برادران و خواهرانم می خواهم موضوعی را به خدمت شما عرض کنم: بیشتر فعالیتهایی که انسان برای انجام آنها تلاش می کند، در ارتباط با منفعت است و ارزش هر پروژه ای به این است که بتواند به تعداد بیشتری از گروه های اجتماعی نفع برساند. رقابت خردمندان بر سر این است که پروژه ای را انتخاب کنند که منفعتی داشته باشد و البته این منافع متفاوت هستند، به عنوان مثال گاهی منافع پولی برای یک پروژه سرمایه گذاری مطرح است یا منافع خدماتی برای یک پروژه خدماتی، به این ترتیب پروژه ها در هدفی که برای رسیدن به آن تلاش می شود و نتایج حاصل از آنها با هم تفاوت دارند. البته من این را باز هم تکرار می کنم، این بحث اصلا سیاسی نیست و تنها گفتاری درباره واقعیت معیشتی ماست و به هیچ شکلی ارتباطی با هیچ بعد سیاسی ندارد. این فعاليت ها از منظر عوایدشان با هم تفاوت دارند، ما بر این باوریم که بهترین فعاليت همانی است که به انسان سازی مرتبط است، فعاليت هایی که انسان را پرورش و تعلیم دهد، بهترین فعالیت هاست، زیرا این منافع محدود به گروه و طرف مشخصی نیست و این اصل تا زمانی که به انسان و ارتقای توانایی های او مربوط باشد، همواره برقرار خواهد بود و بدون تردید ارزش چنین فعالیتی از همه فعالیت ها بالاتر خواهد بود. قرآن کریم می فرماید: «و به راستی ما فرزندان آدم را گرامی داشتیم. (سوره مبارکه اسرا، آیه 70)، دعوتهایی از سوی پیامبران، صالحان، اندیشمندان، فلاسفه و استادان اخلاق انجام شد و هر کدام نظر خود را بیان داشتند، پیامبران با خداوند تعالی در ارتباط بودند و شیوه ای را که تبیین کرده بودند در پیش گرفتند و سایرین نیز دلایل خود را بیان کردند و هر کدام برنامه ای را که از نظرشان تواناییهای انسان را بالا می برد، وضع كردند. ما الان درباره وضعیت مان صحبت می کنیم وبحث ما سیاسی نیست. من می گویم از نظر ما چه طرفهایی انسان سازی را بر عهده می گیرند؟ آشوبهایی در برخی موارد وجود دارند، برای اینکه ما تصویری سیاه ارائه ندهیم اما می بینیم که در برخی حالات آشوب وجود دارد، چه کسی مسئول پایان دادن به این آشوبهاست، اصلا چه کسی مسئول آغاز این آشوب است؟ آیا دولت به شکل کلی اش؟ آیا دیگر نهادها؟ آیا خانواده؟ چرا نسبت به مساله انسان سازی نوعی بی توجهی وجود دارد؟ البته مثالهای بسیاری برای بیان وجود دارد اما همانگونه که گفتیم موضوع در اصل سیاسی نیست، یک چارچوب کلی وجود دارد که ما شهروندان کشور و فرزندان خود را دوست داریم، در این کشور زندگی می کنیم و حق ماست که تمامی راهکارهایی را که موجب پیشرفت شهروندان می شود؛ بررسی کنیم. این بحث سیاسی نیست، خطیبان می گویند مکر نکنید، دروغ نگویید و فلان کار را انجام ندهید اما بی تردید یک یا دو سخنرانی کافی نیست، ده سخنرانی هم کافی نیست، باید فضاهایی ایجاد شود تا سطح و شایستگی انسان ارتقا یابد، حال مسئول این امر چه کسی است؟ من از مسایل حساس و بسیار ساده ای صحبت می کنم اما زمانی که آنها را بررسی می کنیم، آزرده می شویم. به عنوان مثال مسئول وجود زباله در خیابانها و کوچه ها کیست؟ چرا این وضعیت وجود دارد؟ این مساله ای جمعی است. من نمی گویم این وضعیتی را که الان وجود دارد باید همین الان بر طرف کنیم، قطعا این مساله در حال حاضر امكانپذیر نیست اما می خواهم درباره دلایلی صحبت کنم که شاید بتوانم به راه حل برسم، ما به این موضوع پرداختیم و به عنوان مثال پس از مدتی دوباره به آن پرداختیم تا این تصور ایجاد نشود که موضوع سیاسی است، با این حال باز هم می گویم که بحث ما سیاسی نیست، به عنوان مثال ما می خواهیم یک پلیس راهنمایی و رانندگی را تشويق کنیم از او می خواهیم قانون را اجرا کند و از درون این احساس ناامیدی را داریم که برخی از قوانین اجرا نمی شوند. زمانی که این پلیس می خواهد قانونی را در مورد شخصی اجرا کند، آن شخص متخلف می گوید، از تو به قبیله خودم و بزرگان قبیله ام شکایت می کنم. آیا این رفتار منطقی است؟ قبيله محترم است اما چه ارتباطی به اجرای قانون از سوی پلیس راهنمایی رانندگی دارد، آیا کسی در این کشور هست که بتواند این مساله را برای من توضیح دهد؟ کسی هست یا نه؟ به این ترتیب ترس در دل پلیس راهنمایی رانندگی می افتد. چرا؟ چون زمانی که خواسته قانون را اجرا کند با شخصی مواجه شده است که او را با قبيله ای که دارد تهدید کرده است، آیا این منطقی است؟ این قبايل با اصالتی که پیش از این نقشهایی ایفا کردند و هنوز در حفظ کشور به این شکل توانا و قدرتمند هستند، این پلیس و این قانون را تهدید کنند.دو نفر بر سر آب رودخانه ای دچار اختلاف می شوند، حتما رفتار عادی برای خردمندان این است که بنشینند و گفتگو کنند که این ساعات برای تو وفلان ساعات برای من باشد، اگر آبی هم نباشد، برای تهیه آب با یکدیگر همکاری کنند، الان کار ما به کجا رسیده، به درگیری و تلفات؟ چه کسی مسئول این شرایط انسانی است؟ من در واقع سوال می کنم چون جواب می خواهم، من می گویم این کشور ماست چرا این جسارت برای خونریزی وجود دارد؟ چه کسی ما را به اینجا رسانده است؟ موضوع سیاسی نیست، من می خواهم این خونها، این کشور و این مردم را برگردانم. دهها مثال برای روشن شدن موضوع وجود دارد. چه کسی ما را به اینجا رسانده است؟ رودخانه ها پر از زباله هستند، چرا به فرزندانمان آموزش نمی دهیم؟ این بعد آموزشی ماجراست، درباره طرف خاصی صحبت نمی کنم بحث ما یک حالت اجتماعی است، پیشتر معلم جایگاه و هیبتی در ذهن دانشآموز داشت، اکنون دانش آموز به معلم خود احترام نمی گذارد و قدردان او نیست، معلم تلاش می کند و خسته می شود اما دانش آموز احترام او را حفظ نمی کند. در برخی موارد نیز بر عکس معلم توجه ندارد، احترام دانش آموز را نگه نمی دارد، او را تربیت نمی کند و چه دانش آموز در امتحان یا در اخلاق موفق باشد، معلم توجهی ندارد، چرا به این وضع رسیدیم؟ برادرانم در واقع مشکل بزرگی است اما چون ما در درون آن هستیم و به صورت تدریجی شکل گرفته است، ما متوجه ابعاد آن نشده ایم، فرهنگ این کشور فرهنگ اصیلی است، در واقع برخی فرهنگها در حال نابودی هستند، خبر دارید که شخص فارغ التحصيل از دانشگاه نمی تواند خوب بنویسد، چه کسی ما را به این وضع رسانده است؟ چه کسی مسئول است و در برابر تاریخ و مردم ایستاده و خواهد گفت، من این مسئولیت را می پذیرم؟ چه کسی؟ یکی، ده تا صد تا ما هنوز از مشکلاتی رنج می بریم که نمی دانیم چگونه حل می شوند. این مشکلات کشور مواردی اجتماعی و تربیتی هستند، شما می بينيد جدالی در خیابان یا بازار شکل می گیرد اما هیچ چیزی به معنای احترام وجود ندارد، همه اش جدال است. چه کسی مسئول این وضع است؟ دولت این مسئولیت را می پذیرد یا موسسات یا خانواده یا مدرسه؟ برادرانم اینها را می گویم تا شما را متوجه خطرات این موضوع کنم، می دانم یک یا دهها خطبه این مشکلات را حل نمی کند اما می خواهم بگویم ما توجه داریم و این وضعیت بسیار خطرناک است. ما از خانواده ها شروع می کنیم، بله انسان نباید منفی نگر باشد اما خانواده های محترم و بزرگ مسئول هستند زیرا خانواده های بزرگ خانواده های کوچک را می سازند، برادرانم از آموزش و تربیت فرزندانمان شروع کنیم، بر خلاف وضعیت موجود به اخلاق نیکو و روحیه خوب آنها بپردازید و آن را به فرزندانتان آموزش دهید. من کشورم عراق را ترسیم کردم و سخنم خطاب به سایر کشورها اسلامی عزیز نیز بود، اکنون از آنچه دیدم و شما و همه شاهد آن بودید؛ صحبت می کنم. حتی درباره موضوعاتی چون رشوه و پول حرام چرا ما به این مسایل رسیدیم؟ پیشتر کسی که رشوه گرفته بود، به دلیل این جرم چهره خوبی در جامعه نداشت اما حالا کسی که چنین کاری نکرده از اینکه رشوه نگرفته و رشوه نداده خجالت زده است، اینها مسایلی سیاسی نیستند برادرانم من از تربیت انسان صحبت می کنم برادرانم از شما می خواهم لطفا به همدیگر کمک کنیم و برای پایان دادن به این مشكلات اجتماعي با هم همبستگی داشته باشیم، کل ساختار اخلاقی در معرض خطر است و روی سخن من با غیرتمندان است، آنها زیادند، کسانی که در کلام، در خانواده، در محل کار، در مدرسه تصمیم گیرنده هستند. از شما می خواهم اجازه ندهید امور از کنترل خارج شوند زیرا در این صورت همه آسیب خواهند دید. چه زیباست که انسان به اصول و ارزشها و اخلاق پایبند باشد. از خداوند سبحان و تعالی می خواهم که همه شما را حفظ کند و خداوند تعالی هر آنچه خوبی و عافیت است برای شما رقم بزند، خداوندا تمامی مردان و زنان مؤمن و مسلمان را بیامرز و برای ما و آنها خیر و خوبی رقم بزن، خداوندا بر محمد و خاندان پاک و مطهرش درود فرست.
اترك تعليق