خطبه دوم نماز جمعه کربلاء به امامت سید احمد صافی در تاریخ سیزدهم شعبان ۱۴۴۰ هجری برابر سی ام فروردین 1398 شمسی

برادران و خواهران موضوعاتی را که در ارتباط با موضوع تربیت است به سمع شما می رسانم.  مقصود من از تربیت در اینجا این است که وقتی فرزندی از ما در این کشور متولد می شود، باید اصولی همگانی برای تربیت وجود داشته باشد و این اصول بدون شک بر تمدن کشور تاثیر می گذارد.  آیا اصول تربیتی حقیقی وجود دارد تا خواه خانواده، خواه جامعه و خواه حکومت آنها را عهده دار شوند؟  آیا به نوجوان از آغاز زندگی تا مرگش اعتنائی می شود؟ یا اصولی وجود ندارد و او رها می شود و دست و پنجه نرم می کند و گاهی به هدف دست می یابد و گاهی خطا می کند؟  البته عنصر تربیتی یک حقیقت است و عنصری نیست که به یک جهت اختصاص داشته باشد و به جهت دیگر خیر، بله گاهی اوقات بعضی از جهات تکمیل کننده هستند و گاهی نیز مناسباتی به آن عنصر کمک می کند.  چیزی که دوست دارم آن را یادآوری می کنم این است که اصولی تربیتی وجود دارد که دارای موضوعیت و واقعیت هستند. واقعیتی که اثر آن واضح و روشن است و هنگامی که نگاه تربیتی غایب باشد قطعا چیزی جز هرج و مرج برداشت و درو نخواهیم کرد.  انسان هنگامی که بزرگ می شود و پرورش می یابد و هنگامی که از یک تربیت خوبی برخوردار می شود، در می یابد که چگونه امور را بررسی و معالجه کند و ما می فهمیم چگونه برنسل و سلاله ای تکیه کنیم که پشت سرش خیر و برکت بسیاری است.  از جمله اموری که دوست دارم آنها را یاد کنم:  اول اینکه باید اعتماد به نفس را پرورش دهیم، بخش تربیتی وآموزشی سعی می کند که این نیاز وخواسته را در کودک بوجود آورد تا بزرگ شود و جوانی باشد که او را تربیت می کند تا اعتماد به نفس یابد و شما می دانید که اعتماد به نفس براین معنی است که انسان قدرتی دارد که این فعل را انجام دهد. در انسان مجموعه ای از تواناییهایی وجود دارد، در انسان مجموعه ای از استعدادها وجود دارد بخش تربیتی و آموزشی سعی میکند که این امور را برانگیزد و انگیزش این امور به گونه ایست که جوان به خود اعتماد به نفس داشته باشد. در اولین تجربه که از آن عبور می کند احساس شکست نکنید یا چون که محیط یاری نمی کند احساس نا امیدی نکنید و از اعتماد به نفس بهره مند شود که به او کمک می کند بعصی اسرار زندگی را کشف کند تا مادامی که زنده است و نیز کمک می کند به اینکه عاملی مکمل برای  دوستان خود باشد.  اعتماد به نفس امری فردی و شخصی است ولی اگر عمومی و همگانی شود ما گروهی خواهیم داشت که اعتماد به نفس دارند و سپس این دایره گسترش می یابد به اینکه این جامعه ویژگی خاصی دارد. جامعه ای است که اعتماد به نفس دارد و به تواناییها و قابلیت های خود تاکید میکند و در نتیجه هنگامی که ما در مورد موضوع یا طرحی در آینده صحبت می کنیم، برای انجام آن نسلی توانا خواهیم داشت.   دوم اینکه: نهال همت و اراده را پرورش دهیم، و همت همان بلند پروازی درست است. انسان همت دارد یعنی اینکه او تنبلی نمی کند. او مصمم است در انجام برخی از اموری که می تواند آنها را به انجام رساند . او دور است از تنبلی و دور است از سستی و همت همواره نزد جوانان است.  سوم اینکه: این دو امر اعتماد به نفس و داشتن همت با احترام به کشور تقویت شود. این ساله را برادران می بینند که ما دائما تکرار می کنیم. حقیقت این فطرت و سرشت محبت به وطن است. فطرت انسان این است که کشورش را دوست می دارد ولی این محبت گاهی از مشکلاتی رنج می برد و این زحمی بزرگ است که ما نمی خواهیم آن را بشکافیم. ولی انسان وقتی که از کودکی و از دوران جوانی باعشق به کشورش وفرهنگ عمومی آن پرورش یابد به شدت حرص می ورزد بر اینکه هر شر و بدی را از کشورش دور کند و سعی می کند که خیر و نیکی را جلب کند. اگر شخصی به سمتی از سمتهای سیاسی یا اقتصادی یا اجتماعی کشور دست یافت نیاز نیست که بسیاری از توصیه ها را به او بکنیم، چرا؟ زیرا او میخواد به کشور خدمت کند یعنی به عنوان مثال نیاز نیست که به او بگوییم رشوه نگیر. انسانی که کشورش را دوست دارد از این مساله دوری میکند، شاید آن شخص از مسائل دینی دور باشد ولی او متوجه میشود که این مساله میهن خود را به خطر می اندازد لذا از گرفتن رشوه دوری می گزیند. ما در اصلاح عرفی می گوییم این شخص تربیت شده است. تربیت شده یعنی چه؟ یعنی اینکه این فرد تمامی ملاکهایی که کشور و جامعه از او می خواهد را دارد و حد و مرز ها را می شناسد و از حد و حدود نمی گزرد. ما تذکر می دهیم و می گوییم ولی در مقابل بایدچهارم اینکه: اضافه بر مواردی که ذکر شد، مساله سعی و تلاش است. خداروشکر در جامعه ما بسیاری از جوانان آگاه ومتخصص وجود دارند. سابقا هم در مورد بسیاری از فارغ التحصیلانی صحبت کردیم که اختراعاتی را برای کشور ثبت کرده اند. این نوعی از تربیت است اینکه جوانان برای ارتقای کشور و خدمت به کشور تلاش می کنند. اینکه جوانان با شرایط سخت روزگار باز هم امید دارند، تلاش می کنند تا به جامعه خود خدمت کنند. باید ادارات ذیربط به این جوانان اهتمام ورزند، این جوانان بسیاری از مشکلات کشور را حل می کنند. قبل از پنج سال گذشته در این چنین روزهایی فتوای دفاع کفایی برای مبارزه با گروهکهای تروریستی داعش صادر شد. شرایطی که کشور با آن دست و پنجه نرم می کند مختلف است. گاهی مشکل اقتصادی است و گاهی اجتماعی و گاهی هم کشور با مساله ای دست و پنجه نرم می کند که می خواهد کشور را از بین ببرد. امتحان حقیقی آن موقع است که کشور خدای نکرده به شرایطی که در گذشته مواجه شده، مواجه شود. تجربه ای که کشور با آن مواجه شد، مملو از افتخار برای تمامی کسانی است که به جنگ با تکفیریان برخواستند. وحتما اگر تاریخ را با دست خودتان بنویسید، این مساله فراموش شدنی نخواهد بود. آنچه در گذشته با آن مواجه شدیم مایه افتخار برای همه ماست. جوانانی که با شجاعت و قدرت و غیرت وبا وجود امکانات کم برای دفاع از میهن برخواستند. اینها جوانانی بودند که در این میهن تربیت شده بودند، ما نمی توانیم آنها را فراموش کنیم، همچنین کسانی که آنان را تربیت کردند، پدرانی بودند که آنان را برای رویارویی با تکفیریان تشویق کردند، معلمی بود که آنان را تشویق کرد، مادرانی بودند که آنان را به خوبی تربیت کردند، بر همه ما واجب است، چه دولت، ملت و همه سازمانها که هیچ گاه خونهایی که بر این زمین پاک ریخته شده را فراموش نکنیم، فراموش نکنیم و برای مستند سازی آن تلاش کنیم.  من در این مکان مقدس در محضر حضرت سید الشهداء علیه السلام می گویم، همانگونه که مرجعیت عالی دینی آنها را یاد کردند، آنها مایه افتخار ما و نمونه برای ما هستند، آنها فرزندان ما هستند. در حقیقت ما چیزی جز آنها نداریم که به آن افتخار کنیم. پس خوشا به حال خانواده آنان و عشایرشان و مادرانشان که آنان را به دنیا آوردند.  از خداوند منان مسالت دارم که به حق این روز مبارک، شهدا را مورد رحمت خود قرار دهد و کشور ما را عزت و افتخار ببخشد، زیرا خون های گرانبهایی برای این کشور فدا شده است. از خداوند منان خواستاریم که همه را برای انجام امور خیر موفق گرداند و آخر دعوانا ان الحمد لله رب العالمین و صلی الله علی محمد وآله الطیبین الطاهرین.

پیوست ها