خطبه دوم نماز جمعه کربلاء به امامت سید احمد صافی در تاریخ بیست و دوم ذي القعده 1440 هجری برابر با چهارم مردادماه 1398 شمسی

برادران و خواهران می خواهم بحث خطبه قبل را در خصوص جوانان ادامه دهم. قشر جوان همیشه نمایانگر نشاط و فعالیت در جامعه است. در جامعه ای که قشر جوان کوشش آن بیشتر باشد، جامعه با نشاط و فعال خواهد بود دقیقا برخلاف جوامعی که جوانان آن اندک و جوامعی تنبل است که به آن جامعه ای ناتوان نیز گفته می شود. منظورم از ناتوان در زمینه های کار و فعالیت است.  می بایستی قشر جوان مورد اهتمام جامعه قرار گیرد زیرا این قشر توانا است، البته بدین معنا نیست که کل اهتمام جامعه به این قشر جلب شود و بقیه اقشار مورد اهتمام قرار نگیرند، سخن من این نیست، برعکس در برخی از زمینه ها همان گونه است که حضرت امام علی (علیه السّلام) فرموده اند: «لرأي الشيخ احبُّ اليَّ من صولة الغلام: راى و تدبير پير نزد من بهتر از استقامت جوان در ميدان جنگ است.» من در مورد دو زمینه حقوق جوانان و وظایف آنان صحبت خواهم نمود.  اما در مورد زمینه اول باید گفت که واقعا این قشر نیاز به اهتمام ویژه ای دارد، اکنون چه کسی مسئول امور جوانان است؟ این مسئولیت مشترکی است یعنی مثلا مسئولیتی به گردن دولت است و تمامی موسسات و سازمانهای دولتی باید به این قشر اهتمام بورزند و تمامی شرایط مناسب را برای آنان فراهم نمایند زیرا این قشر، قشر فعال و کوشای جامعه است که از آن توقع می رود که کشور را در روزهای آینده بسازد. در برهه کنونی نیز باید فرصتی به جوانان داده شود تا بتوانند در جامعه فعالیت کنند.  گاهی مسئولیت اهتمام به جوانان به عهده موسسات است و گاهی بر عهده خانواده است. و همچنین این مسئولیت بر عهده جامعه نیز هست، ما در جامعه مثلا در بازار، در خیابان و در مکانهای عمومی نیز باید به این قشر اهتمام بورزیم،  و شاید بهترین نوع اهتمام این باشد که نگذاریم افکار متناقض منفی فکر جوانان را به خود مشغول نماید. برادرانم دقت نمایید، همانگونه که در سخنان قبلی بیان نمودم، ضروری است که انسان به خود متکی باشد، ولی این صحیح نیست که در تمامی امور به خود تکیه کند، دو مسأله مهم وجود دارد. انسان باید شجاع، قوی و متفکر تربیت شود.   بله درست است که انسان باید صاحب اراده و فکر باشد و به خود متکی باشد ولی اینکه در تمامی امور به خود متکی باشد و با کسی مشورت نکند این درست نیست.  به عنوان مثال؟؟؟؟؟ بیان می کنم دو درخت داریم، یکی ثمر دار و دیگری بی ثمر، درخت بی ثمر اگر هم صد سال عمر کند باز هم بدون ثمر خواهد بود، شاید از سایه آن استفاده کنیم ولیکن حتی اگر از او توقع میوه داشته باشیم باز هم ثمر یا میوه نمی دهد. و اما درخت ثمر دار از ابتدا نیازمند اهتمام است تا به مرحله ای برسد که از آن میوه برداشت کنیم. بله این با درخت اولی فرق می کند، این درخت منفعتی در آینده دارد لیکن باید آن را پرورش داد و نباید بدون مراقبت از آن ترک گردد زیرا امکان دارد که این درخت خشک شود و یا کج رشد کند و به یک درخت کامل و مناسب تبدیل نگردد.  لذا برادرانم در این برهه زمانی باید به جوانان اهتمام بورزیم و آنها را راهنمایی کنیم و باید آنها را طوری تربیت کنیم که بعد از بیست سال برای خیلی از عملکردهای خود که اکنون در جوانی انجام می دهند، پشیمان نشوند. معتقدم که این از مسئولیتهای مهمی باشد که در مقابل جوانان داریم. این مسئولیتهایی بود که در قبال جوانان برعهده داریم. و اما درخصوص مسائلی که به جوانان مربوط می شود.  در ادامه بحث برای جوانان و فرزندانمان، دوست دارم اینگونه و با این مقدمه سخنانم را آغاز کنم.  اول: ما هنگامی که از لحاظ وضعیت ویژه، وضع روانی، وضع آموزشی صحبت می کنیم چیزی جز خیر را برای فرزندان خود نمی خواهیم، لذا جوانان بدانند که کسی که با آنان صحبت می کند روزی جوان بوده است ولی در مقابل شما کهنسال نبوده اید، یعنی وقتی پدر و استادی با شما صحبت می کنند او مراحل زندگی یک جوان را می داند زیرا او جوان بوده و این مراحل را سپری کرده است، پس درباره نصحیتهایی که به شما می کند؛ درنگ کنید و آن را نشنیده نگیرید و به آنچه مطابق شرایط شما است؛ عمل کنید و در سخنان دیگر نیز تأمل و فکر کنید.  پس هنگامی که کسی به شما نصیحت می کند؛ آن نصحیت را به دلیل اینکه جوان هستید و بزرگ شده اید، نشنیده نگیرید که این برخورد خلاف حکمت است.  شما جوان هستید ولیکن فرقی بین تلاش و پایداری در کار با روحیه شورش و عدم موافقت است، در اولین موضوع آینده ای روشن و در دومی زیان و از دست دادن فرصتهاست.  شما جوان هستید و انگیزه همت گماشتن در کارها در شما وجود دارد ولیکن بین انگیزه همت و تلاش در کارها و شورش و عدم موافقت در کارها فرق بسیاری وجود دارد. در حالت اول آینده ای روشن و در حالت دوم زیان و از دست دادن فرصتهاست. به خاطر اینکه من جوان هستم و این موضوع با سلیقه من همخوانی ندارد او را قبول نکنم، این اقدامی نادرست است، بله، ای جوان همت داری؟ این همت برای تو سرمایه ای است که اگر با توان و نیروی خود به کار و فعالیت مشغول شوی؛ پیشرفت خواهی کرد. من می دانم که بسیاری از جوانان از مشکلات و فشارهای زندگی رنج می برند، فشارهای سنگینی از عدم وجود فرصتهای شغلی و سختی زندگی و نداشتن هدف در برخی از جوانان وجود دارد. البته من در سخنانم در مورد قشر خاصی از جوانان صحبت می کنم و خطاب من به همه جوانان نیست. واقعا جوانان باید بدانند که کسانی که تنبل هستند و وقت خود را تلف می نمایند، به موفقیت دست نمی یابند. از تنبلی دوری کنید. الان مسائلی در جامعه ما هست و من می دانم که این جوانان با حسن نیت این کارها را انجام می دهند.  تو ای جوان حق نداری که از پدرت و مادرت سرپیچی کنی. آنها تو را پرورش دادند و الان که در این دنیا مسائلی را یاد گرفتی و یا به دلیل فشارهای زندگی از آنان سرپیچی می کنی؟ این درست نیست. جوانان دارای تواناییهای فوق العاده ای هستند. مسئله اول که بیان شد درخصوص حقوق جوانان بود، مسئولیت امور جوانان با کیست؟ باید به جوانان اهتمام ورزید تا تواناییهای خود را بکار گیرند و من الان به جوانان می گویم که باید به زندگی امید داشته باشید و نباید نا امیدی را تجربه کنید، اگر هم در مسئله ای موفق نشدید نباید نا امید شوید. باید همیشه احساس قدرت کنید، در داستان اهل کهف تأمل کنید، معلوم نیست که سن و سال آنها چقدر است، قرآن در این خصوص می گوید: «انهم فتية آمنوا یعنی آنان در جوانی ایمان آوردند.» قرآن عبارت «فتیه» را به کار برده است، زیرا فتوت در زبان نوعی قوت را شامل می شود، نه قوت عضلانی، بلکه قوت ذهنی.  باید امید به زندگی وجود داشته باشد، ما در کشوری هستیم که با مشکلات بسیاری مواجه شده ایم  نمی خواهم در مورد این قضایا صحبت کنم که اگر صحبت کنم، بحث به درازا می کشد خلاصه این کشور به افکار ما و به جوانان و توانایی آنان نیازمند است. توان خود را در خدمت به کشور و خانواده خود به کار گیرید، که نتیجه این کار را خواهید دید.   به هرحال من به عنوان پدر و برادر احساس مسئولیت می کنم، جوانان ما نیازمند اهتمام هستند، مسئولان، از شما خواهش می کنم، این قشر نیاز به اهتمام دارد، جوانان از شما خواهش دارم که قلبهایتان پاک بماند و طعمه کسانی نشوید که می خواهند با سوء استفاده از قلبهای پاک شما منافع خود را تأمین کنند.  شما بزرگتر و گرامیتر از آن هستید که مورد سوء استفاده قرار گیرید، تلاش کنید همچون برادران خود در گذشته عمل کنید، هنگامی که از کشور و مقدسات آن دفاع کردند، همگی نباید تاریخ روشن این کشور را فراموش کنند، از خداوند منّان برای افراد این کشور حفظ و عفاف را مسألت داریم و می خواهیم که همگی را محفوظ بدارد و خیر را در کشور خود شاهد باشیم و آخر دعوانا الحمد لله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطیبین الطاهرین.

پیوست ها