بحقِّ محمدٍ قولوا بحقٍّ
فإنَّ الإفك من شِيَم اللئامِ
درباره محمّد به راستى و حق سخن بگویيد زيرا تهمت زدن و دروغ بستن از خوى لئیمان است.
أبعدَ محمدٍ بأبي و أمّي
رسول اللَّه ذي الشرف التهامي
آيا بعد از حضرت محمّد(صلی الله علیه و آله)، که پدر و مادرم به فدايش باد، آن فرستاده خدا و شرافتمند تهامه؛
أليس عليٌّ أفضلَ خلقِ ربِّي
و أشرفَ عند تحصيل الأنامِ
حضرت على(علیه السّلام) برترين نزد پروردگار نیست؟ و آیا اشرف مخلوقات در زمانِ خلقت مخلوقات نیست؟
ولايتُهُ هي الإيمانُ حقّا
فذَرْني من أباطيلِ الكلامِ
ولايت حضرت امیرالمومنین(علیه السّلام) به حقيقت همان ايمان راستين است پس مرا از ياوه سرایى و سخنان باطل معاف گردان.
و طاعةُ ربِّنا فيها و فيها
شفاءٌ للقلوبِ مِن السقامِ
پيروى از حضرت امیرالمومنین(علیه السّلام) گردن نهادن به امر خدا است و شفاى قلوب از مرض و بیماریها است.
عليٌّ إمامُنا بأبي و أمّي
أبو الحسنِ المطهَّرُ من حرامِ
حضرت على(علیه السّلام) كه پدر و مادرم به فدايش باد، امام ما است، ابو الحسن از هر ناروا و حرامى منزه و پاك است.
إمامُ هدىً أتاهُ اللَّه عِلماً
به عُرِفَ الحلالُ من الحرامِ
حضرت امیرالمومنین(علیه السّلام) امام هدایت است، خداوند به او دانشی عنايت فرموده كه حلال را از حرام باز شناخته است.
يحِلُّ النارَ قومٌ أبغضوهُ
و إن صلّوا و صاموا ألفَ عامِ
گروهى كه او را دشمن بدارند در آتش خواهند بود اگرچه چند هزار سال نماز بخوانند و روزه بگيرند.
و لا و اللَّه لا تزكو صلاةٌ
بغير ولايةِ العدلِ الإمامِ
نه به خدا قسم، نماز كسى كه ولايت و دوستى این امام دادگر را نداشته باشد، قابل پذيرش نيست.
أميرَ المؤمنين بك اعتمادي
و بالغُرِّ الميامينِ اعتصامي
اى امير مؤمنان، اعتماد من به شما است و به اولاد نورانى و مبارک شما التجاء می برم.
فهذا القولُ لي دينٌ و هذا
إلى لقياكَ يا ربّي كلامي
اى پرودگار من، اين سخن اساس دين من است تا هنگام ملاقات تو (در قيامت) می گویم:
برئت من الذي عادى عليّا
و حاربه من اولادِ الطغامِ
من از كسى كه با على دشمنى نمود، از ناپاكزادگان و ستمكارانى كه با او جنگ كردند؛ بيزارم.
تناسوا نصبَهُ في يوم خمٍّ
من الباري و من خير الأنامِ
آنها فراموش كردند در روز غدير خم خدا و بهترين خلق خدا ، پیامبر خدا، او را به عنوان جانشین برگزیدند.
محمد الحمیری، الغدير فى الكتاب و السنه و الادب، جلد2، صفحه 260 - 259
اترك تعليق