درکنار او ایستاده بودم و از سختی هایی که در مسیر به کربلا با آن مواجه شده بود فکر می کردم. هنگامیکه با او صحبت کردم و از دلایل آمدنش به کربلا پرسیدم، گفت: معلولیت من مانع از آمدن به کربلای حسین علیه السلام نمی شود، مکانی که امام حسین علیه السلام جان و مال و خانواده خود را برای زنده نگاهداشتن دین اسلام فدا کرد. او با چشمانی اشک آلود ادامه داد: کسی که امام حسین علیه السلام را بدرستی نشناسد و در مسیری که ایشان مشخص نمودند سیر نکند، مسلمان حقیقی نیست. احمد حسین زکی با اراده ای آهنین و دلی مملو از عشق به اهل بیت (علیهم السلام) و امام حسین علیه السلام گفت: این هفتمین سال است که به تنهایی و بدون همراهی هیچکدام از اعضای خانواده در ایام اربعین به سمت کربلا می آیم و با خود عهد بسته ام تا زمانی که زنده ام این راه را ادامه دهم. امام رضا علیه اسلام فرموده اند: «کلنا سفینة النجاة، و لکن سفینة الحسین اوسع، و فی لج البحر اسرع» «همه ی ما (اهل بیت) کشتی نجات هستیم ولی کشتی نجات حسین وسیعتر و در تلاطم امواج سریعتر است.» لذا می خواهم به کشتی نجات حسینی برسم. زبان از وصف عشق او و اراده آهنینش عاجز می ماند، او به راهش ادامه می دهد و در زیر لب ندای (لبیک یا حسین) را زمزمه می کند. این راهی است که بوسیله آن می توان یزیدی های داعشی را که می خواهند با قتل و ریختن خون بی گناهان، نور الهی را خاموش کنند و راه و مسیر امام حسین علیه السلام را ببندند، را نابود کرد.
اترك تعليق