در تاریخ پر فراز و نشیب اسلام، کمتر بانویی در جامعه زنان همچون حضرت خدیجه همسر بزرگوار رسول خدا (صلی الله علیه و آله) درخشیده است. بهره مندی از صفات عالی و رفتار برخاسته از بینش متعالی او چنان شخصیتی از وی ساخته که تا سالها پس از رحلت جانسوزش هرگاه پیامبراکرم (صلى اللّه عليه و آله) نام او را می شنید اشک بر گونه های مبارکش جاری می گشت و از او به بزرگی یاد می نمود. (1)
حضرت خديجه دختر خويلد بن عبد العزّى از نیکوترین و عفیفترین زنان عرب قبل از اسلام و اولین زن مسلمان بعد اسلام بود. وی از اشراف مكه و زنى خردمند، هوشمند، با درايت، پارسا و پاكدامن بود و بهترين زن قريش به شمار مىآمد تا آنجا كه در دوران جاهليت به «طاهره» و «سيده قريش» مشهور گرديد.
زنی تاجر و بزرگ زاده و ثروتمند، که مردم را برای تجارت با اموال خود استخدام می کرد و در قبال كارشان مقدار معيّنى از سود حاصل از تجارت را به ايشان مى داد. وقتى خبر راستگويى و امانتدارى و خُلق و خوهاى پسنديده پيامبر (صلى اللّه عليه و آله) به گوش خديجه رسيد، شخصی را نزد ايشان فرستاد و آنچه از مال دنیا در اختیار داشت تماما در جهت اعتلای دین مبین اسلام سخاوتمندانه بذل کرد. (2)
مکنت و قدرت مالی بانو از پدری بود که وی نیز از بزرگان قریش و پیرو آئین حضرت ابراهیم و فردی مستقل، شجاع، استبداد ستیز و دارای تمکن مالی و وجهه اجتماعی بود. ایشان به سبب امتیازات و موقعیت بالایی که داشت مهتر و رئیس طایفه خود و از احترام ویژه ای برخوردار بود. (3)
حضرت خدیجه (سلام الله علیها) از سوی پدر، با جدّ سوم پیامبر قصی و از جانب مادر با جدّ هشتم پیامبر لوّی هم نسب می گردند که در نهایت، اجداد هر دو به حضرت اسماعیل (علیه السلام) و ابراهیم خلیل (علیه السلام) منتهی می گردد. (4)
آَشنایی حضرت خدیجه (سلام الله علیها) با پیامبر (صلى اللّه عليه و آله)
حضرت خدیجه (سلام الله علیها) زنى تجارت پيشه و شرافتمند و ثروتمند بود، كه مردان را براى بازرگانى اجير مىكرد و سرمايه اى از مال خويش، براى تجارت قرار مى داد، در اختيارشان مى گذاشت تا تجارت کنند. در نوبه ای که قصد داشت مال زیادی را برای تجارت به کسی بسپارد، هیچ کس را مطمئن نیافت؛ وقتی از راستگویى و امانت و مكارم اخلاق رسول خدا باخبر شد، غلام خود میسره را نزد وى فرستاد و به او پيشنهاد كرد كه اگر با سرمايه «خديجه» براى تجارت رهسپار شام شود، بيش از آنچه به ديگران مى داده است به وى خواهد داد. رسول خدا پذيرفت و با «ميسره» رهسپار شام شد. وقایع و اتفاقاتی که در طول سفر واقع شد شناخت بیشتری را به میسره داد و در بازگشت خدیجه را از کرامات رسول خدا با خبر کرد.
شرافت، عفت، قدرت، ثروت و بسیاری از خصایص چشمگیر حضرت خدیجه باعث شده بود چشم طماع بسیاری از تجار مکه را به طمع بیاندازد و از وی خواستگاری کنند. اما بانو تمام قوانین جاهلی را کنار گذاشت و خود پیشنهاد ازدواج به محمد داد و شخصی را نزد ایشان فرستاد و گفت: اى محمّد، مى دانى كه سروران قريش طالب من هستند و مهتران قوم در آرزوى آن هستند كه مرا به نكاح خود در آورند و من به كسى از ايشان رغبت ننمودم. لكن، از بهر آنكه ميان من و تو خويشاوندى است و نيز در قريش چون تو كسى را به صدق و صيانت و امانت نمى بينم، مرا رغبت مى افتد كه به نكاح تو درآيم. (5)
یعقوبی در تاریخش به نقل از عمار یاسر این جریان را به گونه ای دیگر نقل می کند و می گوید:
«من از همه مردم به امر ازدواج رسول خدا با خديجه دختر خويلد، داناترم چون دوست او بودم و روزى با هم در ميان صفا و مروه راه مى رفتيم كه ناگهان خديجه دختر خويلد و خواهرش هاله رسيدند و چون خديجه رسول خدا را ديد، هاله خواهرش نزد من آمد و گفت: اى عمار رفيقت را نيازى به خديجه نيست؟ گفتم: به خدا قسم نمىدانم. پس بازگشتم و سخن هاله را با او در ميان گذاشتم. گفت: برگرد و با او قرارى بگذار و روزى را وعده ده تا نزد او برويم، چنين كردم و چون روز موعود رسيد، خديجه نزد عمرو بن اسد فرستاد و آن روز به او شربت نوشانيد و ريش او را با روغن زردى چرب كرد و بردهاى يمنى بر او پوشانيد سپس رسول خدا با چند نفر از عموهاى خود كه ابو طالب پيشرو آنها بود، رسيدند و ابو طالب خطبه خواند:
الحمد لله الذى جعلنا من زرع ابراهيم و ذرية اسماعيل و جعل لنا بيتا محجوبا و حرما آمنا و جعلنا الحكام على الناس و بارك لنا فى بلدنا الذى نحن فيه ثم ان ابن اخى محمد بن عبد الله لا يوازن برجل من قريش الا رجح و لا يقاس باحد الا عظم عنه و ان كان فى المال قل فان المال رزق حائل و ظل زائل و له فى خديجة و لها فيه رغبة و صداق ما سالتموه عاجله من مالى و له و الله خطب عظيم و نبا شايع.
سپاس خدا را كه ما را از نسل ابراهيم و فرزندان اسماعيل قرار داد و ما را به كعبه اى حرام و حرمى امن، سرفراز داشت و ما را بر مردم سرورى داد و شهر ما را كه در آن هستيم مبارك ساخت، سپس به راستى برادر زاده ام محمد بن عبد الله، اگر چه از مال تهیدست است، با هيچ مردى از قريش سنجيده نشود جز آنكه بر او فزون آيد و با احدى قياس نشود مگر آنكه از او بزرگتر باشد، چه مال، روزى دگرگون و سايه بى دوامى است و او خواستار خديجه و خديجه خواهان او است و كابين آنچه بخواهيد، نقد آن از مال من است و او را به خدا قسم امرى است بزرگ و پيشامدى جهانگير.» (6)
درباره سن ازدواج حضرت خدیجه (سلام الله علیها) با رسول اکرم نقل قولهای متفاوتی بیان شده است.
از جمله اینکه طبری در تاریخش می گوید: وقتى پيامبر خديجه را به زنى گرفت بيست و پنج سال داشت و خديجه چهل ساله بود. (7)
ابو عبد الله حافظ هم سن پیامبر (صلى اللّه عليه و آله) را هنگام ازدواج با حضرت خدیجه بيست و پنج سالگى عنوان می کند و خبری از سن حضرت خدیجه نداده است. (8)
عمرو بن اسد می گوید: اين ازدواج بس فرخنده است كه هرگز سست نمىشود. پيامبر (ص) هنگام ازدواج با خديجه بيست و پنج سال داشت و خديجه چهل سال داشت كه او متولد پانزده سال پيش از عام الفيل است. (9)
از ابن عباس نقل شده: « انه توجها و هی ابنه ثمانی وعشرین سنه ... : روزی که حضرت خدیجه ازدواج کرد دختری بیست و هشت ساله بود.» (10)
از جمع بندی نقل قولهای مختلف دریافتیم سن تقریبی که برای اول بانوی اسلام بیان شده 28 و در بعضی نقلها 40 سال گفته شده و نکته مهم این که ایشان پیش از پیامبر با هیچ مردی ازدواج نکرده بودند.
حضرت خدیجه (سلام الله علیها) همسر با وفاي پیامبر خدا (صلى اللّه عليه و آله) پس از گذشت 25 سال زندگی سراسر مهر و گذشت و وفا، در دهم ماه رمضان سال دهم هجرت پیامبرخدا (صلى اللّه عليه و آله) را تنها گذاشت و به سوي جهان ابدي بال گشود. پیامبرخدا (صلى اللّه عليه و آله) هنگام تدفین وي، خود به درون قبر خدیجه رفتند و با دستان مهربان خود خدیجه را به خاك سپردند.
فضایل بانوی اول اسلام
حامی پیامبر
وی بهترين انيس پيامبر (صلى اللّه عليه و آله) و قویترين مددكار روزهای سختى بود. او در شدائد و دشواريهاى اسلام موجب تسلى خاطر پيامبر (صلى اللّه عليه و آله) بود و با آن قدرت مالى و شهرت مقامى كه داشت با زجر و تهديد و تبعيد شوهر ساخت و لذا رسول خدا او را بسيار دوست مى داشت. نقل است از که یکی از زنان پیامبر مىگويد: هر وقت پيامبر به ياد خديجه مى افتاد ملول و محزون مى شد و براى او طلب مغفرت مى كرد، يك روز من رشكم آمد، گفتم يا رسول اللَّه خداوند عوض آن پير زن، زن جوانى زيبا به تو داد كه ناگهان پيامبر بر آشفت و به غضب آمد دست به دست مى زد و فرمود:
«خدا شاهد است خديجه زنى بود كه چون همه از من رو بر مى گردانيدند، او به من رو مى كرد و چون همه از من مى گريختند، خديجه به من محبت و مهربانى مى كرد چون همه دعوت مرا تكذيب مى كردند، خديجه به من ايمان مى آورد و مرا تصديق مى كرد و در مشكلات زندگى مرا تسليت مى داد و با مال خود كمك مى نمود و غم از چهره من مى زدود.»(11)
بخشش و حمایت کریمانه پیامبراز سوی خداوند نیز به عنوان فضیلتی در قرآن چنین آمده:
« وَ وَجَدَكَ عائِلًا فاغنی: و تو را تنگدست يافت و بى نياز گردانيد.» (12)
ابن عباس در تفسیر این آیه می گوید: هنگامی که خداوند تو را پیش قومت فقیر یافت، تور ا به مال خدیجه بی نیاز کرد. (13)
صبر بر شدائد
مشکلات و سختیها از سخنهاي گزنده و موضع گیريهاي زننده و جسارت و اهانت و تهمت دروغ پردازی به پیامبر و خانواده پیامبر تا بی اعتناییهایی که از زنان جاهل مغرض قریش به خدیجه روا داشتند؛ به این علت که با آن همه ثروت و مکنت با یتیم ابوطالب ازدواج کرده و همسر پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) بود موجب رنجش حضرت خدیجه (سلام الله علیها) می گردید. زنان مكه از خديجه كنارهگيرى نمودند و نزد وى نمى رفتند، به او سلام نمى كردند و به هيچ زنى اجازه نمى دادند كه با او معاشرت و تماس داشته باشد. تا جایی که هنگام وضع حمل هیچ کسی برای کمک به وی نیامد اما به فضل خداوند صبر خدیجه بی نتیجه نماند و چهار بانوی بهشتی به مددش آمدند. (14)
خدیجه (سلام الله علیها) تمام سختیها را همراه پیغمبر (صلى اللّه عليه و آله) تحمّل کرد و تمام هزار شبانه روزي که حضرت در شعب ابی طالب حبس بود، این بانو خم به ابرو نیاورد. وی هزار شبانه روز تشنه و گرسنه در محاصره دشمن به سر آورد اما قدمی از حمایت رسول خدا دست نکشید و صبورانه در کنار رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله) ایستاد. (15)
مهربان و آرامش دهنده
یکی از خصایص اخلاقی بانوی اول اسلام مهربانی و روحیه آرامش دهنده ایشان است که در لحظه های سختی که بر نبی اکرم می گذشت تنها مأمن و پناه ایشان در خانه حضرت خدیجه (سلام الله علیها) بودند که با کلام نافذ سختیها را بر ایشان آسان می ساخت. محمد بن اسحاق می گوید: خديجه (سلام الله علیها) اول كسی بود كه ايمان به پيغمبر آورد و او را تصديق كرد و حضرت را در امر مهم رسالت یاری نمود تا حق سبحانه و تعالى آن امر گران را به آن حضرت سبك گردانيد و هرگز آن حضرت از او چيزى نشنيد كه برایش ناخوشایند باشد و هرگاه كسى رد سخنان آن حضرت مي كرد و تكذيب وى مي نمود، او به غايت از اين امر محزون و غمناك مي شد تا خداوند گشایشی مي فرستاد و چون آن حضرت به وى رجوع مي كرد به اين سخنان او را دل آرام می کرد و امر مردم را برایش آسان مي ساخت. انیس و مونس او بود تا وفات نمود. (16)
مبتکر و مستقل
حضرت خدیجه (سلام الله علیها) به لحاظ شخصیتی بانویی تاجر و ثروتمند بود که از وی شخصیتی مستقل ساخته بود که در زمان جاهلیتی که زن هیچ جایگاه و مقامی نداشت ایشان اشخاصی را اجیر می کرد تا برایش کار کنند. همین امر باعث شده بود که چشم بسیاری از تجار و بزرگان مکه را به وی معطوف شود و از وی خواستگاری کردند اما ایشان به گونه ای مبتکرانه رفتار می کرد که گویا تصمیم ازدواج ندارد. در چنین زمانی بود که با شنیدن وصف پیامبر اکرم(صلى اللّه عليه و آله) همه آداب و رسوم جاهلی و خرافی را به سخره گرفت و خود پیشنهاد ازدواج به محمد داد.
و وقتی غوغایی از هیاهو و جنجال به راه افتاد که دختر ثروتمند و مقتدري چون شما با جوان تهی دستی چون محمد نباید ازدواج کند، با قدرتی استوار ایستاد و همه ثروت و امکانات خود را به محمد (صلی الله علیه و آله) بخشید و نشان داد که حُسن انتخاب، حُسن عاقبت، سعادت، شخصیت، عظمت، شکوه و... چیزي است که براي به دست آوردن آن نه تنها پول، کاروان تجارتی، زر و زیور، شهرت و قدرت مهم نیست، بلکه باید از هستی گذشت. (17)
همراهی صادق
حضرت خدیجه (سلام الله علیها) در روزگاری غربت پیامبر حامی قوی و همراه صادقی برای ایشان بود که پیامبر در کنار وی آرامش می یافت. (18)
ابن اثیر در اسد الغابه به نقل از ابن اسحاق می گوید: «حضرت خدیجه برای اسلام یاوری صادق بود.» (19)
پیامبر اکرم (صلى اللّه عليه و آله) نیز در تجلیل این فداکاری ایشان فرمودند: «ما قام ولا استقام ديني إلا بشيئين: مال خديجة و سيف علي بن أبي طالب: پا برجا نشد و ایستادگی نکرد دین من مگر بر دو چیز: مال خدیجه و شمشیر علی بن ابی طالب.»(20)
این سخن پیامبر (صلی الله علیه وآله) یعنی؛ فضیلت مال خدیجه در کنار شمشیر زدنها و جهاد علی بن ابی طالب قرار دارد.
نخستین زن مسلمان
خديجه (سلام الله علیها) نخستين زنى بود كه به پيامبر ايمان آورد و نماز خواند در اسلام از روايت اخبار و احاديث وحى و نبوت با خبر بود، بسيارى از زنان از او اخبار طلوع اسلام را نقل می نمودند. وی با بذل احساسات و عواطف و كمك مادى خود اسلام را يارى كرد و به اعتراف تمام فرق اسلامى يك ركن پيشرفت اسلام بر دوش خديجه (سلام الله علیها) بود و در اثر خدمت و فداكارى او پيغمبر توفيق حاصل كرد و به همين جهت به حق لقب «ام المؤمنين» به خود گرفت.
مقام حضرت خديجه (سلام الله علیها) نزد خداوند چنان بود كه همچون پیامبر به واسطه جبرئیل سلام باری تعالی را دریافت کرد و به وی وعده پاداش عظیم از سمت خداوند داده شد و باید گفت که تا آن زمان هيچ يك از گذشتگان و اصحاب بدان مقام نرسيدند. (21)
محبوبه رسول خدا
علاقه پیامبر به خدیجه (سلام الله علیها) به گونه ای بود که، تا وقتی ایشان در قید حیات بودند هیچ زنی اختیار نکرد. (22) و بعد از وفات ایشان هیچ کدام از زنان پیامبر نتوانستند که در جایگاه رفیع این بانوی بهشتی قرار گیرند.
شأن و جایگاه وی نزد پیامبر نیز با همسران دیگر فرق داشت. از عایشه زوجه پیامبر (صلى اللّه عليه و آله) نقل شده است که گفت: احترام هیچ یک از زنان به پایه حرمت و عزت خدیجه نمی رسید. رسول الله (صلى اللّه عليه و آله) پیوسته از او به نیکی یاد می کرد و به حدي او را محترم می شمرد که گویا زنی مانند خدیجه نبوده است.
درگذشت خديجه براى پيامبر (صلى اللّه عليه و آله) مصيبتى بزرگ بود زيرا خديجه وزنه زندگى پيامبر خدا بود. (23)
برترین زنان بهشت
شیخ صدوق در کتاب الخصال به نقل از پیامبر (صلى اللّه عليه و آله) در باب جایگاه رفیع حضرت خدیجه می فرماید: بهترين زنان اهل بهشت چهار نفرند: خديجه دختر خويلد و فاطمه دختر محمد و مريم دختر عمران و آسيه دختر مزاحم؛ همسر فرعون. (24)
بانویی زاهد
یکی از فضایل اخلاقی و اوصاف پسندیده انسانی زهد است و هرکس به هر درجه و مقامی برسد به خاطر زهد در دنیا است از این رو در شریعت مقدس اسلام بسیار مورد توجه قرار گرفته و همگان را به آن ترغیب کرده اند.
امیرالمومنین (علیه السلام) در این مورد می فرماید: «الزُّهْدُ كُلُّهُ بَيْنَ كَلِمَتَيْنِ مِنَ الْقُرْآنِ قَالَ اللَّهُ سُبْحَانَهُ لِكَيْلا تَأْسَوْا عَلى ما فاتَكُمْ وَ لا تَفْرَحُوا بِما آتاكُمْ وَ مَنْ لَمْ يَأْسَ عَلَى الْمَاضِي وَ لَمْ يَفْرَحْ بِالْآتِي فَقَدْ أَخَذَ الزُّهْدَ بِطَرَفَيْهِ.» (25)
همه زهد، ميان دو كلمه از قرآن قرار گرفته است. خداى تعالى مى فرمايد:«تا بر آنچه از دستتان مى رود اندوهگين نباشيد و بدانچه به دستتان مى آيد شادمانى نكنيد.» كسى كه بر گذشته تأسف نخورد و بر آينده شادمان نباشد زهد را از دو سوى آن گرفته است.
حقیقت زهد نداشتن دنیا نیست بلکه منظور عدم دلبستگی به آن است. حضرت خدیجه (سلام الله علیها) نیز بانویی به تمام معنا زاهد بود و علاوه بر این که دلبستگی نداشت. همه اموال خود را نیز در راه خدا انفاق کرد و از همه چیز خود در راه خدا گذشت.
افتخار مادری بر نسل پیامبر
یکی از بالاترین فضایل حضرت خدیجه (سلام الله علیها) افتخار مادری بر نسل نبوی است که خداوند از بین زنان پیامبر تنها وی را رویشگاهی پاک برای شریفترین تبار بشریت انتخاب کرد.
پیامبر اکرم در شکوه و عظمت حضرت خدیجه به عنوان «ام الائمه» و سرچشمه کوثر الهی خطاب به دخت فرزانه خود حضرت زهرا فرمودند: إِنَّ بَطْنَ أُمِّكِ كَانَ لِلْإِمَامَةِ وِعَاء : به راستی که وجود مادرت به عنوان جایگاه انوار امامت برگزیده شد. (26)
پی نوشتها
(1) بحارالانوار، ج16، ص11
(2) پيامبر اعظم صلى الله عليه و آله و سلم از نگاه قرآن و اهل بيت ، ص159/ کشف الغمه، ج2، ص74
(3) الانوار الساطعه من الغرائ الطاهره، ص9
(4) الطبقات الکبری، ج8، ص11
(5) سيرت رسول الله ، ج1، ص167
(6) تاریخ یعقوبی، ج1، ص376
(7) تاریخ طبری، ج3، ص832
(8) دلائل النبوه، ج1، ص218
(9) طبقات الکبری، ج1، ص120
(10) بحارالانوار، ج16، ص10
(11) كشف الغمة ، ج2، ص 72
(12) سوره مبارکه ضحی، آیه 8
(13) شجرة طوبى، ج2، ص233/ مجمع البيان فى تفسير القرآن ، ج27، 145/ علل الشرائع، ج1 ، ص445
(14) بحارالانوار، ج43، ص33
(15) تاريخنامه طبرى ، ج3، ص25
(16) كشف الغمة، ج2، ص76
(17) كشف الغمة، ج2، ص74و75
(18) عیون الاثر، ج1، ص171
(19) اسد الغابه فی معرفه الصحبه، ابن اثیر، ج5، ص439
(20) شجرة طوبى، ج2، ص233
(21) الطرائف، ص 443و442/ کشف الغمه، ج2، ص72و73
(22) شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج4، ص313
(23) الطرائف، ص442
(24) الخصال، ج1، ص 299
(25) نهج البلاغه، قصار/439
(26) بحارالانوار، ج43، ص 281
منابع
- قرآن کریم
-اسد الغابه فی معرفه الصحابه، عزالدين بن الأثير أبو الحسن على بن محمد الجزرى، بیروت، دارالفکر، 1409ه.ق
- الانوار الساطعه من الغرائ الطاهره، غالب سیلاوی، قم، نشر محلاتی، 1424ه.ق.
- بحارالانوار، محمدباقر مجلسی، مترجم محمد روحانی علی آبادی، جلد 43، تهران، مهام، 1379ه.ش
- پيامبر اعظم (صلى الله عليه و آله و سلم) از نگاه قرآن و اهل بيت، حمیدرضا شیخی، قم، دارالحدیث،1386 ه.ش
- تاریخ یعقوبی، احمد بن ابی یعقوب، ترجمه محمد ابراهیم آیتی، تهران، علمی و فرهنگی، 1371ه.ش
- تاريخنامه طبرى، محمد بن جریر طبری، ترجمه ابوالقاسم پاینده، تهران، اساطیر، 1375ه.ش
- الخصال، شیخ صدوق، ترجمه یعقوب جعفری، قم،نسیم کوثر، 1382ه.ش
- دلائل النبوه، احمد بن حسین بیهقی، ترجمه محمود مهدوی دامغانی، تهران، علمی و فرهنگی، 1361ه.ش.
- سيرت رسول الله، قاضی ابرقوه، تهران، وزارت ارشاد، 1377ه.ش
- شجره الطوبی، الشيخ محمد مهدي الحائري، نجف، الحيدرية، 1385ه.
- شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، عزالدین ابوحامدابن ابی الحدید، محمود مهدوی دامغانی، تهران، نی، 1375ه.ش
- الطرائف، علی بن موسی ابن طاووس، ترجمه داود الهامی، تهران، نوید اسلام،1371ه.ش
- الطبقات الکبری، ابن سعد کاتب واقدی، بیروت، دارالکتب العلیمه، 1418ه.ق.
- عیون الاثر، ابن سید الناس، بیروت، دارالقلم، 1414ه.ق
- علل الشرائع، شیخ صدوق، ترجمه محمد جواد ذهنی تهرانی، قم، مومنین، 1380ه.ش
- کشف الغمه، علی بن عیسی اربلی، ترجمه علی بن حسین زواره ای، مصحح ابراهیم میانجی، تهران، اسلامی، 1382ه.ش
- مجمع البيان فى تفسير القرآن، فضل بن حسن طبرسی، تهران، انتشارات فراهانی، 1360ه.ش
- نهج البلاغه (نسخه صبحی صالح)، ترجمه عبدالمحمد آیتی، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی (بنیاد نهج البلاغه)، 1378ه.ش.
نویسنده: الهه زارعین
اترك تعليق