مرجعیت عالی عراق: کار در عرصه تعلیم باید بر عهده فردی باشد که احساس مسئولیت اخلاقی، عرفی، مشروع و ملی داشته باشد. مرجعیت عالی عراق تاکید نمودند: کار در عرصه تعلیم باید بر عهده فردی باشد که احساس مسئولیت اخلاقی، عرفی، مشروع و ملی داشته باشد و به دانش آموزان حب وطن و احترام به ارزشها را آموزش دهد تا آنان فردی مفید و عالم و دانا شوند از الان به بعد نیز باید روی این مسأله کار و برنامه ریزی کرد. می خواهم درباره مساله ای با شما صحبت کنم که ذهنهای بسیاری از ما را به خود مشغول نموده است و از موضوعات اجتماعی است که درخواستهای فراوانی و سخنان بسیاری درباره دستیابی به راه حلهایی برای این مشکل اساسی وجود دارد. موضوع را به این شکل به بخشهایی تقسیم می کنیم تا اینکه وارد اصل مشکل شویم. البته ملتها معمولا به ذخایر علمی یا ثروتها و چیزهایی مشابه آن افتخار می کنند، برخی ملتها به تاریخ خود و برخی به تمدن و حال حاضر خود افتخار می کنند، در واقع ما ملتی هستیم که اگر بخواهیم منابع قدرت و خیر و خوبیها را برای خود گرد آوریم آن وقت در جایگاه های عالی تمدن خواهیم بود، در این میان برخی مشکلاتی که از قبل رها شده رشد کرد و به مواردی تبدیل شدند که به راه حلی نیاز دارند، چه بسا ذخیره ای که قرار بود به آن افتخار کنیم همان قشر جوان است، جوان عنوان جوانمردی و زندگی است، در هر امتی جنب و جوش و حرکتی وجود دارد. در جوانان دائما حالتی از جوانمردی و حرکت وجود دارد، چیزی که نشان می دهد این کشور کشوری فعال است و کشور سالمندان نیست، کشوری نیست که در آن رشد و توسعه نباشد و منظورم از سالخوردگان این نیست که خدای نکرده این عیب و ایرادی باشد، این عادی است که انسان به این سن برسد اما سن و سالی که اشاره شد هم نکات مثبت و هم نکات منفی در آن وجود دارد. امروز جوانان ما از مشکلات متعدد و بزرگی رنج می برند و من درباره اصل مشکل به صورت شفاف صحبت خواهم کرد و آن هم مشکلی اجتماعی است، به این معنا که یکی از ما زمانی که به میدان یا بازارها یا کارخانه ها می رود، رفتار بسیاری از جوانان را خواهد دید و طبعا زمانی که من صحبت می کنم، نمی خواهم موضوع را عمومیت دهم بلکه می خواهم مسئولیت محول شده را بیان کنم، البته شکر خدا در کشور ما جوانان آگاه بسیاری وجود دارند، اما صحبت من درباره برخی جوانبی است که نباید وجود داشته باشند و خلاصه اینکه ما نباید این جوانان را قربانی کنیم، من درباره همه کسانی صحبت می کنم که تاثیر و نفوذی دارند خواه پدر خواه مادر، خواه در موقعیتهای مدیریتی خواه اقتصادی خواه علمی یا سیاسی، در اینجا تصویر واقعی وجود دارد که باید آن را بخوانیم جوانان ما را با خود تا کجا می برید؟ زمانی که به سن جوانان نگاه می کنیم می بینیم که این دوره را در مدارس می گذارنند، این دوره جوانان است که از آن خاطرات تلخ و شیرینی خواهند داشت، بنابراین هفت سال از این دوران را در مدارس می گذرانند آنها در این مدارس می مانند تا به سن ۲۲ یا ۲۴ سال می رسند، گُل جوانی آنان در مدارس خواهد گذشت. من زمانی که در عبارات اولیه در ابتدای خطبه اول می گویم وقتی که به واژه «فرزندانم» می رسم، کلمه مناسب را برای آنها انتخاب می کنم، در واقع من آنها را امید، هدف و نیروهایی می بینم که می توانند هر کشوری را بسازند، اما آیا چیزی که وجود دارد واقعا خواسته ها را برآورده می کند؟ پاسخ این است که هرگز. خانواده از ماجراجویی های فرزندانشان رنج می برند و مدرسه با مشکل تنبلی دانش آموزانشان مواجه است، گفتم: من این مطلب را عمومیّت نمی دهم و تنها درباره بعضی از موارد بحث می کنم که بررسی و ژرفکاوی درباره آن را آغاز نموده ام. شما مسئولان تربیت جوانان، به این عنوان مقدس توجه کنید که انسان باید مربی باشد، در واقع این عنوان باید در گوش تمامی کسانی که امور آموزشی را بعهده گرفته اند، به صدا درآید.جوانان از برخی کسانی که تلاش می کنند آنها را از خلقت، هویت، تربیت و خانواده هایشان دور کنند؛ انتقام خواهند گرفت. اکنون در خانواده ها به دلیل اینکه جوان هدفی ندارد، حالت جدایی ایجاد شده است، جوان سرشار از سرزندگی است اما باعث شده اند که ذهن او از هر هدفی خالی شود. جوانان، شما الان در سن و سالی هستید که ممکن است فحوای این سخن را درک نکنید اما در آینده آن را متوجه خواهید شد، شما جوانان باید در سطح بالایی از آگاهی باشید، شما باید به آگاهی و شعور بالایی دست یابید. زمان می گذرد و فرصت از دست می رود اما شما آن را از دست ندهید. اکنون مدارس مسئولیت تاریخی، اخلاقی و اجتماعی دارند، زمانی که این پسر یا آن دختر بچه وارد مدرسه می شود، باید او را بسازی و تربیت کنی و به عنصری مفید که تأثیر منفی نمی پذیرد؛ تبدیل کنی، اگر بخواهم برای این مورد مثال بزنم، نمونه های بسیاری وجود دارند و گلایه های بسیاری در این مرحله وجود دارند از جمله شکایت را نزد قاضی می برد در این موارد گلایه از نبود تربیت درست، عدم توجه به مراحل تربیت دانش آموزان و اختلالی که در این مسیر ایجاد شده است. ملتی نیست که از ذخایر خود مراقبت نکند، شما ای جوانان، ذخایر کشور هستید پس تحت تاثیر عوامل ناکامی که اراده های شما را تضعیف می کنند؛ قرار نگیرید، شما الان معدنی ارزشمند و منبع امید هستید، به شما امید بسته شده است شما از دردها و رنجهایی که پدرانتان متحمل شدند تا شما به اینجا رسیدید اطلاعی ندارید. ای معلم و ای مربی شایسته از شما می خواهیم این عناوین را برای خود حفظ کنید و از آنها دست نکشید، تو مربی هستی و ما برای این مسئولیت ارزش و احترام قائل هستیم. تربیت برای شما وظیفه ای اخلاقی، عرفی، شرعی و ملی است، بر عهده تو و وظیفه تو است که این دانش آموز را با حبّ به وطن و احترام به ارزشها تربیت کنی تا فرد موثر و دانایی بشود. از همین الان این امید را در او ایجاد کن، اینها فرزندان ما هستند به آنها یاد دهید که چگونه اوقات خود را سپری کنند، به شیوه بدی پرورش یابد، وبال گردن خود ما خواهد بود، به آنها یاد دهید چگونه وقت خود را بگذرانند و به خانواده ها اهمیت دهند، اجازه ندهید که فرزندان از خانواده ها جدا شوند، خانواده تکیه گاه است، خانواده مساله ای است که ما به آن افتخار می کنیم، ما از همه دختران و پسران و خواهران و برادران ووالدین می خواهیم مسئولیت خود را رها نکنند. بله، مشکلاتی وجود دارند. ما هم نمی گوییم همه چیز خوب و ایده آل است، مشکلاتی وجود دارند اما مردانی هستند که در دل همین مشکلات کارهایی انجام می دهند و مشکلات را پشت سر می گذارند، ما درباره کسانی شنیده ایم که ما شاء الله همانند جوانان قدرت و توانایی دارند در حالی که در شرایط بسیار سختی هستند اما این شرایط را پشت وانهاده اند و با تمام توان رو به جلو حرکت می کنند. آنها نیروهای مهمی برای کشور، جامعه، خانواده و والدین خود هستند. برادرانم، جوانان ذخایر کشور هستند. ای پدر از تو انتظار می رود برای فرزندت وقت بگذاری، در شرایطی که قرار داریم برای تربیت فرزندان زمان بگذارید، درباره مهمترین مساله زندگی خود یعنی جوانان به دلایل نامعلوم یا به این بهانه که فرصت ندارم آن را رها نکنید، چه کاری مهمتر از فرزندان وجود دارند؟ و چه مسئولیتی از فرزندان با اهمیت تر است؟ برای فرزندان خود وقت بگذارید، کارها به شکل بدی پیش می روند و برخی مسائل هم موجب شرمندگی هستند. بله، خانواده هایی وجود دارند که بسیار به فرزندان اهمیت می دهند، آنها نتایج این تربیت را در تمامی معانی یا در تمامی خوبیها، دوستی و مهربانی خواهند دید و راه های خیر به روی آنها گشوده خواهد شد. صحبت من درباره تعداد اندکی است اما این تعداد اندک همانند سرطان هستند، همانند کرمهای زمین مخفیانه علیه ما کار می کنند، فرزندان توجه کنید و پند بگیرید، شما در دوره جوانی هستید و بسیاری از امور غایب است. پند بگیرید و از این کار خجالت نکشید، زمانی که انسان از دیگران پند و توصیه می شنود یعنی در عقلهای آنها شریک می شود .«هر کسی با مردم مشورت کند، در عقلهایشان شریک می شود.» یاد بگیر که بیاموزی و از شخص بزرگ و کسی که از تو باتجربه تر است؛ یاد بگیری. در هر حال در دلهای ما بابت این مساله اندوه و ناراحتیهایی هست زیرا هر چقدر که اندک اما مساله ای رنج آور است و به توجه نیاز دارد. از خداوند تعالی می خواهیم که تمام خیر و خوبیها را برای فرزندان ما رقم بزند، از خداوند تبارک و تعالی می خواهیم که اعمال نیک همه ما را بپذیرد، خداوندا تمامی مردان و زنان مومن و مسلمان زنده و درگذشته را ببخش و بیامرز که تو اجابت کننده دعاها هستی، سپاس مخصوص الله پروردگار دو جهان است، خداوندا بر محمد و خاندان پاک و مطهرش درود فرست.
اترك تعليق