مظلومیت سیدالاوصیاء حضرت امیرالمومنین (ع) و مخفی بودن مضجع شریف ایشان تا زمان حضرت امام صادق (ع)

 

«نجف در لغت به معنی مکان بلند و چهارگوش در وسط دشت و چه بسا در دل زمین است که آب به آن نرسد. جمع این واژه «نجاف» است و نجف اگر به صورت حرکت بر روی حروف آن خوانده شود به معنی پوسته‌ صلیان (نوعی گیاه) است.

نجف در نزدیکی حیره پایتخت مناذره قرار داشته و حتی یکی از حومه‌های زیبای این شهر بوده است.

جنگ قادسیه در سال شانزدهم هجری بین کوفه و عذیب به وقوع پیوست و به پیروزی بزرگ مسلمانان و فتح مناطق زراعی عراق در آن حادثه مشهور انجامید.

منطقه‌ نجف در زمره‌ سرزمینهایی قرار گرفت که به فتح مسلمانان درآمد و شهر کوفه همچنان‌که گفته شد، در سال 17 هجری بنا شد و تا سال 36 هجری یکی از ولایت‌های مهم حکومت اسلامی باقیماند. در این سال حضرت امیرالمومنین امام علی (علیه السّلام) بعد از فراغت از جنگ جمل به این شهر آمدند و در آنجا اقامت گزیدند و کوفه به مدت چهار سال پایتخت خلافت اسلامی شد. در بیست و یکم رمضان سال 40 هجری برابر با 661 میلادی، حضرت امیرالمومنین (علیه السّلام) بر اثر ضربت یکی از خوارج به نام عبد الرحمن بن ملجم مرادی به شهادت رسیدند و فرزندان و اعضای خانواده‌ ایشان به صورت پنهانی حضرت امیرالمومنین (علیه السّلام) را در نجف به خاک سپردند. در طول حکومت بنی امیه برای مضجع ایشان مخفی بود و ضریحی بر مضجع ایشان بنا نشد.» (1)

 

روایات رسیده از ائمه معصومین (علیهم السّلام) در باب محل مضجع شریف و مطهر فخر کائنات حضرت امیرالمومنین (علیه السّلام) در کتاب فرحة الغري في تعيين قبر أمير المؤمنين عليّ بن أبي طالب عليه السلام في النجف توسط عبدالكريم بن احمد ابن طاووس جمع آوری گردیده است و علامه مجلسى این کتاب را به چاپ رسانده اند.

در این مجال احادیثی از این کتاب و کتب دیگر در باب مکان مضجع مطهر حضرت امیرالمومنین (علیه السّلام)، اهمیت تاریخی این مکان مقدس، مخفی ماندن مضجع  شریف به دستور حضرت امیرالمومنین (علیه السّلام) از بیم تعرض و تعدی، خبر دادن حضرات معصومین (علیهم السّلام) از مکان مضجع شریف حضرت امیرالمومنین (علیه السّلام)به شیعیان، آشکار نمودن محل مضجع شریف نقل می نماییم.

 

اهمیت مکان مضجع شریف طبق احادیث رسیده

در باب اهمیت مکان مضجع شریف حضرت امیرالمومنین (علیه السّلام) اخبار و احادیثی که از حضرات معصومین (علیهم السّلام) به ما رسیده است این بس که ذکر شود این مکان ابتدای طور سینا و مکان فرود آمدن کشتی نوح پس از طوفان است.

بر طبق روایت رسیده حضرت امام باقر (علیه السّلام)، حضرت امیرالمومنین (علیه السّلام) در وصیت خویش مکان مضجع شریف خود را در ابتدای طور سینا معرفی نمودند:

«وَ بِهَذَا الْإِسْنَادِ أَخْبَرَنِي الْفَقِيهُ نَجِيبُ الدِّينِ يَحْيَى بْنُ سَعِيدٍ أَحْسَنَ اللَّهُ إِلَيْهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ زُهْرَةَ الْحُسَيْنِيِّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ الْحُسَيْنِيِّ عَنْ سَعِيدِ بْنِ هِبَةِ اللَّهِ الْقُطْبِ الرَّاوَنْدِيِّ عَنْ ذِي الْفَقَارِ بْنِ مَعْبَدٍ عَنِ الْمُفِيدِ مُحَمَّدِ بْنِ النُّعْمَانِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ قَالَ أَخْبَرَنَا أَبُو عَلِيٍّ مُحَمَّدُ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ زَكَرِيَّا الْمَعْرُوفُ بِابْنِ أَبِي دِينَارٍ قَالَ حَدَّثَنَا أَبِي قَالَ حَدَّثَنَا الْحَسَنُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ فَضَّالٍ قَالَ حَدَّثَنَا عَمْرُو بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ خَلَفِ بْنِ حَمَّادٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ حَسَّانَ عَنِ الثُّمَالِيِّ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ (ع) فِي حَدِيثٍ حَدَّثَ بِهِ أَنَّهُ كَانَ فِي وَصِيَّةِ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ (ع) أَنْ أَخْرِجُونِي إِلَى الظَّهْرِ فَإِذَا تَصَوَّبَتْ أَقْدَامُكُمْ فَاسْتَقْبَلَتْكُمْ رِيحٌ فَادْفِنُونِي وَ هُوَ أَوَّلُ طُورِ سِينَا فَفَعَلُوا ذَلِك.» (2)

حضرت امام باقر (علیه السّلام) فرمودند: در وصیت حضرت امیرالمؤمنین (علیه السّلام) این گونه آمده بود: مرا بیرون از شهر ببرید و اگر پاهایتان در زمین فرو رفت [چسبید] و بادي بر شما وزید مرا به خاک بسپارید که آنجا اول طور سینا است. ایشان نیز همان گونه که امام (علیه السّلام) فرموده بودند عمل کردند.(3)

 

در حدیثی از حضرت امام جعفر صادق (علیه السّلام) ضمن بیان ثواب زیارت حضرت امیرالمومنین(علیه السّلام) از اهمیت نجف اشرف و مورد الطاف خداوند قرار گرفتن پیامبران اولوالعزم در این منطقه خبر داده شده است:

«وَ أَخْبَرَنِي وَالِدِي وَ عَمِّي رَضِيُّ الدِّينِ عَلِيُّ بْنُ طَاوُسٍ رَحِمَهُمَا اللَّهُ عَنِ الْفَقِيهِ مُحَمَّدِ بْنِ نَمَا عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِدْرِيسَ عَنْ عَرَبِيِّ بْنِ مُسَافِرٍ عَنْ إِلْيَاسَ بْنِ هِشَامٍ الْحَائِرِيِّ عَنْ أَبِي عَلِيٍّ عَنْ وَالِدِهِ أَبِي جَعْفَرٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ النُّعْمَانِ عَنْ أَبِي الْقَاسِمِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ‏ بْنِ جَعْفَرٍ الْحِمْيَرِيِّ عَنْ أَبِيهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَيْنِ بْنِ أَبِي الْخَطَّابِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ عَنِ الْمُفَضَّلِ بْنِ عُمَرَ الْجُعْفِيِّ قَالَ‏ دَخَلْتُ عَلَى أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع) فَقُلْتُ لَهُ إِنِّي أَشْتَاقُ إِلَى الْغَرِيِّ فَقَالَ فَمَا شَوْقُكَ إِلَيْهِ فَقُلْتُ لَهُ إِنِّي أُحِبُّ أَنْ أَزُورَ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ (ع) فَقَالَ هَلْ تَعْرِفُ فَضْلَ زِيَارَتِهِ فَقُلْتُ لَا يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ إِلَّا أَنْ تُعَرِّفَنِي ذَلِكَ قَالَ فَإِذَا أَرَدْتَ أَنْ تَزُورَ قَبْرَ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ (ع) فَاعْلَمْ أَنَّكَ زَائِرٌ عِظَامَ آدَمَ وَ بَدَنَ نُوحٍ وَ جَسَدَ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ فَقُلْتُ إِنَّ آدَمَ هَبَطَ بِسَرَانْدِيبَ فِي مَطْلَعِ الشَّمْسِ وَ زَعَمُوا أَنَّ عِظَامَهُ فِي بَيْتِ اللَّهِ الْحَرَامِ فَكَيْفَ صَارَتْ عِظَامُهُ بِالْكُوفَةِ قَالَ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَوْحَى إِلَى نُوحٍ وَ هُوَ فِي السَّفِينَةِ أَنْ يَطُوفَ بِالْبَيْتِ أُسْبُوعاً فَطَافَ بِالْبَيْتِ كَمَا أَوْحَى إِلَيْهِ ثُمَّ نَزَلَ فِي الْمَاءِ إِلَى رُكْبَتَيْهِ فَاسْتَخْرَجَ تَابُوتاً فِيهِ عِظَامُ آدَمَ (ع) فَحَمَلَهُ فِي جَوْفِ السَّفِينَةِ ثُمَّ طَافَ مَا شَاءَ اللَّهُ أَنْ يَطُوفَ ثُمَّ وَرَدَ إِلَى بَابِ الْكُوفَةِ فِي وَسَطِ مَسْجِدِهَا فَفِيهَا قَالَ اللَّهُ تَعَالَى لِلْأَرْضِ ابْلَعِي مَاءَكِ فَبَلَعَتْ مَاءَهَا مِنْ مَسْجِدِ الْكُوفَةِ كَمَا بَدَأَ الْمَاءُ مِنْهُ وَ تَفَرَّقَ الْجَمْعُ الَّذِينَ كَانُوا مَعَ نُوحٍ فِي السَّفِينَةِ فَأَخَذَ نُوحٌ (ع) التَّابُوتَ فَدَفَنَهُ فِي الْغَرِيِّ وَ هُوَ قِطْعَةٌ مِنَ الْجَبَلِ الَّذِي كَلَّمَ اللَّهُ عَلَيْهِ مُوسَى تَكْلِيماً وَ قَدَّسَ عَلَيْهِ عِيسَى تَقْدِيساً وَ اتَّخَذَ عَلَيْهِ إِبْرَاهِيمَ خَلِيلًا وَ اتَّخَذَ مُحَمَّداً عَلَيْهِ حَبِيباً وَ جَعَلَهُ لِلنَّبِيِّينَ مَسْكَناً وَ اللَّهِ مَا سَكَنَ فِيهِ بَعْدَ أَبَوَيْهِ الطَّيِّبَيْنِ آدَمَ وَ نُوحٍ أَكْرَمُ مِنْ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ عَلِيٍّ (ع) وَ إِذَا زُرْتَ جَانِبَ النَّجَفِ فَزُرْ عِظَامَ آدَمَ وَ بَدَنَ نُوحٍ وَ جِسْمَ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ ع فَإِنَّكَ زَائِرٌ الْأَنْبِيَاءَ الْأَوَّلِينَ وَ مُحَمَّداً خَاتَمَ النَّبِيِّينَ وَ عَلِيّاً سَيِّدَ الْوَصِيِّينَ فَإِنَّ زَائِرَهُ تُفْتَحُ لَهُ أَبْوَابُ السَّمَاءِ عِنْدَ دَعْوَتِهِ فَلَا تَكُنْ عَنِ الْخَيْرِ نَوَّاما.» (4)

«و كالصّحيح از مفضّل بن عمر منقول است كه داخل شدم بر حضرت امام جعفر صادق (علیه السّلام) و عرض نمودم كه اشتياق نجف اشرف دارم. فرمودند كه از چه جهت؟ عرض نمودم كه مى‏خواهم حضرت امير المؤمنين (علیه السّلام) را زيارت كنم؟ فرمودند كه ثواب زيارت آن حضرت را مى‏دانى؟ گفتم: نه يا ابن رسول اللَّه، مگر آنكه شما بفرمائيد. فرمودند كه هر گاه زيارت كنى آن حضرت را بدان كه استخوانهاى حضرت آدم و بدن حضرت نوح و جسم مقدّس حضرت امير المؤمنين (صلوات اللَّه عليهم) را زيارت مى‏كنى. عرض نمودم كه يا ابن رسول اللَّه، مشهور است كه حضرت آدم در سرانديب فوت شد و مى ‏گويند كه استخوانش در بيت اللَّه الحرام است پس چگونه استخوان آن حضرت به كوفه آمد؟

فرمودند: حق سبحانه و تعالى وحى فرستاد به حضرت نوح در وقتى كه در كشتى بود كه هفت دور طواف خانه بكن. طواف خانه كرد چنان كه حق سبحانه و تعالى فرموده بود و از كشتى به زير آمد و داخل آب شد و آب تا زانوهاى آن حضرت بود. پس از آب تابوتى بيرون آورد و در كشتى گذاشت و كشتى در ميان دريا مى ‏گشت يا طواف خانه مى‏ كرد آن مقدار كه حق سبحانه و تعالى خواست. پس كشتى رسيد تا دروازه كوفه و داخل مسجد كوفه شد. آنگاه حق سبحانه و تعالى به زمين خطاب كرد كه آب خود را فرو بر.

پس آب دريا در مسجد كوفه فرو رفت همچنان كه ابتدا از آنجا بيرون آمده بود و جمعى كه با نوح بودند در كشتى، در اطراف عالم متفرّق شدند و حضرت نوح تابوت حضرت آدم را از كشتى بيرون آورد و در نجف دفن كرد و اين نجف قطعه ‏اي است از كوهى كه حق- سبحانه و تعالى- در آن كوه با حضرت موسى سخن گفت و حضرت عيسى را در اين كوه مقدّس و مطهّر گردانيدند و حضرت ابراهيم (علیه السّلام) را در اين كوه خليل خود گردانيد و حضرت محمّد را (صلّى اللَّه عليه و آله) در شب معراج بر اين كوه خلعت محبت خويش پوشانيد و آن را محلّ سكناى پيغمبران گردانيد و قسم به خدا كه بعد از دو پدرش، آدم و نوح، كسى از پيغمبران سكنى نكرد كه گرامى‏تر از حضرت امير المؤمنين (علیه السّلام) باشد.

پس چون زيارت كنى جانب نجف را پس زيارت كن استخوانهاى حضرت آدم و بدن حضرت نوح و جسم حضرت امير المؤمنين (صلوات اللَّه عليهم) را كه زيارت‏ كرده باشی پدران پيشينيان را كه آدم و نوح باشند و زيارت كرده باشی حضرت سيّد المرسلين (صلّى اللَّه عليه و آله) را - چون امير المؤمنين (علیه السّلام) نفس پيغمبر است و زيارت او زيارت آن حضرت است- و زيارت كرده باشی حضرت امير المؤمنين (علیه السّلام) را كه بهترين اوصياء پيغمبران است و به درستى كه دعاهاى زايران آن حضرت مستجاب است و در وقت زيارت آن حضرت درهاى آسمان گشوده مى‏شود پس بخواب مرو و غافل مشو از امثال اين فضيلتهاى عظيم و كرامتهاى نامتناهى.» (5)

 

در باب قدمت نجف و ارزش این منطقه نقل شده است که حضرت امیرالمومنین(علیه السّلام) منطقه ای را بین خورنق (عمارتى است مشهور بنا كرده‏ نعمان بن منذر پادشاه عرب) و حيره (كربلاى معلّى است) و كوفه بود خریداری کردند که همان نجف اشرف بود و در ملک خویش به خاک سپرده شدند:

«رَوَى أَبُو عَبْدِ اللَّهِ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ عَبْدِ الرَّحْمَنِ الْعَلَوِيُّ الْحُسَيْنِيُّ فِي كِتَابِ فَضْلِ الْكُوفَةِ بِإِسْنَادٍ رَفَعَهُ إِلَى عُقْبَةَ بْنِ عَلْقَمَةَ أَبِي الْجَنُوبِ قَالَ‏ اشْتَرَى أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ عَلِيٌّ (ع) مَا بَيْنَ الْخَوَرْنَقِ إِلَى الْحِيرَةِ إِلَى الْكُوفَةِ مِنَ الدَّهَاقِينِ بِأَرْبَعِينَ أَلْفَ دِرْهَمٍ وَ أَشْهَدَ عَلَى شِرَائِهِ قَالَ فَقِيلَ لَهُ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ تَشْتَرِي هَذَا بِهَذَا الْمَالِ وَ لَيْسَ تَنْبُتُ قَطُّ فَقَالَ سَمِعْتُ مِنْ رَسُولِ اللَّهِ (ص) يَقُولُ كُوفَانُ يُرَدُّ أَوَّلُهَا عَلَى آخِرِهَا يُحْشَرُ مِنْ ظَهْرِهَا سَبْعُونَ أَلْفاً يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ بِغَيْرِ حِسَابٍ وَ اشْتَهَيْتُ أَنْ يُحْشَرُوا فِي مِلْكِي‏.»

«أقول هذا الحديث فيه إيناس بما نحن بصدده و ذلك أن‏ ذكره ظهر الكوفة إشارة إلى ما خرج عن الخندق و هي عمارة آهلة إلى اليوم و إنما اشترى أمير المؤمنين (ع) ما خرج عن العمارة إلى حيث ذكروا و الكوفة مُصِّرَتْ سنة سبع عشرة من الهجرة و نزلها سعد في مُحَرَّمِهَا و أمير المؤمنين دخلها سنة ست و ثلاثين فدل على أنه اشترى ما خرج عن الكوفة المُمَصَّرة فدفنه بملكه أولى و هو إشارة إلى دفن الناس عنده و كيف يدفن بالجامع و لا يجوز أو بالقصر و هو عمارة الملوك و لم يكن داخلا في الشراء لأنه معمور من قبل‏.»(6)

«روايت كرده است ابو عبد اللَّه محمّد بن على بن الحسن علوى حسينى در كتاب فضل كوفه به اسنادى كه به عقبة بن علقمه رسانده است كه او گفت كه حضرت امير المؤمنين (علیه السّلام) دهاتى را خريدند كه ما بين خورنق (عمارتى است مشهور بنا كرده‏ نعمان بن منذر پادشاه عرب) و حيره (كربلاى معلّى است) و كوفه بود و در حديث ديگر: ما بين نجف اشرف و حيره و كوفه، به چهل هزار درهم و جمعى را بر خريدن گواه گرفتند. پس به آن حضرت عرض كردند كه يا امير المؤمنين، اين زمين را به اين مال بسيار مى‏ خريد و هيچ حاصلى از اينجا به عمل نمى ‏آيد.

حضرت فرمودند كه شنيدم از رسول خدا (صلّى اللَّه عليه و آله) كه فرمودند در كوفه فتنه‏ هاى بسيار خواهد شد و از صحراى پشت آن هفتاد هزار نفر محشور خواهند شد كه بى‏حساب به بهشت روند و من خواستم كه اين جماعت از ملك من محشور شوند.

مصنّف مى‏ گويد كه مراد از پشت كوفه، بيرون خندق است زيرا كه عمارت كوفه تا اينجا كشيده است و حضرت بيرون عمارت را خريدند و شهر كوفه در سال هفتم هجری بنا شد و ابتداء سعد بن ابى وقّاص در آنجا نزول كرد و حضرت امير المؤمنين (علیه السّلام) در سال سى و ششم هجری وارد كوفه شدند. پس معلوم شد كه آن حضرت بيرون شهر كوفه را خريدند و دفن آن حضرت در ملك خود اولى است.

و اين حديث به دفن مردمان نزد آن حضرت اشاره دارد. پس مى‏بايد كه حضرت در مسجد و قصر الاماره مدفون نباشد زيرا كه دفن مردمان در مسجد معقول نيست و قصر الاماره عمارت پادشاهان بود و ملك كسى نبود كه آن حضرت خريدارى نمايد.» (7)

 

مخفی ماندن مضجع حضرت امیرالمومنین(علیه السّلام)به سفارش ایشان

طبق روایات رسیده از ائمه معصومین (علیهم السّلام) حضرت امیرالمومنین (علیه السّلام) خود به حضرت امام حسن (علیه السّلام) وصیت نمودند تا محل به خاکسپاری ایشان مخفی بماند و این مطلب خبر از مظلومیت بی حدّ آن حضرت (علیه السّلام) و بیم جسارت به مضجع مطهر ایشان دارد:

در حدیثی از که حضرت امام صادق (علیه السّلام) نقل شده است حضرت امیرالمومنین(علیه السّلام) دستور حفر چهار قبر در چهار مکان برای پی نبردن به مکان اصلی مضجع مطهر را به حضرت امام حسن (علیه السّلام) داده بودند.

«فرحة الغري ذَكَرَ الْفَقِيهُ مُحَمَّدُ بْنُ مَعَدٍّ الْمُوسَوِيُّ قَالَ رَأَيْتُ فِي بَعْضِ الْكُتُبِ الْحَدِيثِيَّةِ الْقَدِيمَةِ مَا صُورَتُهُ حَدَّثَنَا أَبُو جَعْفَرٍ مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ الْعَزِيزِ بْنِ عَامِرِ بْنِ الدَّهَّانِ‏ قَالَ حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ الْأَنْبَارِيُّ قَالَ حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ عِيسَى ابْنُ أَخِي الْحَسَنِ بْنِ يَحْيَى قَالَ حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ الْجَعْفَرِيُّ قَالَ وَجَدْتُ فِي كِتَابِ أَبِي وَ حَدَّثَتْنِي أُمِّي عَنْ أُمِّهَا أَنَّ جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ حَدَّثَهَا أَنَّ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ (ع) أَمَرَ ابْنَهُ الْحَسَنَ (ع) أَنْ يَحْفِرَ لَهُ أَرْبَعَ‏ قُبُورٍ فِي أَرْبَعِ مَوَاضِعَ فِي الْمَسْجِدِ وَ فِي الرَّحْبَةِ وَ فِي الْغَرِيِّ وَ فِي دَارِ جَعْدَةَ بْنِ هُبَيْرَةَ- وَ إِنَّمَا أَرَادَ بِهَذَا أَنْ لَا يَعْلَمَ أَحَدٌ مِنْ أَعْدَائِهِ مَوْضِعَ قَبْرِهِ‏.» (8)

«حضرت امام صادق (علیه السّلام) فرمودند: حضرت امیرالمؤمنین (علیه السّلام) به فرزندش حضرت امام حسن (علیه السّلام) دستور دادند تا چهار قبر در چهار مکان مختلف حفر کند یعنی در مسجد و در رحبه و در نجف و خانه جَعْدَه بن هُبَیْرَه. ایشان می خواستند تا کسی از دشمنانش از محل مقبره ایشان مطلع نشود.»

 

خبر دادن حضرات معصومین (علیهم السّلام) از مکان مضجع شریف حضرت امیرالمومنین (علیه السّلام) به شیعیان

مدتها مضجع شریف حضرت امیرالمومنین(علیه السّلام) بر مردم پوشیده بود. شبانه پیکر مولی الموحدین (علیه السّلام) به خاک سپرده شدزیرا بیم هتک حرمت مضجع مطهر توسط دشمنان حضرت می رفت.

شیعیان اندکی از محل به خاکسپاری و مضجع مطهر حضرت امیرالمومنین(علیه السّلام) مطلع بودند و طبق احادیث ائمه معصومین (علیهم السّلام) نیز تا قبل از مکشوف شدن مضجع مطهر ائمه (علیهم السّلام) نشان این مکان مقدس را به شیعیان راستین خویش می دادند که جویای مکان اصلی به خاکسپاری حضرت بودند.

در این مجال به ذکر چند حدیث در این باره بسنده می نماییم:

«فرحة الغري بِهَذَا الْإِسْنَادِ عَنْ سَعْدٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي نَجْرَانَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ أَبِي حَمْزَةَ عَنْ عَبْدِ الرَّحِيمِ الْقَصِيرِ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَرٍ (ع) عَنْ قَبْرِ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ(ع) فَقَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ مَدْفُونٌ فِي قَبْرِ نُوحٍ قَالَ قُلْتُ وَ مَنْ نُوحٌ قَالَ نُوحٌ النَّبِيُّ (ع) قُلْتُ كَيْفَ صَارَ هَكَذَا فَقَالَ إِنَّ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ صِدِّيقٌ هَيَّأَ اللَّهُ لَهُ مَضْجَعَهُ فِي مَضْجَعِ صِدِّيقٍ يَا عَبْدَ الرَّحِيمِ إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ (ص) أَخْبَرَنَا بِمَوْتِهِ وَ بِمَوْضِعٍ دُفِنَ فِيهِ فَأَنْزَلَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَ حَنُوطاً مِنْ عِنْدِهِ مَعَ حَنُوطِ أَخِيهِ رَسُولِ اللَّهِ (ص) وَ أَخْبَرَهُ أَنَّ الْمَلَائِكَةَ تَنْشُرُ لَهُ قَبْرَهُ‏ فَلَمَّا قُبِضَ (ع) كَانَ فِيمَا أَوْصَى بِهِ ابْنَيْهِ الْحَسَنَ وَ الْحُسَيْنَ (ع) إِذْ قَالَ لَهُمَا إِذَا مِتُّ فَغَسِّلَانِي وَ حَنِّطَانِي وَ احْمِلَانِي بِاللَّيْلَةِ سِرّاً وَ احْمِلَا يَا ابْنَيَّ مُؤَخَّرَ السَّرِيرِ وَ اتَّبِعَا مُقَدَّمَهُ‏ فَإِذَا وُضِعَ فَضَعَا وَ ادْفِنَانِي فِي الْقَبْرِ الَّذِي يُوضَعُ السَّرِيرُ عَلَيْهِ وَ ادْفِنَانِي مَعَ مَنْ يُعِينُكُمَا عَلَى دَفْنِي فِي اللَّيْلِ وَ سَوِّيَا. » (9)

«در فرحه الغری به این اسناد از سعد از احمد بن حسین بن سعید از پدرش از ابی نجران از علی بن ابی حمزه از عبدالرّحيم قصير كه گفت: از حضرت امام محمّد باقر (علیه السّلام) از مضجع مقدّس حضرت امير المؤمنين (علیه السّلام) سؤال كردم. فرمودند كه آن حضرت در قبر نوح به خاک سپرده شدند. پرسيدم كه كدام نوح؟ فرمودند: نوح پيغمبر (علیه السّلام). پرسيدم كه چرا چنين كردند؟ فرمودند كه آن حضرت معصوم و راست گفتار و درست كردار خدا بود، حق- سبحانه و تعالى- آرامگاه او را در آرامگاه شبيه او مقدّر ساخت. اى عبد الرّحيم، به درستى كه رسول خدا (صلی الله علیه و آله) از زمان شهادت و مضجع حضرت امیرالمومنین(علیه السّلام)  خبر دادند پس حق- سبحانه و تعالى- حنوط از نزد خود از جهت او و برادرش رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرستاد و خبر داد كه ملائكه قبر آن حضرت را خواهند كند و چون آن حضرت رحلت فرمود از جمله وصيّتهایى كه به حسنين(صلوات اللَّه عليهما) فرمود اين بود كه چون من به شهادت رسم مرا غسل دهيد و حنوط كنيد و در شب مرا مخفى به خاک سپارید و عقب تخت را برداريد و به هر طرف كه پيش تخت برود متابعت نمائيد و چون پيش تخت بر زمين گذاشته شود بر زمين گذاريد و مرا دفن كنيد در قبرى كه تخت بر بالاى آن گذاشته مى‏شود و دفن كنيد مرا با آن جمعى از انبيا و ملائكه كه اعانت شما خواهند نمود بر دفن من و در شب مرا دفن كنيد و قبر مرا هموار كنيد و علامتى مگذاريد.»(10)

در حدیث ذیل حضرت امام باقر (علیه السّلام) از مکان مطهر مضجع شریف حضرت امیرالمومنین(علیه السّلام) به جابر بن يزيد جعفى خبر داده اند.

«جَابِرُ بْنُ يَزِيدَ الْجُعْفِيُّ قَالَ‏ سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَرٍ الْبَاقِرَ (ع) أَيْنَ دُفِنَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ (ص) قَالَ دُفِنَ بِنَاحِيَةِ الْغَرِيَّيْنِ قَبْلَ طُلُوعِ الْفَجْرِ وَ دَخَلَ قَبْرَهُ الْحَسَنُ وَ الْحُسَيْنُ (ع) وَ مُحَمَّدٌ بَنُوهُ وَ عَبْدُ اللَّهِ بْنُ جَعْفَرٍ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُم‏.» (11)

«جابر بن يزيد جعفى گويد: از حضرت امام محمد باقر (عليه السّلام) پرسيدم حضرت امير المؤمنين (عليه السّلام) را در كجا دفن كردند؟ امام (عليه السّلام) فرمودند: حضرت على بن ابى طالب (علیه السّلام) را در ناحيه غريين قبل از طلوع فجر به خاك سپردند و در هنگام دفن حسنين و ساير فرزندان آن حضرت و هم چنين عبد اللَّه بن جعفر حضور داشتند و پیکر مبارك حضرت امير المؤمنين (عليه السّلام) توسط فرزندانش به خاك سپرده شد. »(12)

 

در حدیث ذیل حضرت امام صادق (علیه السّلام) از مکان مطهر مضجع شریف حضرت امیرالمومنین(علیه السّلام) به صفوان جمال و دو نفر دیگر که از محل مضجع شریف حضرت سوال پرسیدند؛ خبر دادند:

«عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحَكَمِ عَنْ صَفْوَانَ الْجَمَّالِ قَالَ: كُنْتُ أَنَا وَ عَامِرٌ وَ عَبْدُ اللَّهِ بْنُ جُذَاعَةَ الْأَزْدِيُّ عِنْدَ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ فَقَالَ لَهُ عَامِرٌ جُعِلْتُ فِدَاكَ إِنَّ النَّاسَ يَزْعُمُونَ أَنَّ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ (ع) دُفِنَ بِالرَّحَبَةِ قَالَ لَا قَالَ فَأَيْنَ دُفِنَ قَالَ إِنَّهُ لَمَّا مَاتَ احْتَمَلَهُ الْحَسَنُ (ع) فَأَتَى بِهِ ظَهْرَ الْكُوفَةِ قَرِيباً مِنَ النَّجَفِ يَسْرَةً عَنِ الْغَرِيِّ يَمْنَةً عَنِ الْحِيرَةِ فَدَفَنَهُ بَيْنَ رَكَوَاتٍ بِيضٍ قَالَ فَلَمَّا كَانَ بَعْدُ ذَهَبْتُ إِلَى الْمَوْضِعِ فَتَوَهَّمْتُ مَوْضِعاً مِنْهُ ثُمَّ أَتَيْتُهُ فَأَخْبَرْتُهُ فَقَالَ لِي أَصَبْتَ رَحِمَكَ اللَّهُ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ. » (13)

«صفوان جمال گويد: من و عامر و عبد اللَّه بن جذاعة ازدى خدمت حضرت امام صادق (علیه السّلام) بوديم‏ عامر به حضرت عرض كردند: قربانت گردم، مردم گمان مي كنند حضرت امير المؤمنين (علیه السّلام) در رحبه (ميدان كوفه يا جلو خان مسجدش) دفن شده است. فرمودند: چنين نيست. عرض كردند: پس كجا دفن شد؟ فرمودند: چون به شهادت رسیدند حضرت امام حسن (علیه السّلام) پیکر مطهر ایشان را پشت كوفه نزديك تپه بلند، دست چپ غرى و دست راست حيره آوردند و در ميان تپه‏هاى كوچكى كه ريگ سفيد داشت به خاك سپردند.

راوى گويد: سپس من به آنجا رفتم و محلى را فكر كردم كه قبر آن حضرت است، آنگاه خدمت امام آمدم و به ایشان گزارش دادم، به من فرمودند: درست فهميدى خدايت رحمت كند تا سه بار. »(14)

 

در حدیث ذیل ابن بکیر مکان مطهر مضجع شریف حضرت امیرالمومنین(علیه السّلام) به نقل از صفوان جمال را در نزد حضرت امام موسی کاظم (علیه السّلام) نقل می کند و حضرت تایید می نمایند که مضجع مطهر حضرت امیرالمومنین (علیه السّلام) همان مکانی است که صفوان خبر داده است و این دو حدیث نشان دارد از سینه به سینه منتقل شدن مکان مضجع شریف حضرت توسط شیعیان و محبین اهل بیت (علیهم السّلام) که در آن زمان مخفی بوده است و البته وقایع و فضایل دیگر ائمه معصومین (علیهم السّلام) نیز بدین صورت نسل به نسل منتقل شده است.

«رَوَى جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ قُولَوَيْهِ رَحِمَهُ اللَّهُ قَالَ حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ عَلِيِّ بْنِ يَعْقُوبَ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ فَضَّالٍ عَنْ أَبِيهِ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ الْجَهْمِ بْنِ بُكَيْرٍ قَالَ‏ ذَكَرْتُ لِأَبِي الْحَسَنِ (ع)  عِيسَى بْنَ مُوسَى وَ تَعَرُّضَهُ لِمَنْ يَأْتِي قَبْرَ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ (ع) وَ أَنَّهُ كَانَ يَنْزِلُ مَوْضِعاً يُقَالُ لَهُ الثُّوَيَّةُ يَتَنَزَّهُ إِلَيْهِ وَ كَانَ قَبْرُ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ (ع) فَوْقَ ذَلِكَ قَلِيلًا وَ هُوَ الْمَوْضِعُ الَّذِي يَرْوِي صَفْوَانُ الْجَمَّالُ أَنَّ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (ع) وَصَفَ لَهُ قَالَ لَهُ فِيمَا ذَكَرَ إِذَا انْتَهَيْتَ إِلَى الْغَرِيِّ ظَهْرِ الْكُوفَةِ فَاجْعَلْهُ خَلْفَ ظَهْرِكَ وَ تَوَجَّهْ نَحْوَ النَّجَفِ وَ تَيَامَنْ قَلِيلًا فَإِذَا انْتَهَيْتَ إِلَى الذَّكَوَاتِ الْبِيضِ وَ الثَّنِيَّةُ أَمَامَهُ فَذَلِكَ قَبْرُ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ (ع) وَ أَنَا آتِيهِ كَثِيراً وَ مِنْ أَصْحَابِنَا مَنْ لَا يَرْوِي ذَلِكَ يَقُولُ هُوَ فِي الْمَسْجِدِ وَ بَعْضُهُمْ يَقُولُ هُوَ فِي الْقَصْرِ فَأَرُدُّ عَلَيْهِمْ‏ أَنَّ اللَّهَ لَمْ يَكُنْ لِيَجْعَلَ قَبْرَ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ (ع) فِي الْقَصْرِ فِي مَنَازِلِ الظَّالِمِينَ وَ لَمْ يَكُنْ يُدْفَنُ فِي الْمَسْجِدِ وَ هُمْ يُرِيدُونَ سَتْرَهُ فَأَيُّنَا أَصْوَبُ قَالَ أَنْتَ أَصْوَبُ مِنْهُمْ أَخَذْتَ بِقَوْلِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ (ع) قَالَ ثُمَّ قَالَ لِي يَا أَبَا مُحَمَّدٍ مَا أَدْرِي أَحَداً مِنْ أَصْحَابِنَا يَقُولُ بِقَوْلِكَ وَ يَذْهَبُ مَذْهَبَكَ فَقُلْتُ لَهُ جُعِلْتُ فِدَاكَ أَ مَا ذَلِكَ شَيْ‏ءٌ مِنَ اللَّهِ قَالَ أَجَلْ إِنَّ اللَّهَ يُوَفِّقُ مَنْ يَشَاءُ وَ يُؤْمِنُ عَلَيْهِ فِعْلَ [فَقُلْ‏] ذَلِكَ بِتَوْفِيقِ اللَّهِ فَاحْمَدْهُ عَلَيْهِ.»(15)

«منقول است از ابن بكير كه من عرض كردم به خدمت حضرت امام موسى كاظم (علیه السّلام) كه‏ عيسى بن موسى مردم را از زيارت حضرت امير المؤمنين (علیه السّلام) منع مى ‏نمايد و در ثويه حوالى قبر آن حضرت، به قصد سير فرود مى ‏آيد كه باخبر باشد كه كى به زيارت آن حضرت مى ‏رود و عرض كردم كه از صفوان به ما رسيده است كه حضرت امام جعفر صادق (علیه السّلام) به او نشان مضجع مطهر آن حضرت را در آن موضع داده است در ميان تلهاى سفيد و من آنجا بسيار مى ‏روم به زيارت آن حضرت و بعضى از اصحاب ما اين اعتقاد ندارند و مى‏ گويند كه آن حضرت در مسجد كوفه مدفون است و بعضى مى ‏گويند كه در قصر اماره مدفون است و من ردّ قول ايشان مى‏ كنم و مى‏ گويم كه محال است كه خداوند عالميان قبر آن حضرت را در قصر الاماره كه منزل كافران و ظالمان است قرار دهد و مى ‏خواستند قبر آن حضرت مخفى باشد، چگونه در مسجد كوفه دفن كنند؟ يا ابن رسول اللَّه، ما كداميك درست مى ‏گویيم؟ حضرت فرمودند كه تو درست مى ‏گویى كه به قول حضرت امام جعفر صادق (علیه السّلام) عمل كرده ‏اى. بعد از آن فرمود ای ابا محمد كه من كم كسى از اصحاب را مى ‏بينم كه به نحوى كه تو قايلى قايل باشد. گفتم: فداى تو گردم اين از جانب خداست و از فضل اوست. فرمودند كه بلى خداوند عالميان توفيق مى ‏دهد هر كه را مى‏ خواهد پس شكر كن خداوند عالميان را بر اين توفيق.»(16)

 

در نقل ذیل ذکر شده است که حضرت امام موسى كاظم (علیه السّلام) در جواب عریضه ایوب بن نوح محل مضجع حضرت امیرالمومنین(علیه السّلام) را به او خبر دادند:

«قَرَأْتُ بِخَطِّ السَّيِّدِ الشَّرِيفِ أَبِي يَعْلَى الْجَعْفَرِيِّ صِهْرِ الشَّيْخِ الْمُفِيدِ فِي كِتَابِهِ مَا صُورَتُهُ وَ رَوَى أَصْحَابُنَا عَنْ أَيُّوبَ بْنِ نُوحٍ قَالَ‏ كَتَبْتُ إِلَى أَبِي الْحَسَنِ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ (ع) أَنَّ أَصْحَابَنَا قَدِ اخْتَلَفُوا فِي زِيَارَةِ قَبْرِ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ (ع) فَقَالَ بَعْضُهُمْ بِالرَّحَبَةِ وَ قَالَ بَعْضُهُمْ بِالرَّيِّ فَكَتَبَ زُرْهُ بِالْغَرِي‏.»(17)

«منقول است از ايّوب بن نوح كه عريضه ‏اى به خدمت حضرت امام موسى كاظم (علیه السّلام) نوشتم كه اصحاب ما در موضع قبر آن حضرت اختلاف دارند. بعضى مى‏گويند كه در رحبه كوفه است و بعضى مى‏گويند كه در غرى است. حضرت امام كاظم (علیه السّلام) نوشتند كه در غرى آن حضرت را زيارت بكن.»(19)

 

در دو حدیث ذیل حضرت امام باقر (علیه السّلام) نشانی مضجع حضرت امیرالمومنین(علیه السّلام) را به افرادی که جویای مضجع شریف حضرت امیرالمومنین(علیه السّلام) بودند در کنار حضرت نوح (علیه السّلام) بیان نموده اند:

«فرحة الغري وَالِدِي عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ نَمَا عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِدْرِيسَ عَنْ عَرَبِيِّ بْنِ مُسَافِرٍ عَنْ إِلْيَاسَ بْنِ هِشَامٍ عَنْ أَبِي عَلِيٍّ عَنِ الطُّوسِيِّ عَنِ الْمُفِيدِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ دَاوُدَ عَنِ ابْنِ الْوَلِيدِ عَنْ سَعْدٍ عَنِ الْبَرْقِيِّ عَنِ الْبَطَائِنِيِّ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَرٍ (ع) عَنْ قَبْرِ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ- فَإِنَّ النَّاسَ قَدِ اخْتَلَفُوا فِيهِ قَالَ إِنَّ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ دُفِنَ مَعَ أَبِيهِ نُوحٍ فِي قَبْرِهِ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ مَنْ تَوَلَّى دَفْنَهُ‏ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) مَعَ الْكِرَامِ الْكَاتِبِينَ بِالرَّوْحِ وَ الرَّيْحَانِ‏.»(20)

«أبوبصیر گفت: از حضرت امام باقر (علیه السّلام) درباره مضجع حضرت امیرالمؤمنین (علیه السّلام) پرسیدم که مردم درباره آن اختلاف کرده اند؛ فرمودند: حضرت امیرالمؤمنین (علیه السّلام) در مقبره جدش نوح دفن شده اند. گفتم: فدایتان شوم چه کسی متولی دفن ایشان شد؟ فرمودند: حضرت رسول خدا (صلی الله علیه و آله) با کرام الکاتبین با روح و ریحان.

 

«فرحة الغري بِهَذَا الْإِسْنَادِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مِيثَمٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ هِشَامٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سُلَيْمَانَ عَنْ دَاوُدَ بْنِ النُّعْمَانِ عَنْ عَبْدِ الرَّحِيمِ الْقَصِيرِ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَرٍ (ع)  عَنْ قَبْرِ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ (ع) فَإِنَّ النَّاسَ قَدِ اخْتَلَفُوا فِيهِ فَقَالَ إِنَّ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ (ع)  دُفِنَ مَعَ أَبِيهِ نُوحٍ (ع).»(21)

«و ايضا به اسناد معتبر از عبد الرّحيم منقول است كه گفت سؤال كردم از حضرت امام محمّد باقر (علیه السّلام) از قبر حضرت امير المؤمنين (علیه السّلام) و گفتم كه مردمان در موضع قبر آن حضرت اختلاف دارند. فرمود: به درستى كه آن حضرت با پدرش حضرت نوح (علیه السّلام) مدفون شدند.» (22)

 

زیارت ائمه (علیهم السّلام) از مضجع شریف دلیلی برای تعیین مکان اصلی مضجع حضرت امیرالمومنین(علیه السّلام)

احادیثی ذکر شده است که افرادی که شاهد زیارت ائمه معصومین (علیهم السّلام) از مضجع مبارک و مطهر حضرت امیرالمومنین (علیه السّلام) بوده اند؛ مکان مطهر را به دیگران نقل کرده اند تا مکان دقیق را برای محبان مخاطب خود مشخص نمایند:

«وَ ذَكَرَ الثَّقَفِيُّ فِي مَقْتَلِ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ مَا صُورَتُهُ حَدَّثَنَا مُحَمَّدٌ قَالَ حَدَّثَنِي الْحَسَنُ وَ قَدْ تَقَدَّمَ ذِكْرُهُ قَالَ حَدَّثَنَا إِبْرَاهِيمُ يَعْنِي الثَّقَفِيَّ الْمُصَنِّفَ قَالَ حَدَّثَنَا إِبْرَاهِيمُ بْنُ يَحْيَى الثَّوْرِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا صَفْوَانُ بْنُ مِهْرَانَ الْجَمَّالُ قَالَ‏ حَمَلْتُ جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ (ع) فَلَمَّا انْتَهَيْتُ إِلَى النَّجَفِ قَالَ يَا صَفْوَانُ تَيَاسَرْ حَتَّى تَجُوزَ الْحِيرَةَ فَتَأْتِيَ الْقَائِمَ قَالَ فَبَلَغْتُ الْمَوْضِعَ الَّذِي وَصَفَ لِي فَنَزَلَ فَتَوَضَّأَ ثُمَّ تَقَدَّمَ هُوَ وَ عَبْدُ اللَّهِ بْنُ الْحَسَنِ فَصَلَّيَا عِنْدَ قَبْرٍ فَلَمَّا قَضَيَا صَلَاتَهُمَا قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ أَيُّ مَوْضِعٍ هَذَا قَالَ هَذَا الْقَبْرُ الَّذِي يَأْتِيهِ النَّاسُ هُنَاك‏.»(23)

«و ثقفى در كتاب مقتل حضرت اميرالمؤمنين (علیه السّلام) روايت كرده است از صفوان بن مهران جمّال كه او گفت كه من حضرت امام جعفر صادق (علیه السّلام) را بر شتران خود سوار گردانيده به طرف نجف آوردم و چون به حيره رسيدند - و آن شهرى بوده است در حوالى كوفه- فرمودند كه يا صفوان، به دست چپ ميل كن تا از حيره بگذريم و به طرف قايم برو. گويا قايم عمارتى يا ميلى و علامتى بوده است در حوالى نجف.

پس رسيديم به موضعى كه نشان از مضجع حضرت اميرالمؤمنين (علیه السّلام) را در آنجا مى‏داد. حضرت به زير آمدند و وضو ساختند و پيش ايستادند و با عبد اللَّه بن الحسن نماز گزاردند. پس چون از نماز فارغ شدند، پرسيدم كه فداى تو شوم، اين چه موضع است؟ فرمودند كه اين قبر علىّ بن ابى طالب است (صلوات اللَّه عليه) و اين مضجعی است كه شيعيان به زيارتش مى‏آيند.» (24)

 

«حَدَّثَنِي أَبِي وَ مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ جَمِيعاً عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَتِّيلٍ عَنْ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ عُقْبَةَ عَنِ الْحَسَنِ الْخَزَّازِ الْوَشَّاءِ عَنْ أَبِي الْفَرَجِ عَنْ أَبَانِ بْنِ تَغْلِبَ قَالَ: كُنْتُ مَعَ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع) فَمَرَّ بِظَهْرِ الْكُوفَةِ فَنَزَلَ وَ صَلَّى رَكْعَتَيْنِ- ثُمَّ تَقَدَّمَ قَلِيلًا فَصَلَّى رَكْعَتَيْنِ ثُمَّ سَارَ قَلِيلًا فَنَزَلَ فَصَلَّى رَكْعَتَيْنِ ثُمَّ قَالَ هَذَا مَوْضِعُ قَبْرِ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ فَمَا الْمَوْضِعَيْنِ اللَّذَيْنِ صَلَّيْتَ فِيهِمَا قَالَ مَوْضِعُ رَأْسِ الْحُسَيْنِ (ع) وَ مَوْضِعُ مِنْبَرِ الْقَائِمِ (عج).»(25)

«پدرم و محمّد بن حسن جملگى از حسن بن متّيل و او از سهل بن زياد و او از ابراهيم بن عقبه و او از حسن خزّاز و شاء و او از ابو الفرج و او از ابان بن تغلب نقل كرده كه وى گفت: در معيّت حضرت ابى عبد اللَّه (عليه السّلام) بودم كه آن حضرت از پشت كوفه عبور فرمودند و سپس از مركب به زير آمدند و دو ركعت نماز خواندند و بعد اندكى جلو رفتند و دو ركعت ديگر خواندند سپس كمى حركت فرمودند و باز پياده شدند و دو ركعت نماز خواندند سپس فرمودند: اينجا مضجع حضرت امير المؤمنين (علیه السّلام) است. عرض كردم: فدايت شوم پس آن دو مكان كه در آن نماز خوانديد چه بود؟ حضرت فرمودند: يكى مكان سر مطهّر حضرت حسين (علیه السّلام) بود و ديگرى جاى منبر قائم (عجل الله تعالی فرجه الشریف) مى ‏باشد.»(26)

 

زیارت هر شب حضرت امام صادق (علیه السّلام) از مضجع حضرت امیرالمومنین (علیه السّلام) هنگامی که ایشان در حیره تشریف داشتند:

«حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ جَعْفَرٍ الرَّزَّازُ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَيْنِ بْنِ أَبِي الْخَطَّابِ الزَّيَّاتِ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ جَرِيرٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ: إِنِّي لَمَّا كُنْتُ بِالْحِيرَةِ عِنْدَ أَبِي الْعَبَّاسِ كُنْتُ آتِي قَبْرَ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ (ع) لَيْلًا وَ هُوَ بِنَاحِيَةِ النَّجَفِ إِلَى جَانِبِ الْغَرِيِّ النُّعْمَانِ فَأُصَلِّي عِنْدَهُ صَلَاةَ اللَّيْلِ وَ أنْصَرِفُ قَبْلَ الْفَجْرِ.»(27)

«محمّد بن جعفر رزّاز از محمّد بن حسين بن ابى خطاب زيات و او از حسن بن محبوب و او از اسحق بن جرير نقل كرده كه وى گفت حضرت امام صادق (علیه السّلام) فرمودند: هنگامى كه در حيره نزد ابى العباس بودم شبها به زيارت مضجع حضرت امير المؤمنين (علیه السّلام) مى‏رفتم، مضجع آن حضرت در ناحيه نجف به جانب غرى النّعمان مى‏باشد به هر صورت نزد قبر نماز شب را می خواندم و پيش از طلوع فجر از آنجا بر مى‏گشتم.»(28)

 

آشکار نمودن محل مضجع شریف

نه تنها مضجع شریف سید الأوصیاء، امام الاتقیاء، عمود الدّین، حبل الله المتین، سراج المنیر، وصی رسول الله، یعسوب الدین، وارث علم انبیاء، مولی الموحدین حضرت امیرالمومنین (علیه السّلام) در دوره اموی پنهان بود بلکه در دوره عباسی نیز تا دوره هارون الرشید این مضجع مطهر پنهان بود و پس از اطلاع یافتن هارون الرشید از مکان مضجع مطهر، حضرت امام صادق (علیه السّلام) مکان دقیق مضجع شریف را برای عموم مردم آشکار نمودند.

در کتاب الخرائج و الجرائح و بحار الأنوار در این باره آمده است:

«وَ مِنْ مُعْجِزَاتِهِ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِ أَنَّهُ قَالَ‏ رَأَيْتُ رَسُولَ اللَّهِ (ص) فِي مَنَامِي وَ هُوَ يَمْسَحُ الْغُبَارَ عَنْ وَجْهِي وَ هُوَ يَقُولُ يَا عَلِيُّ لَا عَلَيْكَ لَا عَلَيْكَ قَدْ قَضَيْتَ مَا عَلَيْكَ فَمَا مَكَثَ إِلَّا ثَلَاثاً حَتَّى ضُرِبَ وَ قَالَ رَأَيْتُ رَسُولَ اللَّهِ فِي مَنَامِي فَشَكَوْتُ إِلَيْهِ مَا لَقِيتُ مِنْ أُمَّتِهِ‏ مِنَ الْأَوَدِ وَ اللَّدَدِ وَ بَكَيْتُ فَقَالَ لَا تَبْكِ وَ الْتَفَتُّ فَإِذَا رَجُلَانِ مُصَفَّدَانِ‏ وَ إِذَا جَلَامِيدُ تُرْضَحُ‏ بِهَا رُءُوسُهُمَا ثُمَّ قَالَ لِلْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ (ع) إِذَا مِتُّ فَاحْمِلَانِي إِلَى الْغَرِيِ‏ مِنْ نَجَفِ الْكُوفَةِ وَ احْمِلَا آخِرَ سَرِيرِي فَالْمَلَائِكَةُ يَحْمِلُونَ أَوَّلَهُ وَ أَمَرَهُمَا أَنْ يَدْفِنَاهُ هُنَاكَ وَ يَعْفِيَا قَبْرَهُ لِمَا يَعْلَمُهُ مِنْ دَوْلَةِ بَنِي أُمَيَّةَ بَعْدَهُ وَ قَالَ سَتَرَيَانِ صَخْرَةً بَيْضَاءَ تَلْمَعُ نُوراً فَاحْتَفَرَا فَوَجَدَا سَاجَةً مَكْتُوباً عَلَيْهَا مِمَّا ادَّخَرَهَا نُوحٌ لِعَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ (ع) فَفَعَلَا مَا أَمَرَهُمَا بِهِ فَدَفَنَاهُ فِيهِ وَ عَفَيَا أَثَرَهُ‏ وَ لَمْ يَزَلْ قَبْرُهُ مَخْفِيّاً حَتَّى دَلَّ عَلَيْهِ جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ (ع) فِي أَيَّامِ الدَّوْلَةِ الْعَبَّاسِيَّةِ وَ قَدْ خَرَجَ هَارُونُ الرَّشِيدُ يَوْماً يَتَصَيَّدُ وَ أَرْسَلُوا الصُّقُورَ وَ الْكِلَابَ عَلَى الظِّبَاءِ بِجَانِبِ الْغَرِيَّيْنِ فَجَاوَلَتْهَا سَاعَةً ثُمَّ لَجَأَتِ الظِّبَاءُ إِلَى الْأَكَمَةِ فَرَجَعَ الْكِلَابُ وَ الصُّقُورُ عَنْهَا فَسَقَطَتْ فِي نَاحِيَةٍ ثُمَّ هَبَطَتِ الظِّبَاءُ مِنَ الْأَكَمَةِ فَهَبَطَتِ الصُّقُورُ وَ الْكِلَابُ تَرْجِعُ إِلَيْهَا فَتَرَاجَعَتِ الظِّبَاءُ إِلَى الْأَكَمَةِ فَانْصَرَفَتْ عَنْهَا الصُّقُورُ وَ الْكِلَابُ فَفَعَلُوا ذَلِكَ ثَلَاثاً.

فَتَعَجَّبَ هَارُونُ الرَّشِيدُ مِنْ ذَلِكَ وَ سَأَلَ شَيْخاً مِنْ بَنِي أَسَدٍ مَا هَذِهِ الْأَكَمَةُ فَقَالَ لِيَ الْأَمَانُ قَالَ نَعَمْ.

قَالَ فِيهَا قَبْرُ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ (ع) فَتَوَضَّأَ هَارُونُ وَ صَلَّى وَ دَعَا ثُمَ‏ أَظْهَرَ الصَّادِقُ (ع) مَوْضِعَ قَبْرِهِ بِتِلْكَ الْأَكَمَةِ.»(29)

«از معجزات آن حضرت (علیه السّلام) آن است که فرمود: من رسول خدا (صلی الله علیه و آله) را در خواب دیدم در حالی که غبار از چهره ام پاك می کرد و فرمود: اي علی، چیزي بر تو نیست چیزي بر تو نیست آنچه بر گردنت بود انجام دادي.

سه روز نگذشته بود که آن حضرت (علیه السّلام) ضربت خوردند و به حضرت امام حسن و حضرت امام حسین (علیهما السّلام) فرمودند: اگر از دنیا رفتم مرا به الغَري از نجف کوفه ببرید و پشت تابوتم را بگیرید چون فرشتگان جلوي آن را بر می دارند. به آن ها دستور دادند تا ایشان را آنجا به خاک بشپارند و آثار مقبره شان را از بین ببرند چون می دانستند که بنی امیه بعد از او چه می کنند. فرمود: شما دو نفر سنگی سفید خواهید دید که از نور می درخشد. آن دو آنجا را کندند و تخته چوبی دیدند که روي آن نوشته شده بود: این را نوح (علیه السّلام) براي علی (علیه السّلام) گذاشته است. حضرت امام حسن و حضرت امام حسین (علیهما السّلام) او را در آنجا دفن کردند و اثر آنجا را از بین بردند.

همچنان مقبره آن حضرت (علیه السّلام) مخفی بود تا اینکه حضرت امام جعفر صادق (علیه السّلام) در دوران خلافت عباسیان آن را «غریین» آشکار ساختند.

هارون الرشید روزي براي شکار خارج شد و بازان شکاري و سگها را به سوي آهوان در اطراف رها ساخت. آنها مدتی آهوان را در آنجا دنبال کردند تا این که آهوان به بالاي تپه پناه بردند و سگها و بازها بازگشتند و در گوشه اي بر زمین افتادند. پس آهوان از تپه پایین آمدند و بازها و سگها دوباره به دنبال آنها به راه افتادند. دوباره آهوان به بالاي تپه بازگشتند و بازها و سگها از گرفتن آن عاجز ماندند. این امر سه بار اتفاق افتاد. هارون تعجب کرد و درباره آن از پیري از بنی اسد سؤال کرد: این تپه چیست؟ او گفت: به من امان می دهی؟ گفت: بله، گفت: مقبره علی بن ابی طالب (علیه السّلام) در آن است. آنگاه هارون وضو گرفت و نماز خواند و دعا کرد.

پس از این ماجرا حضرت امام صادق (علیه السّلام) محل مضجع شریف آن حضرت را در آن تپه آشکار ساخت.»(30)

 

در کتاب فرحة الغري في تعيين قبر أمير المؤمنين علي بن أبي طالب عليه السلام في النجف نیز این واقعه چنین نقل شده است:

«أَخْبَرَنِي الشَّيْخُ الْمُقْتَدَى نَجِيبُ الدِّينِ يَحْيَى بْنُ سَعِيدٍ أَبْقَاهُ اللَّهُ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ زُهْرَةَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ شَهْرَآشُوبَ عَنْ جَدِّهِ عَنِ الطُّوسِيِّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ النُّعْمَانِ الْمُفِيدِ قَالَ وَ رَوَى مُحَمَّدُ بْنُ زَكَرِيَّا قَالَ حَدَّثَنَا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عَائِشَةَ قَالَ حَدَّثَنِي عَبْدُ اللَّهِ بْنُ حَازِمٍ قَالَ‏ خَرَجْنَا يَوْماً مَعَ الرَّشِيدِ مِنَ الْكُوفَةِ نَتَصَيَّدُ فَصِرْنَا إِلَى نَاحِيَةِ الْغَرِيَّيْنِ وَ الثُّوَيَّةِ فَرَأَيْنَا ظِبَاءً فَأَرْسَلْنَا عَلَيْهَا الصُّقُورَةَ وَ الْكِلَابَ فَحَاوَلَتْهَا سَاعَةً ثُمَّ لَجَأَتِ الظِّبَاءُ إِلَى أَكَمَةٍ فَسَقَطَتْ عَلَيْهَا فَسَقَطَتِ الصُّقُورَةُ نَاحِيَةً وَ رَجَعَتِ الْكِلَابُ فَتَعَجَّبَ الرَّشِيدُ مِنْ ذَلِكَ ثُمَّ إِنَّ الظِّبَاءَ هَبَطَتْ مِنَ الْأَكَمَةِ فَسَقَطَتِ الصُّقُورَةُ وَ الْكِلَابُ فَرَجَعَتِ الظِّبَاءُ إِلَى الْأَكَمَةِ فَتَرَاجَعَتْ عَنْهَا الْكِلَابُ وَ الصُّقُورَةُ فَفَعَلَتْ ذَلِكَ ثَلَاثاً فَقَالَ هَارُونُ ارْكُضُوا فَمَنْ لَقِيتُمُوهُ فَأْتُونِي بِهِ فَأَتَيْنَاهُ بِشَيْخٍ مِنْ بَنِي أَسَدٍ فَقَالَ هَارُونُ مَا هَذِهِ الْأَكَمَةُ قَالَ إِنْ جَعَلْتَ لِي الْأَمَانَ أَخْبَرْتُكَ قَالَ لَكَ عَهْدُ اللَّهِ وَ مِيثَاقُهُ أَلَّا أُهَيِّجَكَ وَ لَا أُوذِيَكَ قَالَ حَدَّثَنِي أَبِي عَنْ أَبِيهِ أَنَّهُمْ كَانُوا يَقُولُونَ هَذِهِ الْأَكَمَةُ قَبْرُ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ (ع) جَعَلَهُ اللَّهُ حَرَماً لَا يَأْوِي إِلَيْهِ أَحَدٌ إِلَّا أَمِنَ فَنَزَلَ هَارُونُ وَ دَعَا بِمَاءٍ فَتَوَضَّأَ فَصَلَّى عِنْدَ الْأَكَمَةِ وَ تَمَرَّغَ عَلَيْهَا فَجَعَلَ يَبْكِي ثُمَّ انْصَرَفْنَا ...»(31)

«و منقول است از عبيد اللَّه بن محمّد بن عايشه كه عبد اللَّه بن حازم گفت روزى با هارون (عليه اللّعنة) از كوفه به قصد شكار به طرف نجف بيرون رفتيم و چون به غرى رسيدم آهويى چند پيدا شدند. ما بازان شکاري و سگها را كه همراه داشتيم بر ايشان فرستاديم. آنها گريختند و به تلّ نجف پناه بردند. بازان شکاري و سگها برگشتند و داخل آن تل نشدند. هارون بسيار متعجّب شد. چون لحظه‏اى شد آهوها از تل به زير آمدند. اينها آهنگ شكار كردند. باز آهويان برگشتند و پناه به تل بردند و سگها و بازان شکاري داخل تل نگرديده بازگشتند و سه مرتبه اين واقعه رخ داد. هارون گفت به ملازمان خود كه به طرف كوفه بتازيد و به تعجيل برويد و هر كه را از مردم كوفه ببينيد به نزد من آريد. رفتند و مرد پيرى را از قبيله بنى اسد به نزد هارون آوردند. هارون پرسيد كه اين تل چه جايي است؟ آن مرد گفت كه اگر مرا امان مى‏ دهى كه آسيبى به من نرسانى ترا خبر مى ‏دهم. هارون گفت كه تو در امان خدایى و ترا امان دادم كه هيچ ضرر از من به تو نرسد، راست بگو. آن مرد گفت كه مرا پدرم از پدرش خبر داد كه اين تل موضع قبر حضرت امير المؤمنين (علیه السّلام) است و خداوند عالميان اين مكان را محترم گردانيده كه هر كس به آنجا پناه آورد ايمن است. هارون چون اين سخن شنيد از مركب به زير آمد و آب طلبيد و وضو ساخت و نزد آن تل نماز كرد و در آنجا بر خاك غلطيد و بسيار گريست و برگشت...»(32)

 

پانویسها

(1)مدن العتبات المقدسه، صفحه 93 – 89

(2) بحار الأنوار، جلد ‏42، صفحه 220 –  219- فرحة الغري في تعيين قبر أمير المؤمنين علي بن أبي طالب (عليه السّلام) في النجف، صفحه50

(3) ترجمه فرحة الغري، صفحه 238 – 237

(4)فرحة الغري في تعيين قبر أمير المؤمنين علي بن أبي طالب عليه السلام في النجف، صفحه 74  72-

(5)ترجمه فرحة الغري، صفحه 88 - 87

(6)فرحة الغري في تعيين قبر أمير المؤمنين علي بن أبي طالب عليه السلام في النجف، صفحه 30 – 29

(7)ترجمه فرحة الغري، صفحه 67 – 66

(8)بحار الأنوار، جلد‏42، صفحه 214

(9) فرحة الغري في تعيين قبر أمير المؤمنين علي بن أبي طالب عليه السلام في النجف، صفحه 38

(10)ترجمه فرحة الغري، صفحه 77 – 76

(11)إعلام الورى بأعلام الهدى، صفحه 202

(12) ترجمه إعلام الورى، صفحه 292

(13)الكافي، جلد‏1، صفحه 456

(14) أصول الكافي، ترجمه مصطفوى، جلد ‏2، صفحه 353- 352

(15) فرحة الغري في تعيين قبر أمير المؤمنين علي بن أبي طالب عليه السلام في النجف، صفحه 103- 102

(16) ترجمه فرحة الغري، صفحه 118 – 117

(17) فرحة الغري في تعيين قبر أمير المؤمنين علي بن أبي طالب عليه السلام في النجف، صفحه 103

(19)ترجمه فرحة الغري، صفحه 118    

(20)بحار الأنوار، جلد ‏42، صفحه 219 – 218 - فرحة الغري في تعيين قبر أمير المؤمنين علي بن أبي طالب عليه السلام في النجف، صفحه 49 - 48

(21) بحار الأنوار، جلد ‏42، صفحه 219= فرحة الغري في تعيين قبر أمير المؤمنين علي بن أبي طالب عليه السلام في النجف، صفحه 50 – 49

(22) ترجمه فرحة الغري، صفحه 77 – 76

(23) فرحة الغري في تعيين قبر أمير المؤمنين علي بن أبي طالب عليه السلام في النجف، صفحه 56

(24)ترجمه فرحة الغري، صفحه 79    

(25)كامل الزيارات، صفحه34 - فرحة الغري في تعيين قبر أمير المؤمنين علي بن أبي طالب عليه السلام في النجف، صفحه 57 – 56

(26)كامل الزيارات، ترجمه ذهنى تهرانى، صفحه 98

(27)كامل الزيارات، صفحه 37 - فرحة الغري في تعيين قبر أمير المؤمنين علي بن أبي طالب عليه السلام في النجف، صفحه 57 – 56

(28) كامل الزيارات، ترجمه ذهنى تهرانى، صفحه 107

(29) الخرائج و الجرائح، جلد ‏1، صفحه 235 – 233 - بحار الأنوار، جلد ‏42، صفحه 224 – 223

(30) ترجمه بحارالانوار، جلد 42، صفحه 241

(31)فرحة الغري في تعيين قبر أمير المؤمنين علي بن أبي طالب عليه السلام في النجف، صفحه 121 – 119

(32) ترجمه فرحة الغري، صفحه 126

 

منابع

- اصول الكافي، محمد بن يعقوب كلينى، ترجمه مصطفوى، 4جلد، كتاب فروشى علميه اسلاميه، تهران، چاپ اول، 1369 ش.

- اعلام الورى بأعلام الهدى، فضل بن حسن طبرسى، 1جلد، اسلاميه، تهران، چاپ: سوم، 1390ق.

- ترجمه بحارالانوار، محمد باقربن محمدتقی مجلسی، ترجمه: گروه مترجمان، جلد 21، تهران، کتاب نشر، 1392

- ترجمه ‏فرحة الغري، سيدعبدالكريم بن طاووس، مترجم علامه مجلسى، چاپ اوّل،‏ تهران،  ‏‏1379ش‏.

- ترجمه كامل الزيارات، جعفر بن محمد ابن قولويه، ترجمه ذهنى تهرانى، تهران، انتشارات پيام حق، چاپ اول، 1377ش.

- الخرائج و الجرائح، قطب الدين راوندى، سعيد بن هبة الله، 3جلد، قم، مؤسسه امام مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف، چاپ اول، 1409 ق.

- زندگانى چهارده معصوم عليهم السلام، فضل بن حسن طبرسى، مترجم: عزيز الله عطاردى‏،تهران‏، اسلامية، 1390 ق‏.

- فرحة الغري في تعيين قبر أمير المؤمنين عليّ بن أبي طالب عليه السلام في النجف، عبدالكريم بن احمد ابن طاووس، 1جلد، قم، منشورات الرضي، چاپ اول، بى تا

- الكافي، محمد بن يعقوب بن اسحاق كلينى، تهران، دار الكتب الإسلاميه، چاپ چهارم، 1407ق.

- كامل الزيارات، جعفر بن محمد ابن قولويه،  نجف اشرف، دار المرتضوية، چاپ اول، 1356ش.

پیوست ها

: فاطمه ابوحمزه