حضرت خدیجه همسر وفادار

حضرت خدیجه پیش از اسلام در دوران جاهلیت و قحطی انسانیت از زنان برجسته و ممتاز و صاحب کمال عصر خویش بود. او بدلیل عصمت و پرهیزکاری فوق العاده اش به (طاهره قریش) مشهور شد و به (کبری) ملقب گردید و چون در فضایل و کرامات انسانی سرور زنان عصر خویش بود به او (سیدة نساء قریش) می گفتند و پس از اسلام به دلیل سبقت در پذیرش اسلام و ایثار اموال خود در راه اسلام و دهها فضیلت دیگر از سوی رسول خدا به لقب (سیدة نساء العالمین) مفتخر شد. مؤرخان او را زنی با اراده، متفکر، مقتدر، مدیر، شریف و کریم توصیف کرده اند. تاریخ گواهی می دهد که حضرت خدیجه نخستین مسلمان و مؤمن به رسول خدا (ص) و دین اسلام بود. رسول خدا (ص) بارها با تعابیر گوناگون حضرت خدیجه را از جمله چهار زن برتر جهان در طول تاریخ و برترین زنان بهشت برشمردند و فرمودند: سرور زنان هر دو جهان مریم، فاطمه، خدیجه و آسیه هستند. رسول خدا (ص) از طرف جبرئیل سلام خداوند را به حضرت خدیجه ابلاغ می کردند. خانه حضرت خدیجه از اماکن مقدس شهر مکه محل عروج پیامبر به معراج و مهبط جبرئیل امین و ملائک مقرب خدا و استراحتگاه خاتم انبیاء (ص) بود. ضمناً پرورشگاه دو شخصیت بی نظیر تاریخ اسلام هم بود امیر المومنین علی علیه السلام و حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها. ثمره زندگی رسول گرامی و حضرت خدیجه چند دختر و پسر بود که از میان آنها تنها فاطمه زهرا (سلام الله علیها) زنده ماند که نام پدر و مادر خود را برای همیشه زنده نگه داشت. نبی مکرم را باید وفادارترین مرد نسبت به همسر در پیوند با حضرت خدیجه ارزیابی کرد. این عشق و علاقه شدید پیامبر به حضرت خدیجه بود که حسادت زنانه عایشه را نسبت به حضرت خدیجه برانگیخت. عایشه خود در این باره می گوید: رسول خدا (ص) همواره از خدیجه یاد می کرد و این غیرت و حسادت مرا برانگیخت و به پیامبر اعتراض کردم که مگر نه آنکه خدیجه پیرزنی بود که مرد و خداوند بهتر از او را نصیب تو کرده است. عایشه می گوید: دیدم رسول خدا (ص) از حرف من به شدت خشمگین شد و چهره اش برافروخته شد و فرمود: نه، بخدا قسم هرگز خداوند بهتر از خدیجه را به من نداد، زیرا او زمانی به من ایمان آورد که مردم به من کفر می ورزیدند و زمانی مرا تصدیق کرد که مردم مرا تکذیب می کردند و زمانی با اموالش مرا حمایت کرد که مردم مرا ترک کرده بودند و خداوند از خدیجه به من فرزندانی روزی کرد در حالیکه از همسران دیگر فرزندی ندارم. شیخ عبدالحسین باقر علی