برادران و خواهران در خطبه دوم به یک اصل اجتماعی و تربیتی مهم در زندگی فردی و اجتماعی می پردازیم و آن هم اصل احساس مسئولیت است. این اصل در حقیقت از اصول فطری است که خداوند متعال همانند سایر اصول فطری آن را در وجود بندگانش به ودیعه گذاشته است تا مقدمه مهمی از مقدمه های تکلیف الهی فراهم شود، انسان مکلف به انجام واجبات و ترک گناهان و محرمات است، او باید این حس و درک را داشته باشد که مسئول کارها، اعمال و رفتارهایش در برابر خداوند متعال است و حساب و کتاب و جزا و پاداش وجود دارد، این درک و احساس او را به پایبندی به تکالیف الهی سوق می دهد، این همان چیزی است که او را تشویق می کند تا سنگینی و بار مسئولیت اجتماعی و مالی خانواده، بستگان و جامعه اش را بر عهده گیرد، این درک او را به رعایت حقوق و مسئولیتها سوق می دهد. دیگران حقی بر گردن من دارند و من مسئولیتهایی دارم، محقق کردن این حقوق سختی و هزینه دارد، من چگونه به حقوقی که دیگران بر گردنم دارند عمل کنم و به آنها پایبند باشم و به مسئولیتهایی که نسبت به دیگران دارم عمل کنم، من باید درک و احساسی از مسئولیت داشته باشم، حركت در مسیر ارتقای مردم، پیشرفت و شکوفایی آنها و تغییر وضعیت معیشتی تنها با حسی زنده و واقعی از مسئولیت محقق می شود، پایبندی به وعده ها و تعهدات نسبت به دیگران تنها با درک مسئولیت محقق می شود. این اصل در نزد همه انسانها وجود دارد، خداوند تعالی این اصل را در فطرت انسان قرار داده است، بله عوامل بیرونی، محیطی و تربیتی وجود دارند که این حس و درک را رشد داده و آماده می کنند و یا آن را تضعیف می کنند، این اصل در خلقت انسان وجود دارد اما گاهی محیطی که از این احساس محافظت کرده و آن را عاملی موثر و کارآمد قرار دهد، فراهم نیست، این حس ضعیف می شود سپس از بین می رود و روحیه وابستگی به دیگران، تنبلی، علاقه به توقف کار و عدم فعالیت و سستی و راحتی، عمل نکردن به مسئولیتهایی که در برابر دیگران وجود دارند و عدم اقدام برای انجام مسئولیت در انسان به وجود می آید، گاهی این محیط بیرونی از این اصل فطری حفاظت می کند یا اینکه منجر به تضعیف این اصل فطری در انسان می شود. طبیعتا رشد و افزایش این حس مسئولیت تاثیرات مثبت بسیاری در سطوح فردی و اجتماعی دارد، تضعیف حس مسئولیت و داشتن روحیه وابستگی به دیگران و روحیه سرزنش کردن دیگران در مورد مسئولیتها به مجموعه ای از پیامدهای منفی و خطرناک در ابعاد فردی و اجتماعی از جمله ایجاد آشوب و تضییع حقوق دیگران منجر شده و موجب عقب افتادگی جامعه و در هم پیچیدگی امور انسان می شود زیرا فرد حس مسئولیتی برای اقدام جهت ارتقای این جامعه ندارد، آن زمان منجر به این می شود که این جامعه و فرد عقب بماند و به عقب باز گردد زیرا ما باید این اصل را داشته باشیم و اهمیت آن را در زندگی شخصی و جامعه درک کنیم، پیشتر نیز تاکید کردم، برادرانم توجه کنید آیات قرآنی همواره هشدار می دهند و برحفظ این اصل فطری تاکید می کنند، این آیات به انسان تاکید می کنند که تو مسئول هر کار و عمل و رفتار و سخن خود هستی، تو مسئول آنها هستی و آنها به نام تو ثبت خواهند شد و بابت آنها حسابرسی و مجازات می شوی، برخی از آیات قرآنی و احادیث شریف این اصل را بیان می کنند و تلاش دارند آنها را حفظ کنند، توجه کنید خداوند تعالی در آیه 92 سوره مبارکه حجر قسم یاد می کند: «قسم به خدای تو که از همه آنها سخت مؤاخذه خواهیم کرد.» همچنین در آیه دیگری آمده است: «البته آنچه می کردید از همه سوال خواهید شد.(سوره مبارکه نحل، آیه 93)هر کاری که از شما سر می زند، چه کوچک و چه بزرگ، از آن سوال خواهید شد. سپس در آیه دیگری آمده است: «و (در موقف حساب) نگاهشان دارید که در کارشان سخت مسئولند.» همچنین حدیث مشهوری وجود دارد که می گوید: هر کدام از شما مسئول هستید و درباره افرادی که به سخن شما گوش می دهند، بازخواست خواهید شداز این حدیث متوجه مي شويم که هر انسانی در جامعه مسئول است و هر انسانی رعیت و گروهی را دارد که به سخن او گوش می دهند، گاهی این شخص حاکم بوده و مردم رعیت او هستند، گاهی در اداره، مدیر اداره راعی بوده و کارمندانش رعیت او هستند، گاهی در مدرسه مدیر راعی و دانش آموزان رعیت هستند و گاهی ما سرپرست خانواده را داریم که مسئول خانواده و تربیت آنها است و این چنین در تمامی بخشهای جامعه انسان راعی بوده و مسئول رعیت خود است. در اینجا ما باید بگوییم در حال حاضر چه چیزی مورد نظر است، از مهمترین مسایلی که انسان به آنها تکیه می کند، مساله فرهنگ است که ما به آن نیاز داریم، همین فرهنگ حس مسئولیت پذیری باید در میان مردم ترویج شود که در مقابل دیگر فرهنگهایی است که گاهی در جامعه رایج شده و منجر به تعطیلی حس مسئولیت پذیری در فرد و جامعه می شوند، بی تردید منبع اول هر اصل و ارزشی برای تاثیرگذاری در جامعه میزان درک فرد و جامعه از اهمیت آن اصل در زندگی افراد جامعه است. مساله ای که باعث تاسف است اینکه برخی فرهنگها علیه این فرهنگ در جامعه گسترش یافته اند از جمله فرهنگ سرزنش و تقصیر را گردن دیگران انداختن، فرهنگ پیروی از دیگران، نبود اعتماد به نفس و اطمینان به خود، اینها از جمله اموری هستند که این اصل مهم زندگی را تضعیف می کنند، بنابراین ما نیاز داریم که این فرهنگ را میان افراد جامعه گسترش دهیم تا این احساس در جامعه ریشه یابد و تقویت شود. البته نکته مهمی وجود دارد که می خواهیم آن را بیان کنیم و آن هم اینکه مرتبه و میزان حس مسئولیت و فرهنگ سازی این اصل نسبت به موقعیت شغلی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی فرد تفاوت دارد، هر قدر این موقعیت در جامعه مهمتر حساستر و بزرگتر باشد، این احساس مسئولیت باید بیشتر از دیگران در او وجود داشته باشد، به عنوان مثال این فرهنگ باید در شخص حاکم قویتر و مستحکمتر از کسانی باشد که او بر آنها حکومت می کند، همین طور شخصی که حامی و سرپرست گروهی از مردم است باید بیشتر از آنها حس مسئولیت داشته باشد، مدیر مدرسه بیشتر از دانش آموزان، سرپرست خانواده بیشتر از فرزند خانواده، همچنین این احساس باید بر اساس موقعیت فرد در جامعه قویتر و مستحکم تر باشد. اکنون ما به بحث درباره اینکه چه عوامل محرکی و زیرساختهایی برای ایجاد این حس مسئولیت نیاز است؛ می پردازیم، در حقیقت محرکها و زیرساختهای زیادی برای رشد و توسعه این احساس وجود دارند که باید آنها را به دست آوریم: اول: محرک داخلی یعنی فطرت و وجدان بیدار و پاک، این مسایل اگر در وجود انسان به شکل درستی باشد، این حس مسئولیت رشد کرده و شخص را به سوی خوبی و دوری از بدی سوق می دهد، گاهی از انسان کار بدی سر می زند، این فطرت و وجدان از او سوال می کند و به او می گوید، از تو می پرسم آیا وجدان او می پذیرد که این کار از تو سر بزند؟ این سوال نشان می دهد که آیا این وجدان پاک و این فطرت در وجود این شخص سالم بوده که او را به حس مسئولیت داشتن در کار و رفتارهایش سوق دهد؟ دوم: ناظر و مسئول مذهبی که از قدرتمندترین عوامل محرک حس مسئولیت است به این دلیل که این امر از درک نظارت خداوند تعالی بر انسان و حسابرسی از او و ثواب و عقاب سرچشمه می گیرد. سوم: تربیت و رشد اجتماعی که ابتدا از خانواده آغاز می شود، این حس مسئولیت از داخل خانواده شروع می شود، پدر در برابر همه و فرزندان خود احساس مسئولیت کرده و فعالیت دارد، او نباید کوتاهی و تنبلی کند و کار را رها کند و به دیگران وابسته باشد، او باید برای عمل به مسئولیت خود اقدام نماید و این حس را در فرزندان خود رشد داده و آنها را تربیت کند، از اصول مهمی که پدر باید آنها را به فرزندان خود آموزش دهد؛ عشق به میهن و دیگران، درک رنج دیگران و همدردی با آنها است، همچنین در مدرسه معلم و مدرس هنگام آموزش باید این حس مسئولیت را رشد دهند، مدیر نیز باید برای رشد و توسعه این احساس در میان نیروهایش گاهی از طریق الگوسازی و گاهی از راه حسابرسی و نظارت تلاش کند، نهادهای آموزشی نیز باید این نقش را برای جامعه ایفا کنند. چهارم، جامعه نقش خود را در حسابرسی و پیگرد و نظارت انجام دهد، اما چگونه؟ زمانی که انسان نفوذ اجتماعی دارد و به دیگران توجه می کند زمانی که اشتباهاتی از آنها سر بزند، او به آنها این اشتباهات را تذکر می دهد، شخص مذهبی این خطاها را به دیگران هشدار می دهد، همین طور کسانی که تاثیر و نفوذ اجتماعی دارند، به دیگران اشتباهاتشان را یادآوری می کنند، همچنین در محیط کار زمانی که مسئولی می آید کارمندی را مورد حسابرسی قرار می دهد و کارهای او را بررسی می کند، این نیز از دیگر عوامل محرک حس مسئولیت در برابر دیگران است. در پایان این خطبه انواع مسئولیتهای انسانی را بیان می کنیم:،اول: مسئولیت اجتماعی که به مسئولیت انسان در برابر پدر و مادر، فرزندان، بستگان، یتیمان، فقرا، زنان بی سرپرست،سالخوردگان و دیگر افراد نیازمند جامعه مربوط می شود. دوم: مسئولیت شغلی است که شامل درست انجام دادن کار و احساس مسئولیت داشتن در وظیفه ای که به انسان سپرده شده است و اخلاص در آن و تلاش برای همکاری با گروهی که با آنها کار می کند، می شود. سوم: مسئولیت اخلاقی که شامل مسئولیت انسان در برابر گفتار، رفتار، رفت و آمدها، برخوردها و اخلاق در مواجهه با دیگران است. چهارم: مسئولیت حقوقی که شامل احترام به قوانین و ساختارها، انضباط و حفاظت از ساختار اجتماعی و آداب و رسوم خوب است. پنجم: مسئولیت سیاسی که شامل مسئولیت حاکم در برابر رعیت خود و مدیریت خوب امور آنها و قرار دادن آنان در مسیری درست و پیشرفت و شکوفایی و نیز حفاظت از آنها در برابر تهدیدات، وفای به عهد و عمل به تعهدات ملی، قانونی و اخلاقی است که به آنها دارد. این نوع از مسئولیت مهمترین مسئولیتها برای کسی است که در این موقعیت قرار دارد و باید نسبت به رعیت خود وفادار باشد، در واقع هرگاه که این طبقه درک درستی از مسئولیتهای خود داشته باشند، این مسئولیتها به بهترین شکل انجام می شوند همانگونه که گفتیم احساس مسئولیت مراتبی دارد و ما نیاز داریم که فرهنگ حس مسئولیت و نه فرهنگ سرزنش کردن و دائما تقصیر را به گردن دیگری انداختن، وابستگی به دیگران و راحت طلبی و دست کشیدن از کار را ترویج داده و آن را تثبیت کنیم، چرا که چنین مسایلی فرد و جامعه را از پیشرفت و شکوفایی و بودن در آنجایی که باید باشد، باز می دارد. از خداوند متعال می خواهیم ما را در آنچه رضایت او در آن است، موفق گرداند و دستان ما را بگیرد و به راهی هدایت کند که صلاح کار ما در آن است چرا که او شنواست و حمد و سپاس مخصوص الله پروردگار دو جهان است، خداوندا بر محمد و خاندان پاک و مطهرش درود فرست.
اترك تعليق