برادران و خواهرانم درباره موضوع مهمی می خواهم با شما صحبت کنم و آن هم مساله بیکاری است، امیدوارم این موضوع به خوبی تبیین شود. طبیعتا بیکاری معنای وسیعی دارد اما من در اینجا از واژه ای صحبت می کنم که مصادیق و نمونه های اجتماعی در دو مورد اصلی دارد و در ادامه از برخی جزئیات سخن خواهم گفت. گاهی منظور ما از واژه بیکاری درباره یک انسان، این است که خانواده اش برای او هزینه می کنند و او را به سنی می رسانند و منتظرند نتیجه خوبی از این تلاش ببینند و شاهد موفقیت او باشند و همانطور که می گوییم انتظار دارند که او کار مشخصی پیدا کند و به زندگیش ادامه دهد اما آن شخص موفق نمی شود. در بعد اجتماعی ما این فرد را بیکار می خوانیم و یا زمانی که می خواهیم آمار بیکاری را اعلام کنیم این اشخاص را در سرشماری تعداد بیکاران محسوب می کنیم چرا که او کاری نداشته و درآمد ماهیانه ای ندارد. گاهی نیز واژه بیکاری را برای شخص دیگری به کار می بریم در حالی که آن شخص درآمد ماهیانه دارد اما تولید نمی کند. به من توجه کنید. اما او تولید نمی کند. یعنی کاری ندارد و ما به او نیز بیکار می گوییم و او را بیکاری می خوانیم برخی نیز این وضعیت را بیکاری پنهان می خوانند اما در واقع همان بیکاری است. اگر ما آن را با کار ارزیابی کنیم او کار ندارد، درآمد دارد اما چیزی تولید نمی کند. طبیعتا حالت اول خطرناک است، انسان زمانی که امیدوار است فردی یک دوره تحصیل را پشت سر بگذارد و امید داشته باشد که مرحله جدیدی را آغاز خواهد کرد، اما این اتفاق نمی افتد و دچار احساس ناکامی می شود. این احساس ناکامی به خصوص اگر در دیگران نیز باشد و شامل دوستان و کسانی مثل آن شخص شود، آن زمان این حس ناکامی و شکست یک حالت اجتماعی است حالت خطرناکتری را ایجاد خواهد کرد. زیرا این شخص فقیر خواهد شد و زمانی که در برخی موارد فقیر باشد و روحیه و قدرتش نیز بالا نباشد، این فقر ایده ها و تفکرات دیگری را ایجاد خواهد کرد و این فقیر طعمه طرفهای دیگری می شود. او تلاش خواهد کرد به مشکل دیگری پناه ببرد به گمان اینکه آن مشکلش را حل خواهد کرد به عبارت دیگر از این مشکل به مشکل دیگری فرار خواهد کرد. چرا؟ زیرا او امیدوار بود اما این امیدش محقق نشد. بیکاری از پدیده های منفی در جامعه است و زمانی که تعداد بیکاران جامعه زیاد شود، مشکلات نیز افزایش می یابند و بیکاری به منزله زنگ هشداری اجتماعی است. من درباره یک مساله اجتماعی صحبت می کنم. مسئول این وضعیت اجتماعی کیست؟ حالت دوم همان بیکارانی هستند که تولیدی ندارند، این حالت نیز از موارد خطرناک است چرا؟ توجه کنید. پول همه چیز نیست اما به مقدار نیاز ضروری است یعنی به مقداری کفایت مالی لازم است، پس بیکاران نوع دوم که پول دارند اما تولیدی ندارند احساس کسلی و نا امیدی خواهد کرد. انسانی که تولید می کند انسانی خوش بین و امیدوار است و خود را عنصری مهم در جامعه می یابد. توجه کنید امیر المومنین علی (علیه السلام) همین مطلب را بیان کرده و فرمودند: «هر کس دو روزش با هم برابر باشد، زیانکار است.» توجه کنید با دقت در این عبارت در می یابیم که باید روز آینده از امروز بهتر باشد. بیکاری در جامعه بدبینی و کسالت ایجاد می کند و بخشی از جمعیت بیکاران را جوانانی تشکیل می دهند که انرژی و اراده ای قوی دارند ولی فرصت کاری برایشان پیش نیامده، در نتیجه پیامدهای منفی بوجود خواهد آمد. همانطور که پیش از این گفتم بیکاری اوقات فراغت و پوچی را فراهم می کند و این وقت آزاد قاتل انسان است. برادرانم خوب توجه کنید زمانی که می گویم وقت آزاد انسان را نابود می کند درباره آن در ادعیه های ما نیز صحبت شده است. امام سجاد (علیه السلام) می فرمایند: «خداوندا اگر برای من اوقات فراغتی را رقم زدی آن را فراغت سلامت قرار بده.» زیرا انسانی که وقت آزاد دارد، دچار تشویش می شود و افکار مختلفی به سراغ او می آیند. بیکاری بسیار خطرناک است و باید آن را برطرف کرد در حدی که بتوانیم در بعد اجتماعی بگوییم ما مشکل بیکاری را حل کردیم. برخی سوال می کنند چگونه آن را حل کنیم در حالی که برخی مسایل به دست ما نیستند. درست است اما من می گویم تشخیص مشکل آغاز حل آن است، باید متوجه شویم که بیکاری از منظر اجتماعی مساله ای دشوار است و دلیل بسیاری از مشکلات اجتماعی که نمی خواهم در اینجا آنها را ذکر کنم و نیز عامل بسیاری از انحرافات و رفتارهای غیر مسئولانه بیکاری است. بیکاری عبارت است از یک مساله خطرناک اجتماعی. همانطور که پیش از این درباره تاثیرات طلاق و نابودی خانواده صحبت کردیم. بیکاری نیز عبارت است از یک پدیده بسیار منفی اجتماعی و ما اگر می خواهیم مردم به ما امیدوار شوند باید آنها را به تولید کننده تبدیل کنیم. تولید کننده امیدوار است. این از ساده ترین مسایل است الآن آن کشاورز عزیزی که به زمین خود رسیدگی می کند و خدا به او جزای خیر دهد، زمانی که تولید کننده را امیدوار ببیند بر روی زمینش کار می کند اما زمانی که ببیند تولیدکننده نگران است، خدای نکرده زمینش را رها می کند. بنابراین برادرانم من دوست داشتم این را بگویم که از جمله بیماریهای اجتماعی یکی همین بیکاری است و همه بدون استثناء باید برای رفع این مشکل تلاش کنند و میزان بیکاری را کاهش دهند باید بیکاری را از بین ببریم، زمانی که برادرانمان مشغول به کار شوند و اوقاتشان را با کاری مفید پر کنند، آن زمان آنها و نیز جامعه احساس مفید بودن دارند. از خداوند سبحان و تعالی موفقیت را مسئلت داریم خداوندا هر آنچه خوبی است را در کشور ما جاری کن. خداوندا تمامی مردان و زنان مومن را بیامرز و میان ما و آنها خیر و خوبی قرار ده و بر محمد و خاندان پاک و مطهرش درود فرست.
اترك تعليق