خطبه دوم نماز جمعه کربلاء به امامت شیخ عبد المهدی الکربلائی در تاریخ دهم ربیع الثانی 1439 هـ مصادف با هشتم دی ماه 1396

برادران و خواهرانم همچنان به بیان ساختار همزیستی اجتماعی میان برادران دینی می پردازیم. ارتباط با خداوند تعالی و ایمان به او ما را با یکدیگر مرتبط می کند.

قوی ترین و مهم ترین ارتباطات میان انسان ها رابطه ایمان به خداوند تعالی است زیرا که آن به منزله راز وجودی و هدف خداوند از خلقت است بنابراین این مساله از مهم ترین نقاط اشتراک و روابط است که باید ساختاری برای روابط و ماهیت ریشه ها وضع شود، هر زمان که انسان این راه را در پیش گیرد و از آن تبعیت کند، می توانیم بگوییم که او در ولایت و حکم خداوند تعالی و رسولش (صلی الله علیه و آله و سلم) و ائمه الطهار علیهم السلام درآمده است، نظام اسلامی این مساله را با ساختار حقوقیچارچوب بندي كرد، همانگونه که پیش از این هم گفتیم، اسلام حد و چارچوب این روابط اجتماعی را با نظام حقوقی تعیین کرد زیرا به دنبال آن است که به آن ویژگی الزام آوری و قدرت ببخشد و اگر کسی فرصت آن از دستش برود و نتواند آن را محقق کند، یکی از حقوقی که رعایت آن از او انتظار می رفت را ضایع کرده.. از حقوق مومن آن است که از برادر مومنش بخواهد این ارتباط و این اخلاق را رعایت کند..

اصول این روابط اجتماعی چیست و این اخلاق ها کدامند و این معاشرت و ارتباطی که ما به عنوان مومن باید رعایت کنیم چگونه است، کسی که ادعای ایمان دارد باید این ایمان را نشان دهد و باید در نوع تعامل اجتماعی و اخلاقی که در برخورد با دیگران دارد صادق و رو راست باشد..

در اینجا اصول این اخلاق و چگونگی ارتباطات میان مان را ذکر می کنیم، هر یک از ما باید بنگرد و خود را بر اساس این اخلاق ارزیابی کند که تا چه حدی از این اخلاق برخوردار است و خود را بیازماید، ما این اصول را بیان خواهیم کرد و احادیث بسیاری که در این زمینه از اهل بیت علیهم السلام ذکر شده را بیان نمی کنیم.

در اینجا پنج مورد از این اصول را که در راس قرار دارند، بیان می کنیم:

1-حفظ شخصیت مومن:

همانگونه که اسلام بر حفاظت از زندگی مومن و سلامت جسمی او تاکید دارد، به سلامت شخصیت اخلاقی مومن نیز توجه دارد و این امر در مجموعه مسایلی جلوه می کند، تا زمانی که من با این انسان مومن در ولایت ایمان مشترک هستم، باید به او احترام بگذارم و کرامت او را حفظ کرده و از شخصیتش حفاظت کنم تا در معرض ذلت، تحقیر، سوء ظن، شک و تردید قرار نگیرد.. مومن به اعتبار ایمان یک شخصیت حقوقی دارد، خداوند تعالی خواسته این شخصیت حقوقی همانند زندگی و سلامت جسمی مومن حفاظت و صیانت شود.. و طبیعتا احترام و بزرگداشت میان مومنان مراتبی دارد.. یعنی گاهی انسان یک جایگاه ایمانی عادی دارد و گاهی انسان جایگاه بالایی در تقوا، پرهیزگاری و دانش دارد و گاهی نیز انسان جایگاه شغلی، اجتماعی و علمی دارد، این جایگاه ها و مراتب دینی، علمی، اجتماعی و شغلی باید بر اساس رتبه شان از حق احترام و بزرگداشت خود برخوردار شوند..

به عنوان مثال انسانی که از لحاظ علمی و تقوا اعتبار و جایگاهی دارد باید بیشتر از دیگران مورد احترام قرار بگیرد و شخصیتش بیشتر از دیگران از خواری و تحقیر حفاظت شود. پدر باید بیشتر از دیگران مورد احترام باشد، مادر باید بیشتر از بقیه اعضای خانواده مورد احترام واقع شده و از او تجلیل و تکریم شود.. برادر کوچک نسبت به برادر بزرگش، و خواهر کوچک در مورد خواهر بزرگش باید احترامش را حفظ کرده و از او تجلیل کرده و از شخصیت او در برابر توهین، خواری، تحقیر، بی احترامی و اهانت حفاظت کند..

کسی که از جایگاهی علمی و شغلی برخوردار است مانند استاد دانشگاه، معلم، مدرس، پزشک و هر کسی که حرفه و شغلی دارد که در آن به تعداد زیادی از اعضای جامعه خدمت می کند و در خدمت به مردم جامعه مشارکت دارد، باید مورد احترام باشد و شخصیت و جایگاهش بیشتر از دیگران حفظ شود.. علاوه بر اینها ما نباید به این شخصیت حقوقی مهم که در نزد خداوند تعالی از جایگاهی برخوردار است، اهانت کنیم.. او را تحقیر کنیم یا به او توهین کنیم و یا اینکه جایگاه و شأنش در جامعه را دست کم بگیریم و بدون دلیل او را در مظان اتهام قرار دهیم..

بلکه باید در برابر او فروتن باشیم و به او تكبر نكنيم، باید زمانی که با او در مکانی عمومی هستیم، به او احترام بگذاریم و جایی را برای او باز کنیم... زمانی که انسان در مکانی عمومی است باید به بزرگترها، سالخوردگان، معلم، مدرس، استاد، پزشک، صاحبان جایگاه های اجتماعی، پدر و مادر احترام بگذارد.. ایمان اقتضا می کند که این احترام و بزرگداشت ابراز شده و این مساله را در برابر دیگران مورد تمسخر، استهزاء و طعنه قرار ندهیم..

در همین راستا از امام صادق علیه السلام روایت است که (دوستانتان را بزرگ بدارید و به آنها احترام بگذارید و با یکدیگر ترشرویی و جدال نکنید و به یکدیگر حسادت نورزید و از بخل دوری کنید، بندگان مخلص خدا باشید).

بنابراین باید توجه کنیم، از جمله مسایلی که با ایمان منافات دارند، اینست که شخصیت این انسان را نابود کنیم به ویژه برادرانم توجه کنید قبل از پیشرفت علوم فنی و ایجاد رسانه های اجتماعی مانند فیسبوک..

چه بسا این انسان مورد تحقیر و توهین قرار گرفته و شخصیتش خرد شود و در میان مجموعه ای از افراد مورد استهزاء و سرزنش قرار گیرد..

اکنون زمانی که در صفحه ای چیزی نوشته می شود و این صفحه را میلیون ها یا هزاران شخص می خوانند و شخصیت این مومن با اتهام زنی، افترا، کنایه، افشای اسرار و دیگر موارد خرد شده و شخصیت حقوقی فرد مومن نابود می شود.. و احتمال دارد که شخصیت اجتماعی اش نابود شود به طوری که این برادر مومن ارزش و جایگاه اجتماعی برایش باقی نمی ماند و به دلیل این افتراء یا تردید یا کنایه ها و دیگر موارد چیزهای بسیاری را در میان افراد جامعه از دست می دهند..

بنابراین انسان باید به ویژه در شرایط حاضر زمانی هنگام انتشار مطلبی در سایت های اینترنتی با عناوین مختلف توجه داشته باشد، چه بسا این مطلب میان ده ها هزار نفر منتشر می شود، این امر در واقع منجر به قتل حقوقی یا قتل شخصیتی می شود که از قتل فیزیکی سخت تر و شدیدتر است.. بنابراین از ملزومات ایمان رعایت احترام و تکریم و توجه به مساله همبستگی است.. اسلام به مجرد اشتراک در ایمان اعتبار و ارزش بالایی به فرد می بخشد در اینجا روایت ها به ما هشدار می دهند که دیگری را تنها به دلیل اینکه او فقیر است یا جایگاه اجتماعی یا علمی ندارد، تحقیر نکرده و مورد اهانت قرار ندهیم و برخی احادیث هشدار می دهد، انسانی که مومنی را تحقیر می کند، به جنگ خدای تعالی رفته است..

برادرانم دقت کنید ارزش مومن چقدر است، به ویژه در زمان حاضر که این وسایل جدید به این محرومیت اجتماعی دامن می زنند توجه کنید.. چقدر این مساله در نزد خداوند تعالی خطرناک و بزرگ است..

از ابا عبد الله علیه السلام روایت شده که فرمودند،

کسی که مومن مسکین یا غیر مسکینی را تحقیر کند، خداوند او را حقیر و سرافکنده می‏ گرداند تا وقتی که از تحقیر برادرش پشیمان شود و برگردد.

2- همچنین از اصول ارتباط اجتماعی مهربانی و دلسوزی میان مومنان است..

توجه کنید در اینجا عنوان های مهمی وجود دارند که اسلام به آنها ارزش اجتماعی بزرگی بخشیده است.. (ما تو را فرستادیم تا رحمتی بر جهانیان باشی).. گاهی در جوامع سختی، خشونت و تفرقه وجود دارد که خداوند اراده کرده آن را با مهربانی در دل ها جایگزین کند و این امر بر تعاملات اجتماعی تاثیر می گذارد..

برادرانم توجه کنید یک مهربانی و دلسوزی اجتماعی داریم و یک مهربانی فردی.. برادرانم همواره به قلب هایتان نگاه کنید.. پیامبر صل الله علیه و آله و سلم و ائمه اطهار علیهم السلام خواستند که مهربانی میان همه ما و دیگران برقرار شود، همچنین یک مهربانی ویژه نسبت به اشخاصی که مشکلاتی دارند، فقراء، بیماران، زخمی ها و مسکینان وجود دارد و از جمله مهربانی ویژه مهربانی پدر به فرزندانش است، برخی پدران نسبت به فرزندانشان سختگیری عجیبی دارند.. مهربانی پزشک نسبت به بیمارش.. از جمله اصول ایمان، مهربانی و دلسوزی پزشک نسبت به بیمارش و دلسوزی معلم و استاد نسبت به دانش آموز و دانشجویش است.. مهربانی انسان ثروتمند نسبت به فقیر و عالم به جاهل و رئیس به زیر دستانش.. اینها مسایلی هستند که اسلام بر آنها تاکید کرده است..

ای مومن اگر انسان مصیبت زده و غم زده ای را دیدی، بر اساس اصل مهربانی به او کمک کن تا از مشکلش رهایی یابد.

3- یاری و همکاری:

می توان یاری مومن را از ولایت مشترک میان آنها درک کرد و از جمله نشانه‌های یاری اینست که دشمن نتواند به او زور بگوید و به او نصیحت کرد بویژه موقعی که امکان دارد ظلمی به دیگران وارد نماید.

از جمله نشانه های یاری، زمانی است که صاحب حق ضعیف باشد به نحوی که نتواند حقش را پس بگیرد،‌ تو باید به او کمک کنی و یاریش کنی تا حقش را پس بگیرد و نیز زمانی که او زیر ستمی اجتماعی است برای رفع این ظلم و بی ‌عدالتی از او تلاش کنی.. برادرانم چه بسیار دخترانی را می یابیم که از طرف پدر یا مادر یا خانواده و یا از سوی شخص دیگری مورد ظلمی اجتماعی قرار می گیرند و قدرت دفع این ظلم و بی عدالتی اجتماعی از خود را ندارند و تو برای از بین بردن این ظلم و بی عدالتی تلاش می کنی.. همچنین زمانی که مومن با اهل باطل درگیر ‌شود و آنها قدرت و توان کافی را دارند تو او را زبانی و با اتخاذ موضعگیری یاری کن و تنهایش نگذار و اگر شخص بصورت خواسته یا ناخواسته به دیگری ظلم می کرد، تو او را نصیحت کن.

امام علی علیه السلام از پیامبر اکرم صل الله علیه و آله و سلم روایت کردند: از جمله حقوقی که مومن نسبت به برادر مومن خود دارد، آنست که او را چه ظالم است چه مظلوم یاری کند، اگر ظالم بود او را از ظلمش بازدارد و اگر مظلوم بود، به او در احقاق حقش کمک کند.

نتیجه اینکه از جمله صفات مومن آنست که لا ابالی و بی توجه نباشد، از ویژگی‌های ایمان آن نیست که انسان بی توجه باشد و به شرایط دیگران توجهی نکند بلکه ایمان اقتضا می کند که  مومن به مشکلات دیگران توجه کرده و زمانی که شخصی یا گروهی نمی تواند کاری انجام دهد، در راستای کمک به آنها و همکاری با آنها تلاش کند و درباره دیگر مسایلی که به تنهایی از پس آنها بر نمی آید دیگران باید به او کمک کنند پس به آن شخص یا گروه در انجام این کارها کمک کن.

4- برخورد با عطوفت و نرمی:

زمانی که مشکل و درگیری اجتماعی پیش می‌آید مومن چه اسلوبی را باید دنبال کند، مومن باید از اسلوب عطوفت و نرمی و گفتگو پیروی کند و اسلام به همین مساله دعوت کرده و تلاش می کند آن مشکل را با این روش حل کند و دلیلش نیز آنست که در اسلوب عطوفت و نرمی شخص در دل دیگری جای می گیرد و می تواند مشکل و درگیری را سریعتر حل کند... خشونت موجب پیچیدگی بیشتر و مشکلاتی در آن درگیری، وخامت آن و تبدیلش به مشکلی دشوارتر می شود..

دو نوع عطوفت و نرم خویی وجود دارد که یکی در نوع برخورد و ارتباط و دیگری در مسایل فکری و مسئولیتی است.. در امور فکری آنچه عقل ها آن را پذیرفته، دل ها به آن گرایش داشته و توان و امکانات آن وجود دارد، مطرح است.. از جمله آنها عطوفت و نرمی در دعوت به سوی خداوند تعالی و امر به معروف و نهی از منکر است..

5- ارتباطات اجتماعی در روابط و دوری از قطع ارتباط، دوری و فراق:

اسلام بسیار به استمرار روابط اجتماعی میان مومنان و حفظ همبستگی و قدرت آن تشویق کرده و با جدیت برای دور کردن جامعه ایمانی از تمامی مسایلی تلاش کرده که به تضعیف و جدایی ریشه های اجتماعی میان شان منجر می شود تا جامعه اسلامی برای مقابله با چالش ها و دشواری های داخلی و خارجی تقویت گردد..

همچنین تشویق به ارتباط اجتماعی میان افراد با رفت و آمد و دید و بازدید با یکدیگر و عیادت از بیماران و شرکت در تشییع جنازه ها و بخشش یکدیگر و گذشت از بدی دیگران و محبت در قلب ها و خودداری از قهر، دوری، دشمنی، حسادت، کینه و مانند اینها که نقش مهمی در تضعیف ریشه های اجتماعی دارند..

باید به سخن امام صادق علیه السلام درباره نهی از دوری، قهر و اختلافات میان مومنان توجه کنیم که می فرماید: هیچ دو مردی از یکدیگر جدا نمی شوند مگر اینکه هر دوی آنها مستحق بیزاری (خدا و رسولش از او) و نفرین (دوری از رحمت حق) هستند و چه بسا هر دوی آنها سزاوار آن شوند، متعب به ایشان عرض کرد: فدایت شوم این حال شخص ظالم است، به مظلوم چه ارتباطی دارد؟ فرمود: چرا که او برادرش را به ارتباط و دوستی دعوت نمی کند.

از خداوند تعالی می خواهم که ما در اصلاح حالمان و نرم کردن دل هایمان و یاری مظلومانمان و از بین بردن غم هایمان موفق گرداند زیرا که او شنونده اجابت کننده است.

 

پیوست ها