خطبه دوم نماز جمعه کربلاء به امامت شیخ عبد المهدی کربلائی در تاریخ 12 ربیع الاول 1439 هـ مطابق با دهم آذر 1396

برادران و خواهرانم

پیشتر درباره ساختار همزیستی اجتماعی میان مردم یک کشور صحبت کردیم. سپس از ساختار همزیستی اجتماعی میان پیروان اهل بیت و پیروان دیگر مذاهب اسلامی گفتیم.

اکنون می‌خواهیم درباره ساختار سوم یعنی ساختار همزیستی اجتماعی در چارچوب گرایش دینی واحد یا ساختار همزیستی اجتماعی میان برادران  دینی صحبت کنیم خداوند تبارک و تعالی در سوره حجرات می‌فرماید: (إنّما المؤمنونَ إخوةٌ فاصلِحوا بین أخَوَیکم واتّقوا الله لعلّکم تُرحَمون)، در حقيقت مؤمنان با هم برادرند پس ميان برادرانتان را سازش دهيد و از خدا پروا بداريد اميد كه مورد رحمت قرار گيريد، (حجرات/10)  منظور از این ارتباط چیست؟ این آیه شریف ماهیت ارتباطی که باید میان مومنان برقرار شود را تعیین و مشخص می کند.

ما که از نظر دین با یکدیگر برادر هستیم چگونه باید با یکدیگر معاشرت کنیم؟ و تعامل ما با یکدیگر باید چگونه باشد؟ این برادران مومن چه حقوقی بر گردن ما دارند و حقوقی که من بر گردن آنها دارم، چیست؟ تمامی اینها در آیه شریفه ای که تلاوت شد، آمده است.

برادرانم می‌دانید که انسان‌ها در آفرینش روابط تکوینی مشخصی دارند به عنوان مثال ارتباط میان پدر و فرزندانش، اسلام ماهیت ارتباط میان پدر و فرزندانش و فرزندان یک مادر و پدر را سامان داده و برای آن ساختار و حقوقی ایجاد کرده است، همینطور برای روابط همسران و روابط خانواده و قبیله و دیگر روابط.

مومنان در مساله بسیار مهم و حساسی با هم اشتراک دارند و آن ایمان به خداوند تعالی است.

برای اینکه بدانیم این ارتباط باید چگونه باشد، باید اهمیت حقوقی که مومنان بر گردن ما دارند را درک کنیم و بدانیم که ما با آنها در وجود انسانی و راز آفرینش این جهان که همانا توحید و ایمان به خداوند تعالی است، مشترک هستیم. این راز وجود انسان است. من با آنها بر همین اساس مرتبط هستم.

بدون تردید خداوند تعالی برای این ارتباط حقوق، وظایف و چارچوب هایی را تعیین کرده که انسان مومن باید به آنها پایبند باشد تا از این ساختار و راز این وجود حفاظت کند.

اکنون این سوال مطرح است، جایگاه حقوق روابط برادری در قیاس با حقوق روابط پدر و فرزندی و فرزندان یک خانواده با یکدیگر کدام است. جایگاه این ارتباط کجاست و رتبه ارتباط میان برادران مومن کدام است.

پس از بیان مقدمه این مساله برای شما بیان می نمایم و البته لازم است که در برخی موضوعات دقت کنیم تا اشتیاق و توجهی به اجرای این آموزه ها به وجود بیاید.

ما باید الان بدانیم، پایه ها و اصول این ارتباطی که مرا به برادران مومنم مرتبط می کند، کدامند و سپس به دنبال شناخت و درک ماهیت حقوق و چگونگی معاشرت با برادران مومن باشیم.

سه اصل وجود دارد که این ارتباط بر آن مبتنی است آیه شریفه می فرماید، "إنما المؤمنون إخوةٌ" (مومنان با هم برادرند)، توجه کنید که دو نوع برادری داریم یکی برادری که میان فرزاندان یک پدر و مادر است و دیگری برادری ایمانی. و در اینجا منظور آیه همان برادری ایمانی است که سه پایه دارد:

1- ولایت برای خداوند تعالی است: همه مومنان در اینکه ولایت مختص خداوند تعالی است اشتراک دارند، من با برادرم دراین مساله که ولایت پیامبر اکرم (ص) فرع آن و پس از آن ولایت امام معصوم علیه السلام زیر شاخه آن است، اشتراک دارم، به این نقطه اشتراک می پردازیم، امام در حدیثی می فرماید: تو ای مومن زمانی که حق برادرت را ادا کردی وارد ولایت خداوند تعالی و ولایت ما شدی.. و اگر حق برادرت را ضایع کردی از ولایت خداوند تعالی و ولایت ما خارج و وارد ولایت شیطان شده ای.

تا جائی که شیطان تدبیر امور تو را به دست می گیرد.. برادرانم توجه کنید این ارتباط و پایه و اصل ماهیتی آن چگونه است.

2- محبت نسبت به خداوند تعالی: برادرانم اصل در ماهیت ارتباط عالی و خالص با خداوند تعالی آن است که محبت مختص خداوند تعالی است و محبت به مومنان زیر شاخه آن است.

و ما به این حدیث توجه می کنیم.

در بیان اهمیت محبت و جایگاه آن در دین به نقل از امام صادق علیه السلام آمده است که ایشان در پاسخ به شخصی که سوال کرد "آیا محبت در دین وارد است؟" فرمودند: "آیا دین چیزی جز محبت است؟ خداوند عز و جل می فرماید: "قل ان کنتم تحبّون الله فاتبعونی یُحببکم الله" (بگو اگر خدا را دوست دارید از من پیروی کنید تا خداوند شما را دوست بدارد).

آن شخص گفت: یعنی محبت نسبت به شما جزئی از دین است یا اینکه دین عبارت است از انجام واجبات و ترک محرمات حتی اگر این امر همراه با محبت و دوستی نباشد؟

و امام صادق علیه السلام پاسخ داد: آیا دین جز محبت است؟

مساله مورد نظر آن است که اصل مطابقت در انجام واجبات و ترک محرمات باید از قلب آغاز شود. از محبت، عاطفه و دوستی شروع شود که از رابطه ترس از خدا و امید به او خالصانه تر محسوب می شود.

بنابراین عنصر محبت اساس و پایه ای است که باید برای آغاز برادری ایمانی وجود داشته باشد، محبت زمانی که نسبت به یک مومن باشد، برای به کار انداختن تمامی اعضا و جوارح به سوی هدف اصلی از تعیین چارچوبی برای رابطه برادری ایمانی انگیزه کافی و وافی خواهد بود.

برادرانم توجه کنید، اینکه شما به انجام واجبات پایبند هستید از محبت شما به خداوند تعالی سرچشمه می گیرد، و توفیقات الهی، موفقیت در زندگی و رستگاری در آخرت نیز ناشی از همین محبت شما به خداوند تعالی است و این همان محبت واقعی و راستینی است که باید دنبال کرد و اینکه محبت و عاطفه قلبی به تنهایی فایده نداشته بلکه باید پیروی از خداوند تعالی و پیامبر اکرم (ص) و ائمه اطهار نیز وجود داشته باشد تا محبت به خداوند تعالی از آن منتج شود. همچنین من باید به برادر ایمانی خود محبت داشته باشم و قلبم را از حسد و کینه و دیگر احساسات منفور خالی کنم. آن وقت با قدرت برای ادای حقوق برادران مومنم دست به کار شوم.

3- از جمله مشترکات مهم میان مومنان می توان به هدف مشترک، منافع مشترک و سرنوشت مشترک اشاره کرد.

ارتباط میان مومنان باید قوی و مستحکم باشد زیرا سرنوشت من با سرنوشت دیگر مومنان در ارتباط است هرگاه اتفاق خوبی رخ دهد برای همه خوب است و زمانی که اتفاق بدی بیفتد برای همه بد است.

برادرانم توجه کنید زمانی که من به برادر ایمانی ام احترام می گذارم و با او در ارتباط هستم و حقوقش را ادا می کنم و او را دوست می دارم خداوند تعالی این کارها را عبادت به حساب می آورد و چه عبادتی بهتر از ادای حق مومن.

از اباعبدالله علیه السلام روایت شده که ایشان فرمودند: هر که دین خدا را بزرگ شمرد، حق برادرانش را بزرگ شمرده و هرکه دین خدا را کوچک شمارد، حق برادرانش را کوچک شمرده است.

پس اهانت و بی احترامی به حقوق برادران مومن و ضایع کردن آنها اهانت به دین خداوند تعالی بوده و هرکه دینش را کم ارزش و کوچک بشمارد، برادرانش را کوچک می شمارد، بنابراین اسلام مساله ارتباط با برادران را از طریق ساختاری حقوقی که در آن تعهد وجود دارد و مومن درباره این حقوق مورد سوال قرار می گیرد، شکل داده است.

معلی بن خنیس می گوید از ابا عبدالله علیه السلام درباره حق مومن سوال کردم، ایشان فرمود: 70 حق برای برادر مومن است که تنها هفت مورد از آنها را به تو می گویم زیرا نسبت به تو مهربان هستم و بیم آن دارم که تحمل نکنی.

گفتم بله، ان شاء الله، پس امام علیه السلام فرمودند: تو سیر نباشی در حالی که او گرسنه است، لباس بر تن نداشته باشی در حالی که او عریان است، و راهنمای او باشی و لباسی که او می پوشد و زبانی که به آن سخن می گوید و برای او دوست بدار آنچه برای خود دوست می داری و اگر کنیزی داری او را بفرست تا فرش و بسترش را مرتب کند و شب و روز در پی برآوردن نیازهایش باش اگر این کار را کردی ولایت تو به ولایت ما و ولایت ما را به ولایت خداوند عز و جل رسانده‌ای. الکافی جلد 2 صفحه 174 حدیث 14.

در این روایت بر شدت و اهمیت مساله به دلیل تعداد بالای حقوق و چه بسا سختی و دشواری آن برای دیگران تاکید شده به نحوی که امام علیه السلام به یارانش می فرماید: اگر بخواهم همه آنها را ذکر کنم به دلیل کثرت، اهمیت، بزرگی و جایگاه آن در پیشگاه خداوند تعالی، شما نمی توانید از عهده انجام آن بر آیید به همین دلیل مومن به درجه بالایی از ایمان، مجاهدت های نفسانی، تکامل اخلاقی، تربیت، پالایش روح و مراقبت نیاز دارد تا بتواند از عهده انجام آن برآید، به همین دلیل امام علیه السلام تنها به ذکر چند مورد اکتفا می کند تا عموم مومنان به سختی نیفتند.

ان شاء الله در خطبه های بعدی ما بقی این حقوق را به شکل کامل بیان خواهیم کرد.

از خداوند تعالی می خواهم که به ما و شما در ادای این حقوق توفیق دهد، سپاس مخصوص الله پروردگار دو جهان است، خداوندا درود فرست بر محمد و خاندان پاک و مطهر ایشان.

 

پیوست ها