برادران و خواهران پیشتر درباره مسأله خانواده و اهمیت زیادی که خانواده به عنوان هسته اصلی باید داشته باشد صحبت کردیم و گفتیم که اگر خانواده سالم باشد، جامعه درست می شود و اگر خدای نکرده اینگونه نباشد، مفاسد عمومی ایجاد خواهد شد. البته مشکلات بسیاری وجود دارند، زمانی که انسان درباره این مشکلات بدون ورود به جزئیات صحبت می کند، گاهی مشکل وجود ندارد یعنی به شکل دقیق تشخیص داده نمی شود گاهی راه حل مشکل نیز درک نمی شود، اما زمانی انسان از یک مشکل واقعی صحبت می کند در حالی که برخی از مردم گمان می کنند که این صحبت به آنها مربوط نمی شود یا همانگونه که در خطبه اول گفتیم به این دلیل که در جهل به سر می برند یا اینکه غافل هستند و یا اینکه اهمیتی نمی دهند، در نتیجه بنایی نا مطمئن ساخته خواهد شد و همه ما هزینه آن را خواهیم داد زیرا این خانواده همان هسته ای است که نقطه شروع باید از آن باشد، برادران عزیز افراد جامعه مصونیت ایجاد کنند، منظورم از مصونیت، مصونیت اجتماعی است یعنی اهل این محله، روستا، شهر و کشور چگونه با هم رفتار می کنند. گاهی خانواده های خوب و بزرگوار متوجه هستند که برخی از مشکلات را خودشان باید حل کنند زیرا نسلی را به جامعه، مدرسه، کارخانه و هر جای دیگری صادر خواهند کرد، گاهی گروههایی مورد توجه دولت قرار می گیرند. دولت نیز باید این بُعد را در نظر بگیرد واهمیت بسیاری به این بُعد بدهد و انسانهای امینی را جهت توجه به این ساختار انتخاب کند، هر کدام به شکل خود و بر اساس میزان توجه یا اهمیتی که این مساله برایش دارد، اکنون سخن در موضوع وضعیت اجتماعی است. از جمله مسائلی که برخی از آن شکایت می کنند نبود سرپرست خانواده برای توجه و رسیدگی به آن است. به این مساله توجه کنید تا موضوعی که می خواهیم درباره آن صحبت کنیم، مشخص شود، نه از منظر حمایت مالی، (بله) برخی احتمال دارد از اینکه سرپرست خانواده از آن حمایت مالی نمی کند، شاکی باشند، گاهی سرپرست خانواده مالی ندارد و تلاش می کند با مقدار پولی که در اختیار دارد، خانواده را اداره کند، گاهی او پول دارد اما بخیل است و برای خانواده هزینه نمی کند. الان صحبتم درباره حمایت مالی نیست، این موضوع شرایط خاص خود را دارد، مساله هزینه برای خانواده بحث ویژه ای دارد، من درباره این مساله صحبت نمی کنم، از مساله توجه به خانواده صحبت می کنم یعنی انسان زمانی که قصد تشکیل خانواده دارد، او همسر مناسبی را انتخاب می کند و از او درخواست ازدواج می کند، خانواده همسرش نیز به دنبال زوج مناسبی هستند، سپس خانواده تشکیل می شود، فرزندانی در آن متولد می شوند و آنها شروع به رشد در فضای این خانواده می کنند. اینجا مسئولیتی وجود دارد، مسئولیت سرپرست خانواده چیست و او چه کاری باید انجام دهد؟ برادرانم هر چقدر که گفتگو صریحتر باشد، می توانیم به نتایج بهتری دست یابیم ، زمانی که این بحث پوشیده و مبهم بماند، برخی گمان می کنند که این موضوع برایش اهمیتی ندارد و برخی فکر می کنند که اینها مسائلی کلی هستند و نیز برخی دیگر همانند مردم اهمیت و توجهی نشان نمی دهند، آیا نقشی وجود دارد؟ بله وجود دارد. هر بار که کارها دشوار شود یا در دنیای تکنولوژی آسان می می شود، بر خانواده در از هم پاشیدن ریسمانهای دوستی و همبستگی خانوادگی اثر می گذارد، ما چه کاری باید انجام دهیم؟ ما به دنیای تکنولوژی نیاز داریم اما مسئولیت پدر به عنوان سرپرست خانواده افزایش می یابد. پدر به عنوان مسئول این خانواده وظایفش باید افزایش یابند، باید باشد و خانواده او را ببیند و حضور واقعی او و نه وجود معنوی اش را احساس کند. وجود واقعی اینکه با آنها بنشیند و با آنها تبادل نظر داشته باشد و از آنها توضیح بخواهد و مواخذه کند. فرزندان گاهی بیرون خانواده موجب مشکلی برای سرپرست می شوند اما آنها جگر گوشه های او هستند، به فرزندانتان فقط پول ندهید به این گمان که او را دوست دارید. برادرانم این به تنهایی کافی نیست پول به او بده و دست او را باز بگذار، این از مستحبات است که انسان برای خانواده هزینه کند اما وظیفه اصلی یعنی تربیت را فراموش نکن، اسم تو سرپرست خانواده است و این به معنی تربیت است یعنی سرپرست خانواده در راه تربیت از قدرت برخوردار است؛ توجه کنید مطلبی را به عنوان شاهد خواهم آورد و از برادران نیز می خواهم به این مساله توجه کنند.دقت کنید حضرت امیر المومنین (علیه السّلام) پس از بازگشت از صفین، از نظر نسبی چه کسی به ایشان نزدیکتر است؟ فرزندانش. امام (علیه السّلام) پس از واقعه صفین نامه ای به امام حسن (علیه السّلام) نوشتند که مطلبی برای همه پدران از جمله خود من است، نامه ای برای امام حسن (علیه السّلام) نوشتند و پس از اتمام آن، در مقدمه نامه مطلب بسیار مهمی را ذکر کردند. ما باید این را از حضرت امیر المومنین (علیه السّلام) و قطعا حضرت امام حسن (علیه السّلام) یاد بگیریم، من نمی گویم حضرت امام حسن (علیه السّلام) از پدر خود بی نیاز بودند ایشان هم امام هستند اما قطعا حضرت امیر المومنین (علیه السّلام) مقامی دارند زمانی که این نامه به دست حضرت امام حسن (علیه السّلام) رسید و از طریق ایشان به ما رسیده است در نتیجه ما نیز مخاطب آن هستیم، حضرت امیر المومنین (علیه السّلام) خطاب به فرزند خود در مقدمه ای طولانی می نویسد، به بخشی که می خواهم برای شما بیان کنم دقت کنید، حضرت امیر المومنین (علیه السّلام) می فرمایند: «تو را پاره ای از خود، بلکه تو را تمام جان خود یافتم.» اکنون اگر پدر خانواده را گرد هم جمع کند و با آنها درباره مسائل مختلف گفتگو کند، اگر این رابطه ایجاد شود، خانواده با برکتی خواهیم داشت و در نتیجه جامعه متشكل از خانواده های متعددی است که از آن در برابر ویرانی حمایت می کنند، اما اگر پدر اصلا ارتباطی با خانواده نداشته باشد برادرانم این امر اشتباه است، پدران عزیز اینها خانواده های شما هستند این فرزندان به شما نیاز مبرم دارند، او هنگام غذا خوردن می خواهد تو را ببیند و از تو بشنود، تو تجربه هایی داری و از او بزرگتر هستی، به این فرزند بیاموز چگونه وارد این جامعه شود، فرزندت را در مدرسه و بیرون آن همراهی کن، سوال کردن و توضیح خواستن از او به او مصونیت می بخشد و می فهمد که پدر و مادر یا فرد دیگری مانند برادر بزرگتر پشت او بوده و جویای احوالش هستند. توجه کنید امام (علیه السّلام) زمانی که با فرزندش صحبت می کند تا بدان جا که «اگر آسیبی به تو برسد، (گویا) به من رسیده است.» این دوستی و مهربانی است، برادرانم به خدا قسم من مواردی می بینم، پدری که آتش سیگارش را روی بدن فرزندش خاموش می کند، این حالت را تصور کنید، واقعا نمی دانم چگونه این پدر را توصیف کنم، این نهایت سنگدلی است به کودکی که به ده سال نرسیده بگوییم برو برایم پول بیاور. آیا این شیوه رفتار ما با آنها است. جامعه باید به مسئولیت اجتماعی خود عمل کند، من می گویم همه ما مسئول گم شدن برخی کودکان و دختران و نابودی خانواده ها هستیم. توجه کنید حضرت امیر المومنین (علیه السّلام) چگونه با فرزندش صحبت می کند: « تا آنجا که اگر آسیبی به تو برسد، گویا به من رسیده است، اگر مرگ تو را دریابد، رشته زندگی مرا بریده است، و از همین روی کار تو را چون کار خود شمردم.» این بخشی از آن است، یکی از حضرت امام صادق (علیه السّلام) سوال کرد چرا من فرزندم را بیشتر از آنچه او مرا دوست می دارد، دوست دارم؟ امام (علیه السّلام) به ایشان فرمودند زیرا او از توست و تو از او نیستی. سپس حضرت امیر المومنین (علیه السّلام) می فرمایند:«این نامه را برای تو نوشتم تا پشتیبان تو باشد، خواه من زنده و در کنار تو باشم و خواه مرده باشم.» برادرانم بسیاری از علما و چهره های بزرگ در وصیت نامه های خود و حتی در طول حیاتشان به دلیل توجهی که به فرزندان خود دارند، نامه ای برای آنها می نویسند، بله انسان وصیت می کند که فلان چیز برای فلانی باشد و فلان مال به فلانی برسد. این مستحب است اما برادرانم وصیت تنها در تقسیم دارایی نیست، بُعد معنوی هم دارد، پدر پیش از اینکه از دنیا برود، باید با فرزند خود بنشیند و صحبت کند، فرزند باید توجه و مهربانی تو را حس کند، من درباره همه پدران صحبت می کنم، همه ما مسئول هستیم و فرزندان می بینند که پدر مسئول خانواده است.. کودک چیزی نمی داند او چشمانش را باز می کند و پدر را می بیند که احتیاجات و نیازهایش را برطرف می کند و این پدر است که از او حمایت کرده و به او توجه می کند. برادرانم این مبحث بسیار طولانی است و قطعا در این نیم ساعت تمام نمی شود اما از مهمترین موضوعات است. من نمی توانم درباره همه ابعاد آن صحبت کنم زیرا به مثالهای بسیاری نیاز دارد و لازم است به سازمانها و ارگانهای بسیاری مسئولیت داده شود و دولت، جامعه، نهادهای جامعه همه باید وارد شوند. من درباره موضوعی واقعی و سرنوشت ساز صحبت می کنم، نقش پدر در خانواده و نقش سرپرست برای خانواده، این خانواده به حضور واقعی سرپرست نیاز دارد. از خداوند سبحان و متعال مسألت داریم تمام خوبیها را برای خانواده های ما رقم بزند و آنها را در کشور ما جاری سازد،خداوند به خانواده های خانواده های بزرگواری که به تربیت فرزندانشان اهتمام دارند جزای خیر دهد و کسانی که غفلت ورزیده اند توجه کنند که فرزندان و خانواده بیش از هر کسی به شما نیاز دارند. خداوند خیر دنیا و آخرت را به همه عنایت بفرماید. آخرین دعای ما هم این است که حمد و سپاس مخصوص پروردگار دو جهان است، خداوندا بر محمد و خاندان پاک و مطهرش درود فرست.
اترك تعليق