بر اساس منابع روایی و دینی اوقاتی که به حضرت امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) اختصاص دارد، هشت زمان می باشد. در کتاب نجم الثاقب بدین گونه از این اوقات نام برده شده است: «اول شب قدر؛ هر سه شب مردد، دوم روز جمعه، سوم روز عاشورا، چهارم از وقت زرد شدن آفتاب تا غروب آن در هر روز، پنجم عصر دوشنبه، ششم عصر پنجشنبه، هفتم شب و روز نيمه شعبان، هشتم روز نوروز.» (1)
در این مجال مطالبی درباره روزجمعه، هنگام زردی آفتاب تا غروب آفتاب هر روز، عصر روز دوشنبه و عصر روز پنج شنبه و روز عاشورا که از اوقات و زمانهای متعلق به امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) است؛ طرح می کنیم:
روز جمعه
روز جمعه در منابع معتبر دینی متعلق به امام عصر (اروحنا له فداه) یاد شده است. در فضیلت این روز مطالب بسیاری از طریق روایات به دست ما رسیده است. تا حدی که از این روز یکی از چهار عید مسلمین نام برده اند. اعمال بسیاری برای این روز ذکر شده که بخشی از آن در مفاتیح الجنان و مصباح المتهجّد و دیگر کتب ادعیه آمده است.
طبرسی در کتاب نجم الثاقب می نویسد: «روز جمعه که از چند جهت اختصاص و تعلق دارد به امام عصر (عليه السلام) يکي آنکه ولادت با سعادت آن جناب در آن روز بود و ديگر آنکه ظهور موفور السرور آن حضرت در آن روز خواهد بود و ترقب و انتظار فرج در آن روز بيشتر از روزهاي ديگر است چنانچه در جمله از اخبار تصريح به آن شده و در زيارت مختصه به آن جناب است در روز جمعه که «يا مولاي يا صاحب الزمان صلوات الله عليک و علي آل بيتک هذا يوم الجمعه و هو يومک المتوقع فيه ظهورک و الفرج فيه للمومنين علي يدک ... .» عيد بودن روز جمعه و آن را يکي از عيدهاي چهارگانه شمردن در حقيقت به جهت آن روز شريف است و براي آن مؤمنان مخصوص که با ديدن زمين پاک و پاکيزه از لوث شرک و کفر و قذرات معاصي و از وجود جبارين و ملحدين و کافرين و منافقين و ظهور کلمه حق و اعلاي دين و شرايع ايمان و شعاير مسلمين بي مزاحمت و ممانعت احدي از اعداء خداوند و اولياي او در آن روز چشم و دل ايشان روشن و منور و مسرور و خرسند خواهد شد.» (2)
در فضیلت روز جمعه احادیث بسیار نقل شده است که در این بحث به چند حدیث اشاره می شود:
راوى گويد؛ امام صادق (عليه السلام) فرمودند:«چون عصر پنجشنبه و شب جمعه فرا مي رسد فرشتگانى از آسمان فرود مى آيند كه قلمهاى طلا و صفحه هاى نقره به همراه دارند و در عصر پنجشنبه و شب جمعه و روز جمعه تا غروب آفتاب نمى نويسند مگر صلوات بر پيغمبر را و سفر كردن و از پى كارى رفتن در روز جمعه خوب نيست و خوب نبودنش به خاطر نماز جمعه است اما پس از خواندن نماز جائز است و مبارك.» (3)
ابو بصير گويد: شنيدم از حضرت صادق (عليه السلام) كه مي فرمود: «همانا مؤمن دعا كند و اجابت دعايش تا روز جمعه [يا روز قيامت] به تأخير افتد.»(4)
رسول خدا (ص) فرمودند: «شب و روز جمعه 24 ساعت است و خدا در هر ساعتى ششصد هزار نفر از آتش آزاد مي فرمايد.» (5)
هاروى بن مسلم به سندهاى خود از صادق آل محمّد از حضرت محمّد بن عبد اللّه (صلى اللّه عليه و آله) روايت كرده كه فرمود: «خداى سبحان از بين روزها روز جمعه را انتخاب كرد، از بين شبها شب قدر را اختيار نمود، از بين ماهها ماه رمضان را انتخاب فرمود، از بين پيمبران مرا برگزيد، از من على (عليه السّلام) را اختيار كرد و از على حسنين (عليهما السّلام) را برگزيد و از آن دو بزرگوار نه امام را اختيار كرد كه نهمین آنان قائم آنها است، قائم (عليه السّلام) است كه ظاهر و باطن آنان خواهد بود.»(6)
رسول خدا (ص) فرمود: «به راستى كه روز جمعه سر آمد روزها است و در پيشگاه الهى از روز عيد قربان و عيد ماه رمضان والاتر است پنج خصلت در آن است خداى عزّ و جلّ آدم را آن روز آفريد و در آن روز آدم را به زمين فرود آورد و در آن روز جان آدم را گرفت و در آن روز ساعتى است كه بنده در آن ساعت در خواستى از خدا نكند مگر آنكه خداوند درخواستش را به او مي دهد تا آنجا كه خواسته اش حرام نباشد و همه فرشتگان مقرب الهى و آسمانها و زمينها و بادها و كوهها و بيابانها و درياها روزها جمعه در هراسند از اينكه قيامت بر پا شود.» (7)
حضرت على (عليه السلام) فرمود؛ رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله) فرمودند: «در هر جمعه براى خانواده خود از ميوه و گوشت چيزى تحفه ببريد تا از آمدن روز جمعه شادمان گردند.» (8)
از اعمال روز جمعه که تعلق به حضرت صاحب الزمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) خواندن دعای ندبه و گریستن در فراق ایشان است و همچنین خواندن زیارت روز جمعه که در کتبی مانند مفاتیح الجنان و جمال الاسبوع نقل شده است: «السلام عليک يا حجه الله في ارضه السلام عليک يا عين الله في خلقه السلام عليک يا نور الله الذي به يهتدي المهتدون... »
صلواتهای خاصی نیز برای ظهور حضرت بقیه الله (ارواحنا له فداه) در روز پنج شنبه تا پایان روز جمعه ذکر شده است.
شیخ طوسی (رحمه الله) می نویسد: مستحب است بعد از نماز عصر روز پنج شنبه تا آخر روز جمعه بسیار صلوات فرستادن بر پیامبر (صلى اللّه عليه و آله) به این گونه: «اللهم صلّ علی محمّد و عجّل فرجهم و أهلِک عَدوَّهم مِنَ الجنّ و الانس مِن الاولینَ و الآخِرین.» (9)
از جمله صلواتی که در روز جمعه پس از نماز صبح و نماز ظهر توصیه گردیده است؛ عبارتند از:
«اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ لَمْ يَمُتْ حَتَّى يُدْرِكَ الْقَائِم»(10)
صلوات دیگری منقول است که در روز جمعه بدین صورت بر پیامبر اکرم (صلى اللّه عليه و آله) صلوات بفرستید: «اللَّهُمَّ اجْعَلْ صَلَاتَكَ وَ صَلَاةَ مَلَائِكَتِكَ وَ رُسُلِكَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ یا بگویید: اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُم.»(11)
خواندن صلوات ضراب اصفهانی در عصر جمعه. این صلوات در مفاتیح الجنان در بخش اعمال روز و شب جمعه نقل شده است. «سید بزرگوار علی بن طاووس (رحمه الله) می گوید: ذکر صلواتی بر پیامبر و آل او (در عصر جمعه) که از مولایمان حضرت مهدی (ارواحنا فداه) روایت شده است (و به قدری اهمیت دارد که) اگر تعقیب نماز عصر را به خاطر عذری ترک کردی آن را ترک مکن به دلیل جریانی که خداوند ما را بدان مطلع نمود. (12)
عصر روز دوشنبه و عصر روز پنج شنبه
از اوقات دیگری که متعلق به حضرت بقیه الله (عجل الله تعالی فرجه الشریف) است عصر روز دوشنبه و عصر روز پنج شنبه می باشد. در این دو روز اعمال بر حضرت صاحب الزمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) عرضه می گردد.
«در آن دو وقت اعمال عباد عرض مي شود بر امام عصر (عليه السلام) چنان که در دوره هر امامي بر آن جناب عرض مي شد و در زمان حضرت رسول (صلي الله عليه و آله و سلم) بر آن جناب [عرضه می شد.] و اخبار در اين باب بسيار است و در اغلب آن تصريح به عصر نشده ولکن در بعضي ديگر اشاره شده و موافق است به اعتبار در تفسير مجمع البيان در ذيل آيه شريفه «وَ قُلِ اعْمَلُوا فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ سَتُرَدُّونَ إِلى عالِمِ الْغَيْبِ وَ الشَّهادَةِ فَيُنَبِّئُكُمْ بِما كُنْتُمْ تَعْمَلُون» (سوره مبارکه توبه، آیه105) شيخ طبرسي گفته اند که اصحاب ما روايت کردند که اعمال امت عرضه می شود بر پيغمبر (صلي الله عليه و آله و سلم) در هر دوشنبه و پنجشنبه پس مي شناسد آنها را و همچنين عرض مي شود بر ائمه هدي (عليهم السلام) پس آنها را مي شناسند و مقصود از قول خداوند «و المومنون» ايشانند. از غرايب آنکه شيخ ابوالفتوح رازي در تفسير خود فرموده که در اخبار آمده که اعمال امت را در هر شب دوشنبه و پنجشنبه به رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) عرض کنند و بر ائمه (عليهم السلام) و مراد به مومنان امامان معصوم باشند.» (13)
شگفتی شیخ طبرسی از ذکر این سخن ابوالفتوح رازی بدین دلیل است که بر مذهب تشیع نبوده است اما به عرضه اعمال بر امامان (عليهم السلام) اقرار کرده و حتی ائمه معصومین (عليهم السلام) را مورد خطاب «و المومنون» قرآن دانسته است.
هنگام زردی آفتاب تا غروب آفتاب هر روز
از اوقات دیگر متعلق به حضرت امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) ساعت دوازدهم روز، از هنگام زردی آفتاب تا غروب آن است.
در کتاب نجم الثاقب در این باره چنین آمده است: «چهارم از وقت زرد شدن آفتاب تا غروب آن از هر روز بنابر تقسيمي که علما کرده اند هر روز را از مطلع فجر تا غروب آفتاب به دوازده بخش به نحوي که به حسب فصول فرقي نکند و هر قسمي منسوب به امامي هر يک از آن امامان مثل نگاهبان و حامي است از براي ساعت خود به مقتضاي روايات. پس ساعت اولي از براي مولاي ما علي (عليه السلام) است و شمردند تا دوازدهم که براي مولاي ما مهدي است (صلوات الله عليه) و دعا کند انسان در هر ساعتي از آن ساعات به آنچه مخصوص اوست از دعوات چه اينکه روز کامل تابستان يا روز زمستان کوتاهترين اوقات باشد.»(14)
«سید بن طاووس (رحمه الله) در کتاب الامان آورده است: ما در کتاب خود به نام «الاسرار المودعه فی الساعات اللیل و النهار» گفتیم که هر ساعتی از روز ویژه امامان (علیهم السلام) است و هر ساعتی نیز دو دعا دارد. یکی را از دستخط جدم شیخ طوسی (رحمه الله) نقل کردم و دیگری را از دستخط منسوب به ابن مقله روایت نمودم.» (15)
در صحیفه مهدیه دو دعای مربوط به ساعت دوازدهم روز ذکر شده است. دعای «يَا مَنْ تَوَحَّدَ بِنَفْسِهِ عَنْ خَلْقِهِ يَا مَنْ غَنِيَ عَنْ خَلْقِهِ بِصُنْعِه...» و دعای «اللّهمَّ یا خالِقَ السّقفِ المَرفوع ...» (16)
روز عاشورا
روز عاشورا از روزهایی است که تعلق به حضرت امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) دارد. «روز عاشورا که روز سرافراز شدن حضرت حجت (عجل الله تعالی فرجه الشریف) از جانب خداوند عزّ و جلّ به لقب قائم است. چنانچه شيخ جعفر بن محمد بن قولويه در کامل الزياره روايت کرده است از محمد بن حمران که گفت حضرت صادق (عليه السلام) فرمود چون شد از امر حسين بن علي (عليهما السلام) آنچه شد؛ ملائکه به سوي خداوند عزوجل ناله و فرياد کردند و گفتند اي پروردگار ما با حسين برگزيده تو و پسر پيغمبر تو چنين مي کنند. فرمود: پس خداوند براي ايشان ظل قائم (عليه السلام) را واداشت و فرمود به اين مقام مي کشم براي حسين (عليه السلام) از آنها که بر او ظلم کردند. شيخ صدوق در علل الشرايع از ابوحمزه ثمالي روايت کرده است که به حضرت باقر (عليه السلام) می گوید: يا بن رسول الله آيا همه شما قائم به حق نيستيد؟ فرمود بلي. گفتم پس چرا قائم (عجل الله تعالی فرجه الشریف) قائم مي گويند. فرمود: چون جدم حسين (عليه السلام) کشته شد ناله کردند ملائکه به سوي خداي تعالي و گريه و زاري نمودند و گفتند: اهنا و سيدنا آيا اعراض خواهي فرمود از کسي که بکشد برگزيده تو و پسر برگزيده و مختار از خلق تو را؟ پس خداوند وحي فرستاد به سوي ايشان که اي ملائکه من قرار گيريد. پس قسم به عزت و جلال خود که هر آينه البته انتقام مي کشم از ايشان هر چند بعد از زماني باشد آنگه خداي تعالي ظاهر نمود ائمه از فرزندان حسين (عليه السلام) را براي ملائکه پس ملائکه به اين مسرور شدند. پس ناگاه ديدند که يکي از ايشان ايستاده و نماز مي کند. پس خداي عزوجل فرمود به اين ايستاده از ايشان انتقام مي گیرم.
در تفسير علي بن ابراهيم روايت است که فرمود: أُذِنَ لِلَّذينَ يُقاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا وَ إِنَّ اللَّهَ عَلى نَصْرِهِمْ لَقَدير (سوره مبارکه حج، آیه 39) که آن در شأن قائم (عليه السلام) نازل شده است. به درستي که آن حضرت خروج نمايد [خون] حسين (عليه السلام) را مطالبه مي کند.
در امالي شيخ صدوق روايت شده است از حضرت صادق (عليه السلام) که فرمود: ضربت خورد حسين بن علي (عليهما السلام) به شمشير آن گاه پيش رفت قاتل آن حضرت که سرش را جدا کند؛ منادي از جانب رب العزه تبارک و تعالي از وسط عرش ندا کرد آگاه باشيد اي امت سرگردان ظالم بعد از پيغمبر خود خداوند موفق نکند شما را نه براي قرباني و نه فطر. آنگاه حضرت صادق (عليه السلام) فرمود لاجرم والله موفق نمي شويد و موفق نخواهند شد هرگز تا آنکه خونخواه حسين (عليه السلام) برخيزد. يعني حضرت قائم (عليه السلام). من عرض کردم که خداي عزّ و جلّ فرموده: «و لا تزر وازرة و زر اخري» معني اين چيست؟ فرمود حق تعالي صادق است در جميع اقوال خود و لکن ذريه کشندگان حضرت امام حسين (عليه السلام) راضي بودند به کارهاي پدران خود و به آن فخر مي کردند و هر کسي که راضي به کاري باشد گويا خود آن کار را کرده است و اگر مردي در مشرق کشته شود و مردي در مغرب از کشته شدن او راضي باشد هر آينه اين آن فردی که از این عم راضی است در نزد خداي عزوجل شريک آن کشنده باشد. به درستي که حضرت قائم (عجل الله تعالی فرجه الشریف) وقتي که بيرون آيد ايشان را به سبب رضا بودن ايشان به فعل پدران خود مي کشد و در زيارت عاشورا مکرر خواسته شده است که خداوند طلب خون سيد الشهداء (عليه السلام) را با امام ظاهر ناطق مهدي منصور از آل محمد (عليهم السلام) روزي فرمايد و مکرر ائمه و اصحاب ايشان در نثر و نظم خود را از آن مصيبت عظيمه و رزيه جليله به ظهور قائم آل محمد (عجل الله تعالی فرجه الشریف) تسلي مي دادند.» (17)
پی نوشتها
(1)نجم الثاقب، صفحه 805
(2) نجم الثاقب، صفحه 810
(3) الخصال، جلد 2، صفحه 453- 452
(4) أصول الكافي، جلد 4، صفحه 245
(5) الخصال، جلد 2، صفحه 451
(6) إثبات الوصيه، صفحه 496
(7) الخصال، جلد 1، صفحه 352-351
(8) الخصال، جلد 2، صفحه 449
(9) صحیفه مهدیه، صفحه 204
(10) مصباح المتهجد و سلاح المتعبد، جلد 1، صفحه 368
(11) مصباح المتهجد و سلاح المتعبد، جلد 1، صفحه 284
(12) صحیفه مهدیه، صفحه 259
(13)نجم الثاقب، صفحه824
(14) نجم الثاقب، صفحه 821– 820
(15)صحیفه مهدیه، ص 379
(16) صحیفه مهدیه، صفحه 384 – 380
(17) نجم الثاقب، صفحه 819 - 815
منابع
أصول الكافي، محمد بن يعقوب كلينى، ترجمه مصطفوى، علميه اسلاميه، تهران، 1369ش. ترجمه إثبات الوصية لعليّ بن أبي طالب عليه السلام، على بن حسين مسعودى، تهران، اسلاميه، 1362ش. الخصال، محمد بن علی ابن بابویه، ترجمه احمد فهرى زنجانی، تهران، علمیه اسلامیه، بی تا صحیفه مهدیه، سید مرتضی مجتهدی سیستانی، مترجم محمد ظریف، محمد حسین رحیمیان، قم، الماس، 1386 مصباح المتهجّد و سلاح المتعبّد، محمد بن الحسن طوسى، بيروت، مؤسسة فقه الشيعة، 1411ق. نجم الثاقب، حسین طبرسی طوسی، شیراز، علمیه اسلامیه، 1347
اترك تعليق