الألواح قال نعم.»(13)

«ابو بصیر گوید حضرت امام صادق (علیه السّلام) به من فرمودند: ای ابا محمد، خداوند چیزی به پیغمبران عطا نفرمود جز آنکه آن را به محمد (صلی الله علیه و آله) عطا کرد و همه آنچه را به پیغمبران داد به محمد (صلی الله علیه و آله) هم عطا فرمود و آن صحفی که خداوند می فرماید: «صحیفه های ابراهیم و موسی» نزد ماست. عرض کردم: آن صحف همان الواح است؟ فرمودند: آری.»

 

حدیث دیگری در همین مضمون نقل می شود:

« حدثنا محمد بن عبد الجبار عن الحسن بن الحسين عن أحمد بن الحسن الميثمي عن فيض بن المختار عن أبي عبد الله (ع) قال: إن رسول الله (ص) أفيضت إليه صحف إبراهيم و موسى فائتمن عليها رسول الله (ص) عليا و ائتمن عليها الحسن و ائتمن عليها الحسين حتى انتهيت إلينا.»(14)

فیض بن مختار گوید حضرت امام صادق (علیه السّلام) فرمودند: به راستی که به رسول خدا (صلی الله علیه و آله) صحیفه های ابراهیم و موسی (علیهما السّلام) واگذار شد، آن حضرت نیز آنها را به حضرت امیرالمومنین (علیه السّلام) به امانت سپرد، ایشان نیز به حضرت امام حسن (علیه السّلام) و حضرت امام حسن (علیه السّلام) به حضرت امام حسین (علیه السّلام) تا به ما رسید.(15)

حضرت امام صادق (علیه السّلام) در این باره که علم تورات و انجیل و زبور و آنچه در الواح (حضرت موسی (علیه السّلام) بود به ارث به حضرت محمد (صلی الله علیه و آله) رسید و سپس به اوصیای ایشان، دوازده امام شیعه، منتقل گردیده است؛ فرمودند:

«حدثنا سلمة بن الخطاب‏ عن عبد الله بن القاسم عن ذرعة [زرعة] عن المفضل قال قال أبو عبد الله (ع):‏ «ورث سليمان داود» و إن محمدا ورث سليمان و إنا ورثنا محمدا (ص) و إنا عنده‏ [إن عندنا] علم التوراة و الإنجيل و الزبور و تبيان ما في الألواح قال‏ قلت إن هذا لهو العلم قال ليس هذا العلم إنما العلم ما يحدث يوما بيوم و ساعة بساعة.»(16)

«مفضل گوید: حضرت امام صادق (علیه السّلام) فرمودند: سلیمان از داوود (علیهما السّلام) ارث برد و حضرت محمد (علیه السّلام) از سلیمان (علیه السّلام) ارث برد و ما از حضرت محمد (علیه السّلام) ارث بریم. علم تورات و انجیل و زبور و بیان آنچه در الواح (حضرت موسی (علیه السّلام)) بود نزد ماست. عرض کردم: به راستی که علم کامل همین است؟ فرمود: این علم کامل نیست، همانا علم کامل آن است که روز به روز و ساعت به ساعت پدید می آید.»(17)

 

صحیفه جامعه نزد خاندان عصمت (علیهم السّلام)

جامعه صحیفه ای است به املاء زبانی حضرت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) و تقریر حضرت امیرالمومنین علی (علیه السّلام) که تمام حلال و حرام و همه احتیاجات دینی مردم تا روز قیامت در آن ثبت است که پس حضرت محمد (صلی الله علیه و آله) به حضرت امیرالمومنین (علیه السّلام) و پس از ایشان به ائمه هدی (صلوات الله علیهم) به میراث رسیده است. در این باره احادیث بسیاری در متون شیعه رسیده است که در این مجال به ذکر چند نمونه از آن بسنده می نماییم:

 

حضرت امام صادق (علیه السّلام) به ابوبصیر درباره شرح صحیفه جامعه چنین فرموده اند:                                                                              

«حدثنا أحمد بن محمد عن الحسين بن سعيد عن بعض رجاله عن أحمد بن عمر الحلبي عن أبي بصير قال قال أبو عبد الله (ع): يا أبا محمد إن عندنا الجامعة و ما يدريهم ما الجامعة قال قلت جعلت فداك و ما الجامعة قال صحيفة طولها سبعون ذراعا بذراع رسول الله (ص) إملاء من فلق فيه و خطه علي(ع) بيمينه فيها كل حلال و حرام و كل شي‏ء يحتاج إليه الناس حتى الأرش في الخدش.»(18)

«ابو بصیر گوید حضرت امام صادق (علیه السّلام) به من فرمودند: ای ابامحمد، همانا جامعه نزد ماست، اما مردم چه می دانند جامعه چیست؟ عرض کردم: فدایت گردم جامعه چیست؟ فرمودند: صحیفه ای است به طول هفتاد ذراع پیغمبر (صلی الله علیه و آله) به املاء زبانی آن حضرت و دستخط حضرت امیرالمومنین علی (علیه السّلام) تمام حلال و حرام و همه احتیاجات دینی مردم حتی جریمه خراش در آن موجود است.(19)

 

حضرت امام محمد باقر (علیه السّلام) نقل کرده اند که حضرت امام حسین (علیه السّلام) هنگام شهادت وصیتشان را که در کتابی پیچیده بودند به دخترشان حضرت فاطمه (علیها السّلام) دادند و ایشان به حضرت امام سجاد (علیه السّلام) تقدیم نمودند و در آن آنچه فرزندان آدم از ابتدای دنیا تا به آخر دنیا بدان احتیاج دارد؛ ثبت بود.

«حدثنا موسى بن جعفر عن محمد بن جعفر عن محمد بن عبد الجبار عن‏ ابن أبي نجران عن أبي الجارود قال: لما حضر من أمر الحسين ما حضر دفع وصية ظاهرة في كتاب مدرج إلى ابنته فلما أن كان من أمر الحسين (ع) ما كان دفعت ذلك إلى علي بن الحسين(ع) قال قلت و ما فيه يرحمك الله قال ما يحتاج إليه ولد آدم منذ كانت الدنيا إلى أن تفنى.»(20)

«ابوالجارود گوید حضرت امام محمد باقر (علیه السّلام) فرمودند: چون هنگام شهادت حضرت امام حسین (علیه السّلام) فرا رسید، وصیتش را که در کتابی پیچیده بود، در حضور مردم به دخترش [فاطمه (سلام الله علیها)] داد پس چون امر شهادت حضرت امام حسین (علیه السّلام) بدانجا که مقدر بود رسید، فاطمه (سلام الله علیها) آن وصیت را به حضرت علی بن الحسین (علیه السّلام) داد. عرض کردم: خدایت رحمت کند، در آن وصیت چه بود؟ فرمودند: آنچه فرزندان آدم از ابتدای دنیا تا به آخر دنیا بدان احتیاج دارد.» 

حضرت امام صادق (علیه السّلام) علم همه مدعیان علم و علوم دینی را در برابر علم ثبت شده در جامعه هیچ می شمارند:

«حدثنا محمد بن عيسى عن فضالة عن أبان عن أبي شيبة قال سمعت أبا عبد الله(ع): يقول‏ ضل علم ابن شبرمة عند الجامعة إن الجامعة لم تدع لأحد كلاما فيها علم الحلال و الحرام إن أصحاب القياس طلبوا العلم بالقياس فلم يزدهم من الحق إلا بعدا و إن دين الله لا يصاب بالقياس.»(21)

«ابوشیبه گوید شنیدم حضرت امام صادق (علیه السّلام) فرمودند: دانش ابن شبرمه در برابر جامعه گمشده و نابود است، جامعه برای کسی جای سخن نگذاشته است. در آن علم حلال و حرام است. همانا اصحاب قیاس عمل به وسیله قیاس جستند لذا از راه حق دورتر شدند. همانا دین خدا با قیاس درست نمی شود.»

 

حضرت امام کاظم (علیه السّلام) نیز علم بر مبنای قیاس را گمراه کننده معرفی نموده اند:

«حدثنا محمد عن الحسين بن سعيد عن محمد بن أبي عمير عن محمد بن حكيم عن أبي الحسن (ع) قال: إنما هلك من كان قبلكم بالقياس و إن الله تبارك و تعالى لم يقبض نبيه حتى أكمله‏ جميع دينه في حلاله و حرامه فجاءكم بما تحتاجون إليه في حياته و تستغيثون به و بأهل بيته بعد موته و إنها صحيفة عند أهل بيته حتى إن فيه أرش الخدش ثم قال إن أبا حنيفة ممن يقول قال علي(ع) و قلت أنا.»(22)

«محمد بن حکیم گوید حضرت امام کاظم (علیه السّلام) فرمودند: همانا پیشینیان به واسطه قیاس نابود شدند، خداوند پیامبر (صلی الله علیه و آله) را از دنیا نبرد مگر این که تمامی دینش را تکمیل نمود. رسول خدا (صلی الله علیه و آله) آنچه از حلال و حرام احتیاج داشتید در زمان خود آورد و پس از درگذشت پیامبر (صلی الله علیه و آله) چنگ می زنید به آنچه آورده و به اهل بیتش. به راستی آن علم و مطالب نزد اهل بیت پیامبر (صلی الله علیه و آله) پنهان است حتی جریمه یک خراش. آنگاه حضرت (علیه السّلام) فرمودند: ابوحنیفه از کسانی بود که می گفت: علی بن ابی طالب چنین گفته من اینطور می گویم.»

در الکافی درباره علوم و کتبی که در آن دانش الهی ثبت است و پس از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) به میراث به اوصیای ایشان رسیده است؛ چنین آمده است:

«عدة من أصحابنا عن أحمد بن محمد عن علي بن الحكم عن الحسين بن أبي العلاء قال سمعت أبا عبد الله (ع) يقول:‏ إن عندي الجفر الأبيض قال قلت فأي شي‏ء فيه قال زبور داود و توراة موسى و إنجيل عيسى و صحف إبراهيم (ع) و الحلال و الحرام و مصحف فاطمة ما أزعم أن فيه قرآنا و فيه ما يحتاج الناس إلينا و لا نحتاج إلى أحد حتى فيه الجلدة و نصف الجلدة و ربع الجلدة و أرش الخدش و عندي الجفر الأحمر قال قلت و أي شي‏ء في الجفر الأحمر قال السلاح و ذلك إنما يفتح للدم يفتحه صاحب السيف للقتل فقال له عبد الله بن أبي يعفور أصلحك الله أ يعرف هذا بنو الحسن فقال إي و الله كما يعرفون الليل أنه ليل و النهار أنه نهار و لكنهم يحملهم الحسد و طلب الدنيا على الجحود و الإنكار و لو طلبوا الحق بالحق لكان خيرا لهم.(23)

«حسين بن ابى العلاء گويد: از حضرت امام صادق (علیه السّلام) شنيدم؛ ‏فرمودند: به راستى در نزد من جفر ابيض است، گويد: گفتم: آن چه چيز است؟ فرمود: زبور داود، تورات موسى، انجيل عيسى، صحف ابراهيم، احكام حلال و حرام و مصحف فاطمه (سلام الله علیها)، معتقد نيستم چیزی از آن در قرآن باشد و آنچه مردم راجع به آن به ما نياز دارند در آن آمده است و ما به احدى نياز نداريم و آنقدر جامع است كه در آن حكم مجازات به يك تازيانه و نصف تازيانه و ربع تازيانه و غرامت خراش هم درج است و جفر احمر نزد من است؛ گويد،گفتم: در جفر احمر چيست؟ فرمود: سلاح است و آن را تنها براى خون باز مى‏كنند، صاحب شمشير آن را باز مى‏كند براى كشتن. عبد الله بن ابى يعفور به او عرض كرد: اصلحك الله، آيا بنو حسن (علیه السّلام) آن را مى ‏شناسند؟ فرمود: به خدا آرى، چنانچه مى‏ دانند كه شب شب است و روز روز است ولى حسد و طلب دنيا آنها را بر تمرد و انكار وادار مى ‏كند و اگر حق را به وسيله راه حق جستجو مى كردند، براى آنها بهتر بود.(24)

 

در بصائر الدرجات حضرت امیرالمومنین (علیه السّلام) درباره میراثی که از پیامبر به ایشان رسیده است و «صحیفه عبیطه» چنین فرموده اند:

«حدثنا محمد بن حسان و يعقوب بن إسحاق عن أبي عمران الأرمني عن محمد بن علي بن أسباط عن يعقوب بن سالم عن أبي الحسن العبدي عن علي بن ميسرة عن أبي أراكة قال: كنا مع علي (ع) بمسكن فحدثنا أن عليا (ع) ورث من رسول الله السيف و بعض يقول البغلة و بعض يقول ورث صحيفة في حمائل السيف إذ خرج علي (ع) و نحن في حديثه فقال ايم الله لو انبسط[أنشط] و يؤذن لي لحدثتكم حتى يحول الحول لا أعيد حرفا و ايم الله إن عندي لصحف [لصحفا] كثيرة قطائع رسول الله ص و أهل بيته و إن فيها لصحيفة يقال له العبيطة و ما ورد على العرب أشد عليهم منها و إن فيها لستين قبيلة من العرب مبهرجة ما لها في دين الله من نصيب.» (25)

ابو اراکه گوید در محلی به نام مسکن خدمت حضرت علی (علیه السّلام) بودم و صحبت می کردیم که حضرت علی (علیه السّلام) از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) شمشیرش را به ارث بردند. بعضی گفتند قاطر سواری حضرت رسول(صلی الله علیه و آله) را نیز به ارث بردند و برخی گفتند نوشته ها و صحیفه هایی در غلافهای شمشیر به ایشان به ارث رسید. در همین موقع حضرت امیرالمومنین (علیه السّلام) از خانه خارج شد و پیش ما آمد همان موقعی که ما حرف ایشان را می زدیم. فرمودند: به خدا قسم اگر به من اجازه داده شود تا آخر سال با شما صحبت می کنم بدون اینکه یک حرف را تکرار کنم و به خدا قسم در نزد ما صحیفه های زیادی است از هدایای پیامبر و اهل بیتش، در میان آنها صحیفه ای است به نام «عبیطه» که ناگوارترین چیز در مورد اعراب در همان صحیفه است که شصت قبیله عرب به باطل رفته اند (و بعد از پیامبر مرتدّ شدند.) و آنها را از دین خدا بهره ای نیست.(26)

 

پی نوشتها

(1) بصائر الدرجات في فضائل آل محمد صلى الله عليهم، جلد‏1، صفحه 118

(2) بصائر الدرجات في فضائل آل محمد صلى الله عليهم، جلد‏1، صفحه 116

(3) ترجمه بصائر الدرجات، صفحه 312

(4) بصائر الدرجات في فضائل آل محمد صلى الله عليهم، جلد‏1، صفحه 117

(5) بصائر الدرجات في فضائل آل محمد صلى الله عليهم، جلد‏1، صفحه 129

(6) ترجمه بصائر الدرجات، صفحه 338 – 339

(7) بصائر الدرجات في فضائل آل محمد صلى الله عليهم، جلد‏1، صفحه 132

(8) ترجمه بصائر الدرجات، صفحه 346 - 347       

(9) بصائر الدرجات في فضائل آل محمد صلى الله عليهم، جلد‏1، صفحه 134

(10) ترجمه بصائر الدرجات، صفحه 350

(11) بصائر الدرجات في فضائل آل محمد صلى الله عليهم، جلد‏1، صفحه 135

(12) ترجمه بصائر الدرجات، صفحه 350

(13) بصائر الدرجات في فضائل آل محمد صلى الله عليهم، جلد‏1، صفحه 136

(14) بصائر الدرجات في فضائل آل محمد صلى الله عليهم، جلد‏1، صفحه 137

(15) ترجمه بصائر الدرجات، صفحه 356 – 357

(16) بصائر الدرجات في فضائل آل محمد صلى الله عليهم، جلد‏1، صفحه 138 – 139

(17) ترجمه بصائر الدرجات، صفحه 359

(18) بصائر الدرجات في فضائل آل محمد صلى الله عليهم، جلد‏1، صفحه 143

(19) ترجمه بصائر الدرجات، صفحه 368

(20) بصائر الدرجات في فضائل آل محمد صلى الله عليهم، جلد‏1، صفحه 149- 148

(21) بصائر الدرجات في فضائل آل محمد صلى الله عليهم، جلد‏1، صفحه 150 – 149

(22) بصائر الدرجات في فضائل آل محمد صلى الله عليهم، جلد‏1، صفحه 150

(23) الكافي، جلد‏1، صفحه240

(24) أصول الكافي، جلد‏2، صفحه239

(25) بصائر الدرجات في فضائل آل محمد صلى الله عليهم، جلد‏1، صفحه 149

(26) ترجمه بصائر الدرجات، صفحه 382 - 381

 

منابع

- قرآن کریم

- أصول الكافي، محمد بن يعقوب‏ كلينى، مترجم: محمد باقر كمره اى، قم‏، اسوه‏، 1375ش‏.

- بصائر الدرجات في فضائل آل محمّد صلّى الله عليهم،‏ محمد بن حسن‏ صفار، محقق / مصحح: محسن بن عباسعلى‏ كوچه باغى، قم، مكتبة آية الله المرعشي النجفي‏، 1404 ق‏.

- ترجمه بصائر الدرجات في علوم آل محمد(ع)، ترجمه و تصحيح و تعليق: عليرضا زكي زاده رناني، قم، وثوق، 1391

- الكافي، محمد بن يعقوب بن اسحاق كلينى، ‏محقق / مصحح: على اكبر غفارى و محمد آخوندى، تهران، ‏دار الكتب الإسلامية، 1407 ق‏.

: فاطمه ابوحمزه